به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه همدلی،
جواد بدیع زاده سال ۱۲۸۱ شمسی در تهران به دنیا آمد. پدرش
آقا سیدرضا بدیع کاشانی ملقب به
بدیع المتکلمین، روحانی بود. او فرزندش را غالباً به مجالس وعظ و روضه خوانی خود میبرد تا با شیوه آوازخوانی مذهبی آشنا شود. بدیع المتکلمین با تسلط کافی بر ردیف موسیقی ایران، پسر خود را نیز به فن آواز موذنی و روضه خوانی و تعزیه آشنا ساخت. جواد ردیف موسیقی دستگاهی و گوشههای آن را از پدر و نیز از دایی خود
میرزا یحیی سعید واعظین که او نیز از واعظان مشهور زمان خود بود، فراگرفت.
بدیع زاده تحصیلات ابتدایی را در مدرسه تدین و دوره متوسطه را در
مدرسه آلیانس فرانسویها و سپس
دارالفنون به پایان رساند و از سال ۱۳۰۴ تا ۱۳۳۱ در مجلس شورای ملی استخدام شد و به عنوان نماینده به کار مشغول شد.
در سال ۱۳۰۴ اولین صفحه بدیع زاده با عنوان
«جلوه گل» با همکاری
جهانگیر وفادار و
نورالله همایون روانه بازار شد. از آن پس تا سال ۱۳۱۴ بدیع زاده ۲۴ تصنیف ساخت. او در سالهای بعد با سفرهایی به حلب و بیروت و برلین و شبه قاره هند، بر شمار ضبط آهنگهای خود افزود.
صفحه بعدی بدیع زاده،
«مرغ بیآشیان» در آواز افشاری بود و سه صفحه دیگر وی در آواز بیات ترک، دستگاه سه گاه و دستگاه ماهور با اشعار عموزادهاش خاوری که از شعرای دوره مشروطیت بوده، ضبط شد. از این زمان تا سال افتتاح رادیو در سال ۱۳۱۹ شمسی تعداد بسیاری از آثار او شنیده شد که معروفترین آنها
«ایران»، در دستگاه ماهور است. بعد از مدتی که از افتتاح رادیو گذشت
سرهنگ مین باشیان، بدیع زاده را برای همکاری دعوت و او را به
ابراهیم آژنگ سرپرست برنامههای موسیقی ایرانی رادیو معرفی کرد. او بعد از شروع کار با رادیو چند تصنیف از ساختههای
ابراهیم آژنگ و شعر
نیما یوشیج در این برنامهها اجرا کرد که از آن جمله،
«شد خزان» در دستگاه همایون با شعری از
رهی معیری است.
با افتتاح رادیو، بدیع زاده به جمع ارکستر رادیو پیوست و در کنار هنرمندانی، چون
حسین تهرانی،
مرتضی نی داوود،
حبیب سماعی و
استاد ابوالحسن صبا آثار مشهوری در حوزه موسیقی ایرانی پدید آورد. او سالها عضو شورای شعر و موسیقی رادیو تهران بود.
در این دوره، بدیعزاده به ساخت قطعاتی شاد با اشعاری طنزگونه و فکاهی پرداخت که این اشعار در روزنامه
«امید» به چاپ رسید، مثل
«یکی یک پول خروس»،
«ماشین مشدی ممدلی» و
«خیلی قشنگه» که همگی در دستگاه ماهور هستند و از وضع اجتماعی و اقتصادی آن زمان انتقاد میکنند. این تصنیفها مورد توجه عوام قرار گرفت و تا امروز نیز توسط مردم کوچه و بازار تکرار میشود.
روی آوردن بدیع زاده به سبک طنز و فکاهی با وجود متداول بودن ترانههای فاخر و غزلهای سنتی، کاری عجیب و در عین حال سخت بود. وی که فرزند یک خانواده روحانی بود، جسارت به خرج داد و قدم در این راه گذاشت و
اسماعیل مهرتاش او را متقاعد کرد که انتقاد از راه هزل و گوشه و کنایه تاثیر بیشتری دارد. امروز بدیع زاده را میتوان
بزرگترین خواننده هزلیهخوان در تاریخ موسیقی ایران به شمار آورد. این هزلیه خوانیها بعدها به پیش پردهخوانی کشیده شد.
در سال ۱۳۱۵شمسی، کمپانی
«اودئون» آلمان از وی دعوت کرد تا به آلمان برود و تعدادی صفحه پرکند. بدیع زاده بعد از قریب به یک سال توقف در برلین به وطن بازگشت و پس از چندی، به دعوت کمپانی
«سودوا» به همراه
ابوالحسن صبا،
اسماعیل مهرتاش و
فرهادمیرزا عازم حلب شد و آهنگهایی روی صفحات گرامافون پر کرد. سرود
«پرچم ایران» و ترانه
«نقش حقیقت» و نیز آهنگی از
اسماعیل مهرتاش به نام
«زال زالک» در این دوره ساخته و اجرا شدهاند.
در سال ۱۳۲۴، پارسیان مقیم هند جشنهای بزرگی تدارک میبینند و بدیع زاده با هیاتی عازم دهلی نو میشود. این هیات چندی بعد به دعوت کمپانی
«ایران رکورد» نیز به بمبئی میروند و در حدود ۵۰ صفحه پر میکنند، که از آن جمله
«ایران و هند»،
«فر فروردین»،
«جشن نوروزی»،
«بوسه شیرین»،
«خسرو خوبان» و
«ایران ما» قابل ذکر است.
بدیع زاده در سال ۱۳۳۱ از مجلس شورای ملی بازنشسته شد و به طور دائم در خدمت
رادیو قرار گرفت و تا آخرین سالهای همکاری و فعالیت با رادیو به عنوان عضو موثر و ناظر بر اجرای برنامههای موسیقی ایران، در این سازمان به خدمت مشغول شد.
آهنگسازی برای برنامه
«گلها» به نام
«رفتی و بازآمدی» با صدای
حسین قوامی و آهنگی به نام
«باد مهرگان» با آواز
منوچهر همایونپور از دیگر آثار بدیع زاده در این دوره است.
بدیع زاده روز
۱۰ دیماه ۱۳۵۸ در سن ۷۷ سالگی بر اثر بیماری و ضعف ناشی از سکته مغزی چشم از جهان فرو بست.