گروه سیاسی- عبدالحمید شهرابی: آقای محمدی که اخیراً توسط آقای قالیباف به سمت مشاور راهبردی ریاست مجلس شورای اسلامی منصوب شدهاند، اخیرا در یادداشتی کوتاه، در میان تمامی مشکلاتی که گریبانگیر کشور است، مشکل اصلی را کشف کردهاند. برای این که چیزی از قلم نیقتد، متن کامل یادداشت ایشان را میخوانیم:
به گزارش بولتن نیوز، "اگر اجازه بدهند کشتارکنندگان و بمب گذاران در ایران آزادانه و بی خوف از مجازات، هر کار می خواهند بکنند، برای ما خوابی صدها بار بدتر از سوریه دیده اند. ویرانی، آرزوی غرب برای ایران است و ویرانی طلبان سرمایه های ترامپ در ایران. جالب است که روشنفکر ایرانی دلش برای پراید ۸۰ میلیونی، دلار ۲۵ هزار تومانی، سکه ۱۱ میلیونی و اجاره نشینی که قادر به تمدید قرارداد همین آلونک فعلی اش نیست نمی سوزد، حتی از مسافر ایرانی که توسط جنگنده امریکایی تهدید شده دفاع نمی کند، اما حاضر است خود را برای دفاع از چند بمب گذار به در و دیوار بکوبد. مشکل همینجاست. مشکل را گم نکنیم."
بهنظر میرسد که بیشتر از "روشنفکر ایرانی" این خود مشاور راهبردی ریاست مجلس است که نه تنها خود
مشکل را گم کرده بلکه در این خصوص به دیگران نیز آدرس عوضی میدهد!
آمریکا و اسرائیل خوابی که برای ما دیدهاند این نیست که "کشتارکنندگان و بمب گذاران در ایران آزادانه و بی خوف از مجازات، هر کار می خواهند بکنند"، چرا که اولا، رسیدگی عادلانه قضائی در این خصوص راهکار قانونی را در اختیار قرار میدهد و دوما، سوابق موجود در جمهوری اسلامی بیشتر از این که تساهل در این زمینه را نشان دهد، حاکی از مجازاتهای شدید است.
برعکس، خوابی که بدخواهان ایران برای ما دیدهاند این است که ایادی و وابستگانشان را در جایگاه سیاستگذاری و تصمیمگیریهای مهم اقتصادی کشور قرار دهند، ایران را در نابسامانی و نارضایتی وسیع مردمی ناشی از آن غوطهور کنند، اقشار مختلف ملت را به جان هم بیندازند، و در این حین، حکومت را به اتخاذ سیاستهای بگیر و ببند و سرکوب اعتراضات مردمی تشویق کنند. یک زنجیره واحد و بس خطرناک که قبلا هم در سالهای اول انقلاب اسلامی تجربه شده است.
کشف گمراهی در میان روشنفکران ایران توسط مشاور جوان رئیس مجلس هم از اساس با مشکل مواجه است، چرا که اگر چه بخش قابل توجهی از جماعت روشنفکر چه در ایران و چه در دیگر جاهای دنیا به علت قطع و یا سستی ارتباط با تودههای مردم دچار سردرگمی هستند، لکن ریشه مشکلات موجود در ایران در جای دیگریست. مسبب مشکلاتی چون دلار ۲۵ هزار تومانی که آقای محمدی به آن اشاره داشتهاند، نظرات بعضاً اشتباه بخشی از روشنفکران نیست، میگویم بخشی، چرا که کم نیستند روشنفکرانی که در دفاع از منافع انقلاب و مصالح کشور، قاطعانه جانب ملت را گرفتهاند. مشکلاتی از قبیل کاهش باورنکردنی ارزش پول ملی را علاوه بر تحریمهای آمریکا، سیاستمداران اصلاحطلب و اصولگرا هر یک به نوبه خود و به اتفاق رقم زدهاند.
جالب است، آقای محمدی نقش اغتشاشگران را در اعتراضات مردمی میبیند و آنچه که باعث این اعتراضات شده را رها میکند. مگر میشود سیاست به غایت اشتباه افزایش ناگهانی و شدید قیمت بنزین را که اعتراضات به حق مردمی را برانگیخت زیر سبیلی در کرد و برخورد خشونتآمیز که باعث جان سپردن دهها تن از معترضین شد را نادیده گرفت و از تمامی این جریان نورافکن را صرفا به روی تعدادی اغتشاشگر انداخت! این چگونه مشاوره راهبردیست؟!
بهجای این آدرسدهی غلط، خیر و صواب و انتظار در این بود و هست که مشاور راهبردی ریاست مجلس به ایشان توصیه کند که برای آشفته کردن خواب شوم آمریکا و اسرايیل برای ملت ایران، مجلس شورای اسلامی بدون هیچ تعللی تصویب طرحها و لوایحی که متضمن حقوق ملت است را در دستور کار خود قرار دهد. مثلا، فورا طرح تضمین حقوق قانونی تشکیلات مردمی از قبیل شوراها و اتحادیههای کارگری را مصوب کند. و یا این که طرحهایی برای اخذ مالیاتهای تصاعدی از صاحبان ثروتهای هزاران میلیاردی و تشدید مجازات مفسدین اقتصادی و اختلاسگران، تأمین آموزش و بهداشت رایگان برای قاطبه ملت و بسط آزادی بیان و آزادیهای سیاسی را تا دیر نشده از تصویب مجلس بگذراند.
راقم این سطور، این بنده حقیر، از فرصت درج این یادداشت استفاده کرده و همینجا، آقای مهدی محمدی، مشاور ریاست محترم مجلس را در خصوص نوشتهای که مورد نقد قرار گرفت، دعوت به مناظره میکنم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
فرضا مردم معترض به گرانی بنزین هستند. اما
آیا کسی که آدم سالمی بود بلد است به خاطر صرف اعتراض در کسری از دقیقه تبدیل به آتش زن حرفه ای بانکها و امبولانس و ماشین آتش نشانی و مسجد و حوزه علیمه و کتابخانه بشود؟
آیا آدم عادی بلد است روی کارگر پمپ بنزین بنزین برید و او را زا زنده زنده بسوزاند؟
آیا آدم عادی که به گرانی معترض است می آید علیه اصل نظام شعارهای ایدئولوژیک بدهد و خواستار آزادی زندانی سیاسی و رفع حصر قطع رابطه با سوریه و... بدهد؟
جواب خیر است و مشخص است که گرانی بنزین بهانه است و آشوبگران گروهی کاملا آموزش دید هستند و فقط گرانی بنزین فرصتی به آنها داد که روی تحمع مردم در خیابان سوار شوند.
و نکته جالب هم همین بدری است که دست سلبریتی اوباش و دولتی که بنزین را یکشبه گران می کند با هم توی یک کاسه است. برای همین است که سلبریتی هرگز اعتراضی به خود دولت ندارد. شعارهایشان فقط علیه اصل نظام و اسلام است. سلبریتی هرگز برای مردمی که زندگیشان سوخت و نابود شد ناراحت نیست. هرگز هشتگ # نه به آتش سوزی، # نه به غارت، # نه به کشتن بسیجی و روحانی، # نه به سوزاندن آمبولانس و آتش نشانی و یا # شمع روشن کردن برای کارگر پمپ بنزین که زنده زنده سوزانده شد نخواهد زد.
پس ماجرا واضخ است و حق با محمدی است. روشنفکری ذاتا در تقابل با اسلام است چون فتمان فکری خود را از غرب آورده و نمی تواند حامی نظامی باشد که با اسم اسلام برقرار شده است. نمی تواند با مبارزه با اسراییل و یا دفاع از ملتهای مستضعف و یا ایستادن در مقابل آمریکا که قبله فکری او است مخالف باشد.
هیج روشفکری هم طرفدار اسلام نبوده و نیست و نخواهد بود. اگر زمانی به خاطا جلال آل احمد را روشنفکر می دانستند اتباه بود و روشنفکر بودن او تا زمانی بود که وفادار به حزب توده بود و از روزی که مسلمان شد تبدیل به له حیض برای روشنفکری شد و الان ابدا روشنفکران او را روشنفکر نمی دانند.
روشنفکری همان تفکر ایلومیناتی است به معنای روشنگری. ذاتا یک مفهوم کاملا ماسونی است.
ضمنا پیشنهاد دادن لوایح و طرحهای قانونی هم بیهوده است. وقتی دولت بنزین را گران کرد مگر جز این است که همان مجلس دهم می خواست جلویش را بگیرد و رهبری نگذاشت؟ چرا؟ چون می دانست قرار است روحانی مثل سعد الحریری استعفا کند و ایران را به لبنان تبدیل کند. پس حالا مجلس هر قدر دلش می خواهد طرح صادر کند آنقدر که طرحدانش پاره شود. مهم این است که جریان روشنفکری و سلبریتی ها آنقدر قوی شده که به راحتی با یک فشار توئیتری حتی از قوه قضاییه باج می گیرد و آن را تسلیم می کند.نظام هم بعد از آبان 98 بقدری ترسیده که حاضر است با هر تهدیدی فورا عقب نشینی کند و امتیاز بدهد. کما اینکه تا دانیال زاده آزاد نشد فتنه آبان 98 هم تمام نشد.
پس جا دارد به خاطر متن فوق از محمدی عذرخواهی کنید. او حقیقت را گفته است.