گروه اقتصادی- سعید فتحی سارانی تحلیل گر مسائل اقتصادی طی یادداشتی نوشت: در چند یادداشت ذکر کردم که بانک مرکزی از ابزارهای لازم برای تنظیم نقدینگی برخوردار نیست و با تبیین های نیوکلاسیکی و نیوکینزی نمیتوان به راهکاری برای تنظیم نقدینگی کشور دست یافت.
به گزارش بولتن نیوز، بسیاری از مخاطبین این سوال را مطرح کردند که چگونه کشورهای دیگر با همین رویکردها توانسته اند تورم و نقدینگی را مدیریت کنند؟
برای تبیین موضوع مثالی از فیزیک می آورم. مکانیک نیوتنی و مکانیک نسبیتی متفاوت هستند.
هر چند مکانیک نسبیتی کاملتر از مکانیک نیوتنی هست ولی در سرعت های بسیار پایین نتایج مکانیک نسبیتی مشابه نتایج مکانیک نیوتنی می شود. پس با وجود مطرح شدن مکانیک نسبیتی، در سرعتهای پایین از مکانیک نیوتنی همچون گذشته استفاده میشود.
مکاتب جریان اصلی همچون مکانیک نیوتنی و مکاتبی که به درونزایی پول «البته نه از نوع نیوکینزی» معتقدند همچون مکانیک نسبیتی هست. محیط اقتصادی بسیاری از کشورها همچون آمریکا مثل حرکت در سرعتهای پایین هست که نتایج هر دو مکانیک نسبیتی و مکانیکی یکسان میشود.
اما محیط کشوری همچون ایران شبیه حرکت در سرعتهای بالا است که با مکانیک نیوتنی نمی توان به نتایج درستی رسید.
در نگاهی که به درونزایی پول اعتقاد دارد برای تنظیم نقدینگی باید تقاضای وام کنترل شود که برای آن:
اول اینکه از افزایش قیمتها در بازارهایی با قابلیت سفته بازی همچون زمین، مسکن، ارز و سهام جلوگیری نمود.
و ثانیا مانع افزایش هزینه های دولت و تامین کسری بودجه با افزایش بدهی دولت «استقراض از بانک مرکزی یا نظام بانکی و یا از طریق اوراق بدهی» شد.
✅در کشوری که بازارهای با قابلیت سفته بازی از عمق خوبی برخوردار هست و حباب در آنها کمتر اتفاق می افتد، همچنین یا کسری بودجه شدید وجود ندارد یا در صورت وجود «مانند آمریکا» با منابع بیرون از مرزهایش تامین میشود، رشد تقاضای وام شدیدی روی نمی دهد که موجب افزایش عرضه پول شد.
شاید بیان شود با این توصیفات، چه از نگاه جریان اصلی و چه غیر، راهکارهای مشابهی میتوان یافت و انتخاب دیدگاه چه ضرورتی دارد؟ برای مثال در هر دو جریان اعتقاد بر این است که جلوی سفته بازی گرفته شود هر چند دلایل متفاوتی می آورند.
در پاسخ باید گفت که انتخاب نگاه، به ضرورت و فوریت راهبردها کمک می کند. برای مثال مسئله رشد نقدینگی یکی از مهمترین مسائل سیاستگذاران کشور در دولت های مختلف بوده است ولی هنوز یک قانون جامعی برای مدیریت بازارهای سوداگرانه تصویب نکردند.
اگر معتقد بودند که حل مسئله نقدینگی در گروی رفع انگیزه های سوداگرانه هست عملکرد متفاوتی می داشتند.
خبرهایی شنیده می شود که در مجلس فعلی استدلالهایی همچون اینکه از تورم نمیتوان مالیات گرفت یا مالیات بر درآمد بر اجرای مالیات بر عایدی اولویت دارد؛ برای مخالفت با طرح مالیات بر عایدی سرمایه آورده می شود.
همچنین رفع مشکل نقدینگی به یک بسته سیاستی جامع نیاز دارد که نقص این بسته موجب رسیدن به نتایج مطلوبی نخواهد شد. یکی از اشکالات حاکم شدن نگاه جریان اصلی بر بانک مرکزی و دولت ها همین اتخاذ سیاستهای ناقص هست.
نوع نگاه پولی هر چند برای کشوری همچون آمریکا اهمیتی ندارد چون از محیط اقتصادی برخوردار هستند که هدایت نقدینگی به نحو قابل قبولی انجام میشود ولی در کشوری شبیه ایران اهمیت دارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com