گروه سیاسی: تقریباً همه نظامهای سیاسی عرب هیچ انگیزه و تلاشی برای محقق کردن یک نهضت نرمافزاری یا انقلاب علمی در جهان عرب ندارند. چون این نظامها معتقدند ما میتوانیم بخشی از فناوری، پژوهشها و تولیدات علمی مورد نیازمان را از خارج بگیریم. بالاخره آمریکا هست، غرب هست.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از عصر اندیشه، تکمیل زنجیره علمی مرهون این است که ما نیازهای جامعه را بفهمیم. مثلاً بدانیم در جامعه چه مشکلاتی داریم، سپس به پژوهشگران دانشگاهی بگوییم بفرمایید این مشکلات را حل کنید و تولید علم شما در راستای حل مشکلات جامعه باشد.
- تعداد انبوهی از دانشگاههای جهان عرب دانش را برای دانش تولید میکنند. البته این در صورتی است که اصلاً تولیدی داشته باشند. خطرناکتر از آن، دانشگاههایی است که تولیدات علمیشان در خدمت پیشرفت علمی این دانشگاهها و کشورهایشان نیست، بلکه در خدمت توسعه و تولید دانش در غرب و آمریکاست.
- ایرانیها با غرب مقابله کردند و گفتند ما میتوانیم و اثبات کردند که میتوانند. آنها با وجود تحریم شدن کشورشان، تولید علم کردند. اما مصر نتوانست این کار را بکند و همچنان به دیگران نیاز دارد.
- بعضی از اساتید به مدرسینی سنتی تبدیل شدهاند که برنامههای خود را بهروز نمیکنند و ما باید خیلی بیپرده بگوییم اینها سربار نظام آموزش عالی هستند. چون ارزش و جایگاه استاد دانشگاه به یک سری عوامل بستگی دارد مانند: تولید علم، پژوهش، بهروزآوری اطلاعات، انتشار آثار علمی و اینکه روش تدریس خود را مستمراً بهروز کند.
- دانشگاهها نشانگر عملکرد نظامهای سیاسی است. شاید بعضیها به این حرف من اعتراض کنند. من میگویم تا زمانی که نظامهای سیاسی، مردم و ملتها خواهان پژوهش علمی نباشند، هیچگونه پژوهشی صورت نخواهد گرفت.
- نمیتوان نهضت علمی را از برنامه سیاسی ملتها جدا دانست. ملت عرب هیچ برنامهای در این زمینه ندارد و به دوستی با آمریکا بسنده میکند. آمریکا هم در مقابل، دوستی با عربها را نمیپذیرد جز در صورتیکه آنها دوست اسرائیل هم باشند. آمریکا دشمن اسرائیل را بهعنوان دوست خود قبول ندارد.
- باید زنجیره تولید علمی کامل باشد تا جامعه رشد کند، مانند آنچه که در غرب و ایران شاهد آنیم. مصر از چنین مشکلی رنج میبرد و به همین خاطر بود که برنامههای بزرگ این کشور با مشکل مواجه شد و در نتیجه آموزش عالی و دانشگاههای کشور نیز افول کرد.
- چرا ما باید ۲۰۰ استاد دانشگاه در یک رشته داشته باشیم که هیچکدام فرصت شغلی ندارند؟ برای حل این مشکل باید از هدایت تحصیلی استفاده میکردیم. ما باید دانشجویان دکتری را به سمت تخصصهایی هدایت کنیم که واقعاً به آن نیاز داریم.
- باید روحیه تحقیق را در دانشجو تقویت کنیم. برخی از دانشگاهها از روش تدریس یکسویه و حفظمحور استفاده میکنند. در این روش وقتی ما از دانشجویان امتحان میگیریم، در واقع داریم از حافظه آنها امتحان میگیریم. این یک فاجعه است.
- نباید به هر کسی که دویست، سیصد، پانصد یا هزار صفحه پژوهش آورده است، مدرک دکتری داد. باید توانمندیهای پژوهشی آن شخص را امتحان کرد. مشکل در روشهای آموزشی و شیوه اعطای مدرک دکتراست.
- هرکدام از کشورهای عربی به یک پادشاهی تبدیل شده که گروه یا خانوادهای آن را تصاحب کرده و بر آن حکومت میکند. اینها هم که هیچ توجهی به پیشرفت و شکوفایی ملتها و مبارزه با بیسوادی و به دست آوردن استقلال و اراده و عزت ندارند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com