چرا معجزات انبیاء با قوانین غیرمادی و ماورائی انجام می‌شوند؟

به گزارش بولتن نیوز، داستان معراج پیامبر (ص) شامل دو قسمت است. قسمت نخست آن سفری با مرکبی به نام «براق» از مسجدالحرام تا مسجدالاقصی است که در یکی از شب‌ها در دوران رسالت خود در مکه و از طریق اعجاز طی کرده است. این قسمت را اصطلاحاً در کتاب‌ها و تاریخ ”إسراء» می‌‏نامند. از روایات بر می آید این سفر در شب هفدهم ماه رمضان سال دهم بعثت رخ داده است.

همچنین قسمت دوم داستان معراج، سیر آن حضرت از مسجدالاقصی به آسمان‌ها است که ستارگان و نظام جهان بالا را مشاهده کرد و با ارواح پیامبران و فرشتگان آسمانی سخن گفت و از بهشت و دوزخ بازدید کرد که این قسمت از سفر آسمانی را اصطلاحاً ”معراج» می‌‏نامند.

البته در این زمینه شبهه‌ای که مطرح می‌شود این است که با توجه به قوانین فیزیک و وجود جاذبه زمین، معراجی که مسلمان‌ها می‌گویند که پیامبر (ص) با جسم خود به آسمان رفت، امکان پذیر نیست، زیرا نیروی جاذبه همه چیز را به سمت خود می‌کشد. در گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام محمد فرضی پوریان از اساتید حوزه و دانشگاه پاسخ این شبهه را جویا شدیم که در ادامه می‌خوانید:

تمام معجزات انبیا قوانین طبیعی دنیا را نقض کرده است

فرضی‌پوریان بیان داشت: پیامبران الهی از جانب خداوند متعال آمده و دستورات خداوند را به انسان می‌رسانند. انسان‌های عادی برای شناخت انبیا و تشخیص انبیای راستین و دروغین راهی جز دیدن معجزه ندارند، لذا معجزه در کتب کلامی به عملی خارق‌العاده که بشر از انجام آن عاجز است و همراه با دعوای نبوت باشد، تعریف شده است.

وی افزود: از این رو هر پیامبری که آمده باید عملی انجام دهد تا مردم یقین کنند او نماینده خداست و این کار او با نیروی الهی رخ داده است. بنابراین تمام معجزات انبیا خارق‌العاده بوده و قوانین طبیعی دنیا را نقض کرده است.

این استاد دانشگاه ابراز داشت: البته این اشکال شبهه بر تمام معجزات انبیا وارد است! مثلاً چگونه ممکن است که شتر از دل کوه بیرون بیاید. چطور ممکن است مرده‌ هزار ساله حیات پیدا کند. چطور امکان دارد که چوب‌دستی یک انسان تبدیل به مار شود، همه این امور از حیث طبیعی به ظاهر ناممکن هستند و قوانین فیزیک و شیمی آن‌ها را امکان ناپذیر می‌دانند.

معجزات انبیا با اسباب غیر مادی انجام می‌شود 

وی ادامه داد: اما هرگز ناممکن ذاتی نیستند که خداوند هم از عهده آنان بر نیاید، بلکه امکان ذاتی دارند و شخص پیامبر (ص) با انجام دادن این اعمال رابطه بین خود و خداوند متعال را به اثبات می‌رساند.

فرضی‌پوریان اظهار داشت: خدا برای دنیا دو جور اسباب قرار داده است. اسباب مادی که همین مواردی است که پیرامون خود می‌بینیم و اسباب غیر مادی که ما دیگر نسبت به آنان بی‌اطلاع هستیم. در واقع معجزات انبیا با اسباب غیر مادی انجام می‌شود و آن قوانین، حاکم بر قوانین ماده هستند. پس معجزات انبیا با قوانین غیر مادی، اما در درون ماده صورت می‌گیرند و برای خود علتی جداگانه دارند.

معجزه یعنی به هم ریختن عادت و قاعده

وی گفت: بنابراین اگر کسی ماوراء را منکر باشد و تنها دید او دید مادی و تجربی باشد و تنها قوانین این عالم را قبول داشته باشد، او نه تنها معراج، بلکه تمام معجزات انبیای الهی را منکر است. چون هیچ کدام از آن‌ها با قوانین شناخته شده عالم سازگاری ندارند و به همین خاطر به آن‌ها خارق‌العاده می‌گویند، یعنی عادت و قاعده را به هم می‌ریزد.

این استاد حوزه خاطرنشان کرد: طبق دیدگاه شیعه معراج پیامبر (ص) با همین جسم خاکی بوده و هفت آسمان را با همین جسم مادی در نوردید و همه عوالم را به آشکار مشاهده کرد. البته شیعه نیز تعبداً این مسأله را قبول دارد و تنها راه اثبات آن در حال حاضر قرآن کریم و روایات فراوانی است که در این زمینه وارد شده است.

وی افزود:‌ بنابراین اگر بخواهیم این مسأله را با قوانین فیزیک و قوانین عادی حل کنیم، به نظر می‌رسد که امکان‌پذیر نباشد. هر چند می‌توان گفت امروزه ثابت شده که چنین چیزی امکان دارد و فضانوردان با سفینه و با لباس مخصوص به کره ماه می‌روند و بر می‌گردند، ما از کجا می‌دانیم که خداوند نیز در همان لحظه لباسی مخصوص و مرکبی مخصوص را برای پیامبرش آماده نکرده که بر آن‌ سوار شده و حرکت کند؟ آیا خداوند متعال چنین قدرتی ندارد؟

 «معراج» را باید معجزه دانست و معجزه تفسیر کرد

فرضی پوریان تصریح کرد: حتی در برخی روایات گفته شده که پیامبر (ص) سوار بر براق شده و بالا رفته است، حال براق چیست و چگونه است واقعاً نمی‌دانیم. لذا دیگر این اشکالات که آنجا هوا نبوده، آنجا اشعه‌های خورشید بدن را می‌سوزاند و ... وارد نیست، چون ممکن است خداوند وسایل سفر حضرت را فراهم کرده باشد.

وی ادامه داد: معراج را باید معجزه دانست و معجزه تفسیر کرد. پیامبر (ص) با قدرت لایزال الهی بالا رفت و سیر کرد و برگشت، خدایی که آسمان و زمین و جو و نیروی گرانش را آفرید، بدون شک می‌داند چگونه هم می‌توان بر این موارد غلبه کرد. بنابراین همان خدایی که به آتش دستور داد که بر ابراهیم خلیل سرد و گلستان شود، همان خدا دستور داده که پیامبرش بالا بیاید و می‌دانیم تمام عالم و جهان ماده مخلوق خدا هستند و محتاج او و امر خدا در همه امور نافذ است.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه اطلاعات ما از مسأله معراج بسیار کم و محدود است، بیان داشت: ممکن است معراج پیامبر (ص) خروج از عالم ماده و رفتن به عالم مثال و عقل بوده باشد که در این ‌صورت اصلاً این اشکالات وارد نیست. زیرا معراج با این تعبیر انتقال از عالم دنیا به عالم برزخ بوده؛ در مورد عالم برزح و قیامت هم نمی‌توان گفت آن‌ها بالای سر ما هستند و پیامبر (ص) لزوماً بالا رفته است، چه بسا این عوالم در بعد دیگری از هستی باشند و زمان و مکان در آنجا یا وجود ندارد یا به نحو دیگری باشد.

وی گفت: نمی‌توان گفت حتماً پیامبر (ص) مانند موشکی که از جو خارج می‌شود به سمت بالا حرکت کرده و از جو خارج شده و بالاتر رفته و در خلاء بوده و بعد از آن وارد آسمان دوم شده است، چه بسا اصلا بالا رفتنی در کار نبوده و سوار بر براق شدن، تعبیری باشد از انتقال ایشان به عالم برزخ، سپس عالم عقل و عالم ملائکه و قیامت و ... و با این تفسیر اصلاً آن اشکالات وارد نمی‌شود، خداوند حضرت را از عالمی به عالم دیگر منتقل کرده و همه عوالم هفت‌گانه را به او نشان داده است.

انتهای پیام/