گروه اقتصادی: هزینه رفاهی بلندمدت ۳۰ درصد افت درآمد سرانه از دید یک اقتصاددان خیلی بزرگتر از آن چیزی است که در لحظه حس میشود و باید در مورد عواقب ادامه آن هشدار جدی داد.
به گزارش بولتن نیوز، بر اساس رشته توئیتی که در زیر منتشر شده می توان نتیجه گرفت: هزینه رفاهی بلندمدت ۳۰ درصد افت درآمد سرانه از دید یک اقتصاددان خیلی بزرگتر از آن چیزی است که در لحظه حس میشود و باید در مورد عواقب ادامه آن هشدار جدی داد.
1.
رشتو: چرا ۳۰ درصد کاهش درآمد سرانه از دید اقتصاددانان «فاجعه» است؟ و چرا این عدد به نظر خیلیها فشار واقعی زندگیشان را منعکس نمیکند یا با شواهد زندگی روزمره همخوانی ندارد؟
به این سوال چندین پاسخ مختلف میشود داد که هر کدام گوشهای از یک مساله چند وجهی را روشن میکند. //
2.
۱) اجزای درآمد سرانه: درآمد سرانه کل کالاها و خدمات حقیقی است که در اقتصاد تولید (و مصرف/سرمایهگذاری) شده است. این سبد هم خدماتی مثل مسکن و آموزش و بهداشت را دارد و هم کالاهای مصرفی داخلی (سیبزمینی) و هم کالاهای مصرفی خارجی (گوشی موبایل). فشار اصلی افت درآمد سرانه در این //
3.
سالها هم عمدتا از مسیر تجارت خارجی (بیشتر به خاطر تحریمها) بوده و به همین دلیل هم قدرت خرید اجزای «مبادلهپذیر» درآمد سرانه - مثل لوازم الکترونیکی - خیلی بیشتر از ۳۰ درصد افت کرده است. حتی آن بخشهای تولید داخل که زنجیره تامین خارجی دارد (مثل خودرو) هم تحت تاثیر قرار //
4.
میگیرد. چون تولید و مصرف یک سری اجزای داخلی درآمد سرانه - مثل مسکن و آموزش - به اندازه ۳۰ درصد افت نکرده است، افت مصرف یک سری اجزای دیگر «بزرگتر از ۳۰ درصد» است تا میانگین حفظ شود. و این فشار در زندگی روزمره برای مردم خیلی ملموستر است: قدرت خرید موبایل به شدت کم شده است. //
5.
۲) نابرابری: درآمد سرانه متوسط را در نظر میگیرد ولی در کنار آن باید به توزیع هم نگاه کرد. ضریب جینی هم در این مدت متاسفانه بدتر شده و از حدود ۳۷ درصد به ۴۰ درصد رسیده است. این یعنی فشار افت درآمد سرانه روی همه اقشار یکسان نبوده و اقشار محروم فشار مضاعفی را متحمل شدهاند. //
6.
۳) بازار کار: وقتی درآمد سرانه اقتصاد کم و زیاد میشود، این اثر مثل آکاردئون نیست که روی همه بخشها و اقشار یکسان باشد. مثلا این طور نیست که مزد حقیقی همه به همان نسبت کم و زیاد شود. افت و خیز درآمد سرانه رابطه نزدیک با نرخ بیکاری واقعی دارد. وقتی اقتصاد ۳۰ درصد کوچک میشود، //
7.
عده زیادی بیکار میشوند یا اساسا نمیتوانند وارد بازار کار شوند. در غیاب تور اجتماعی مناسب فشار معیشتی و روانی روی بیکاران یا افراد خارج شده از بازار کار خیلی بزرگتر از کسانی است که همچنان سر کار هستند.
۴) اثرات بلندمدت: افت درآمد سرانه برای مدت طولانی یک پدیده موقت و به //
8.
اصطلاح (Transitory) نیست، بلکه اثرات ماندگار و بلندمدتی دارد که «چند نسل» را تحتالشعاع قرار میدهد. این آن قسمتی از ماجرا است که یک اقتصاددان را پریشان میکند. مثلا وقتی به روند «تشکیل سرمایه ثابت» نگاه میکنیم میبینیم که در این ده سال مرتب پایین رفته است. پایین رفتن سطح //
9.
سرمایه به راحتی و با چشم دیده نمیشود چون جامعه همچنان از موجودی سرمایه فعلی خدمات دریافت میکند ولی وقتی سطح سرمایه آرام آرام پایین برود، جایگزین کردن و برگرداندن آن به سطح قبلی نیازمند تلاش بسیار بزرگ و وسیعی است که ممکن است سالها طول بکشد. در کنار این سرمایه ثابت،//
10.
روند استهلاک یا خروج سرمایه انسانی، سطح فناوری تولید اقتصاد، دانش و مهارت داخل شرکتهای بزرگ و امثال آن هم به تدریج در حال افول است. همه اینها یعنی اگر همه چیز امروز متوقف شود و اقتصاد به مسیر رشد متوسط قبلیاش برگردد، یکی دو نسل «برای سالهای طولانی» مصرفشان ۳۰ درصد //
11.
پایینتر از چیزی خواهد بود که در غیاب این «دهه گمشده» میتوانست باشد. به همین دلیل هم هزینه رفاهی بلندمدت ۳۰ درصد افت درآمد سرانه از دید یک اقتصاددان خیلی بزرگتر از آن چیزی است که در لحظه حس میشود و باید در مورد عواقب ادامه آن هشدار جدی داد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
لطفاً کلمه {مراغب} را اصلاح بفرمایید.
با تشکر