به گزارش بولتن نیوز، شاید از لذت بخش ترین خاطرات کودکی سوار شدن بر دوچرخه و یکی شدن با باد و حس هیجان و سرعت و شادی بود. وسیلهای ساده با دوچرخ و زین و فرمان و شاسی و رکاب و زنجیر که تو را میبرد به هر آن کجا که خواهی. حسی که برای بعضی با بالا رفتن سن تمام میشود و برای بعضی تازه شروع مرحله تازه ای از زندگی ست و میشود عشق. بعضی روز را به عشق رکاب زدن بیدار میشوند و قبل از کار یا در مسیر کار دوچرخه سواری میکنند یا کسانی که نیمه شب و برای رفع خستگی تن سوار بر آن میشوند. هر چه هست زمان و سختی عشق به رکاب زدن را به جان می خرند و کسی که عاشق ست سختی را نمی بیند. حس ناب رکاب زدن و شور در حرکت بودن. سینگنالی که ریشه در درون مغز ما دارد و حس سیال بودن زندگی ست. دوچرخه و رکاب پر پرواز است چه در طبیعت چه در شهر چه حتی در مسابقه.
سفر با دوچرخه برای اغلب انسانها تداعی اراده و صبر و استقامت است. حس بودن و یکی شدن با مسیر و لمس طبیعت، دست بردن در باد، حس شادی و هیجان در عین آرامش عجیب و در نهایت حس مشاهده. چالش هم مسیر شدن درونی با ذهن خویش و کنکاش و سوالهای پرشمار ذهنی که پیش میآید و چالش ی از جنس جسمی و مقاومت در برابر شرایط سخت و حس پیروزی و فائق آمدن بر پستی بلندیهای مسیر درست همانند مسیر زندگی.
مهدی، سینا، محسن، علی، مرتضی و مراد اگر چه دوچرخه سواری همه ی زندگیشان نیست و به صورت حرفهای به آن نگاه نمیکنند اما هدف سفری ست فراموش نشدنی که مبداء آن قزوین و مقصدش دریاست، همین طی کردن و رسیدن و کنکاش ذهنی و نتیجه اش غلبه بر پیچ و خم و پستی و بلندی و فرصتی برای چشیدن حس ناب رسیدن.
سفری که سوار بر دوچرخه از ارتفاع ۱۳۰۰ متری شروع و با رسیدن به ارتفاع ۲۳۰۰ متری و سپس تجربه دریا و رسیدن به ارتفاع صفر تمام میشود. چشیدن گرمای دشت، خنکای ارتفاع، هوای مه آلود جنگل و در نهایت نسیم دریا، گذر از مسیرهای پرپیچ و خم و عوض شدن رنگ و بوی آب و هوا و بافت و پوشش گیاهی و رکاب زدن از دامنه البرز تا رسیدن به ارتفاع صفر تمام کننده آن است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com