آنچه در لبنان، عراق، آلمان اتفاق افتاده و شاید همین روزها در سوریه و فرانسه هم رخ دهد نشان میدهد، آمریکاییها در بدترین شرایط و بحرانیترین وضع هم که باشند، دست از دشمنی با محور مقاومت بر نمیدارند و آنها اکنون از مرحله «طرح» توطئه عبور و به مرحله «عمل» به توطئه رسیدهاند.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از کیهان،
اقدام ناگهانی و بیمقدمه آلمان در معرفی حزبالله لبنان به عنوان یک گروه تروریستی، حمله سنگین جمعه شب داعش به نیروهای
حشدالشعبی و ارتش عراق در صلاحالدین، شروع آشوبهای لبنان چند روز پس از بازگشت سعد حریری از پاریس و فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به فرانسه برای معرفی حزبالله لبنان به عنوان گروه تروریستی، از جمله تحولات روزهای گذشته در منطقه بودهاند که، هم با یکدیگر ارتباط دارند هم با کشور ما ایران! آیا دشمن، به دنبال تضعیف مقاومت از طریق احیای مجدد داعش است؟ اگر پاسخ «بله» است، چه باید کرد؟ یا نه؛ این تحولات هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و مثلا حملهای که داعش جمعه شب در عراق انجام داد و 41 نیروی ارتش و حشدالشعبی را به شهادت رساند، یک حمله معمولی مثل حملات همیشه در این کشور بود؟
پاسخ را از همین سؤال آخر شروع کنیم. این حمله اصلا عادی نبود. داعش مدتهاست که کمرش شکسته و طی سالهای گذشته صرفا اقدام به انجام یکسری حملات کور و پراکنده که غالبا تلفاتی هم بر جای نمیگذاشت؛ میکرد. حمله جمعه شب اما، حسابشده، پرتلفات بود و بزرگ و این یعنی، در عراق اتفاقاتی در جریان است. اما این اتفاق چیست؟
طی چند هفته گذشته کیهان، در چند گزارش خبری تحلیلی، نسبت به تحرکات مشکوک آمریکا در عراق و سوریه هشدار داده بود. طبق گزارشهای رسمی که از عراق و سوریه میرسید، آمریکاییها به شدت مشغول جابهجایی سرکردههای گروههای تروریستی و ارسال تجهیزات نظامی به شکل انبوه بین این دو کشور بودند. به عبارتی، برای کسانی که این اخبار را دنبال میکردند، پیشبینی آنچه روز جمعه در صلاحالدین عراق اتفاق افتاد، کار سختی نبود. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، وِلولهای در عراق به راه افتاده و تقریبا تمام جریانهای سیاسی این کشور که بعضا دچار اختلافاتی هم با هم هستند، به این نتیجه رسیدهاند که، جمله «داعش ممکن است بازگردد» جدی است.
اما چه اتفاق تازهای رخ داده که، آمریکاییها را به این نتیجه رسانده که میتوانند، پروژه نیمهتمام داعش را تمام کنند؟ «کرونا» یکی از این اتفاقات است. این ویروس که نصف جمعیت کره زمین را به قرنطینه برده و انرژی، وقت و اقتصاد تقریبا تمام کشورها را درگیر خود کرده، فرصت بینظیری است برای فرصتطلبان و چه رژیمی فرصتطلبتر از رژیم صهیونیستی و صهیونیسم جهانی؟! سال 2003 و پس از اشغال این کشور توسط آمریکا و مهیا شدن فرصت، چه دانشمندان، پزشکان و متخصصان عراقی که از سوی این رژیم ترور نشدند!
اختلافات جریانهای سیاسی در عراق و لبنان، یکی دیگر از این اتفاقات ناخوشایند است که قطعا، موجب تشویق دشمن برای احیای مجدد داعش شده است. برای درک بهتر این مهم به موضعگیریهای «تيموتى پاوندز»، سركنسول سابق آمريكا در كنسولگرى اين كشور (كركوك) و دستيار وزير امور خارجه آمريكا دقت کنید که تصریح میکند «باید با روشهای مختلف به دنبال اختلافافکنی در بین گروههای حشدالشعبی و تلاش برای تضعیف آن بود».
بنابراین گام اول برای توقف این روند این است که جریانهای سیاسی عراق تا دیر نشده، اختلافات را کنار گذاشته و ضمن کمک به تشکیل یک دولت مستقل و قوی، امید فرصتطلبان را به یأس تبدیل کنند. در لبنان نیز اتفاق مشابهی به شکلی دیگر در جریان است که اگر کنترل نشود در نهایت، به نتیجهای مشابه، یعنی بازگشت ناآرامی منتهی میشود. در این کشور که اختلافات بین جریانهای سیاسی کم نیست، «کرونا» و «قرنطینه» و یکسری اصلاحات اقتصادی بهانه تازهای شده برای جریانهای وابسته و غربگرا جهت تضعیف مقاومت. وقتی سعد حریری، مهره آمریکا چند هفته پیش از پاریس بازگشت، در همین روزنامه نوشتیم، به او ماموریت تازهای داده شده و مردم و مسئولان لبنانی باید مراقب باشند. چند روز از بازگشت حریری نگذشته بود که، آشوبهای خیابانی به شکل حمله به بانکها و آتش زدن لاستیکها و فروشگاهها در کنار شعارهای ضد حزبالله! شروع شد. آنچه در عراق و لبنان جریان دارد، در یک چیز کاملا مشترکند و آن اینکه، به هر شکلی که شده، حوادث در نهایت به سمت نیروهای مقاومت کشانده میشوند! فراموش نکنیم، اگر حزبالله لبنان نبود، لبنان را هم داعش، با خاک یکسان کرده بود. مگر «احمد الاسیر» معروف به شیخ فتنه را فراموش کردهاید؟!
آنچه باعث میشود این احتمال که، غربیها با جدیت به دنبال احیای مجدد داعش هستند، قوت بگیرد این است که اعلام شده، آمریکاییها دولت فرانسه را هم مثل دولت آلمان تحت فشار گذاشتهاند تا حزبالله (یعنی قلع و قمع کننده داعش) را هم گروه تروریستی اعلام و عواملش را دستگیر کند. این خبر در کنار سایر اخبار نشان میدهد، احتمالا یک پروژه مشترک و هماهنگ برای تضعیف کل جریان مقاومت به رهبری ایران شروع شده است. اگر این تحلیل درست باشد، باید منتظر اتفاقاتی مشابه، در سوریه، محور دیگر مقاومت در منطقه باشیم. همین بود که دیروز اعلام شد، «جیمز جفری» نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه بر خلاف وعدههایی که ترامپ داده بود گفته، «از سوریه خارج نمیشویم»!
قطعا این تحرکات بیپاسخ نخواهند ماند و «حزبالله» و دبیرکل محبوبش در لبنان و همینطور، جریانهای مقاومت در عراق، در کنار مردم این دو کشور، به این کشتارها و فتنهانگیزیها پاسخ محکمی خواهند داد. وقتی سید مقاومت، از پسِ فتنههای پیچیدهتر و بزرگتری مثل «استعفای سیاسی سعد حریری»، «داعش» و «رژیم صهیونیستی» به خوبی برآمده، این یکی که جای خود دارد. روی این صحبت بیشتر مردم و دولتمردان دو کشور هستند که باید ضمن حفظ هوشیاری، تا دیر نشده مانع از بازگشت دوران سیاه داعش شوند.
آنچه در لبنان، عراق، آلمان اتفاق افتاده و شاید همین روزها در سوریه و فرانسه هم رخ دهد نشان میدهد، آمریکاییها در بدترین شرایط و بحرانیترین وضع هم که باشند، دست از دشمنی با محور مقاومت بر نمیدارند و آنها اکنون از مرحله «طرح» توطئه عبور و به مرحله «عمل» به توطئه رسیدهاند. عراقیها میتوانند با تاکید روی مصوبه مجلس برای اخراج آمریکاییها، مانع از وقوع فتنه بزرگ 2020 شوند. گرفتن انتقام آن 41 شهید با روشهایی که در این مدت خوب یاد گرفتهاند میتواند گام اول در اخراج آمریکاییها از منطقه و پایان این همه جنگ و فتنه و خونریزی، باشد. اما اگر اختلافها و آشوبها ادامه یابد... بیتردید، داعش را دوباره به جان و ناموس مردم خواهند انداخت و خدا میداند، این بار برای شکستن کمر این هیولای هفتسر، چقدر باید خون داد.
جعفر بلوری