کد خبر: ۶۳۰۵۷
تعداد نظرات: ۱۰ نظر
تاریخ انتشار:
دو تن از نیروهای کومله در نامه ای به بولتن نیوز تاکید کردند

بحران مشروعیت در حزب منحله کومله

مرگ سیاسی تشکیلات کومله حتمی است و سردمداران کومله با نوشیدن جام زهر و جبران مکافات و از همه مهمتر، در راستای پاسخگویی به مردم ، ضروری است که از خود انتقاد و از فعالیت های سیاسی استعفا دهند

بولتن نیوز: دو تن از کادرهای گروهک تروریستی کومله منتسب به باند عبدالله مهتدی در نامه ای به سایت خبری بولتن نیوز، به زوایای پنهان این گروهک منحله که باعث ایجاد بحران مشروعیت در تشکیلات کومله شده است،پرداخته اند.

به گزارش بولتن نیوز، امید فتحی و ب.ق در این نامه آورده اند که: در اندیشه سیاسی، مشروعیت معادل مقبولیت و حقانیت است پس مشروع بودن بر اساس قهر و غلبه و عوام فریبی، متضاد با رضایت عمومی و فاقد ارزش و اعتبار از دیدگاه جامعه شناسی سیاسی است. بحران مشروعیت محصول نابسامانی و اختلال در نظم و ایجاد حالت غیرطبیعی است. به تعریف "ماکس وبر" زندگی سیاسی به عنوان جزئی از زندگی اجتماعی ؛ عرصه وقوع رفتارهای عقلانی و غیر عقلانی است.

همین بحران بود که در اردوگاه حزب  منحله کومله افتاد و امروز این گروهک معاند را در مسیر سراشیبی سقوط قرار داده است.

براساس این گزارش، در اواخر دهه هفتاد(1379)، با ارزیابی دقیق سیاسی و دیدگاه جامعه شناختی هوشمندانه از بستر سیاسی و اجتماعی کردستان و عرصه های بین المللی و نامتناسب بودن ایده های کمونیستی با واقعیات جامعه کردستان پروسه تشکیل کومله و جدا شدن از حزب کمونیست ایران شکل گرفت و با قبول شکست پروژه کمونیست با پارادایمی متناسب با مطالبات بخشی از کادرها،پیشمرگان،اعضا و هواداران فعالیت و مبارزه خود را با شیوه های ارگانیک از سر گرفت و در این اقدام به خواست بخشی از اعضاء و هوداران جواب مثبت داد.

دیری نپایید که با مقبولیت در بین بخشی از اعضاء و هواداران سابق و فعلی کومله با هژمونی سیاسی در بین بخشی از تشکیلات های اپوزیسیون برخوردار شد و ایده فدرالیسم و تشکیل ائتلاف کردستان را شعار خود کرد.

ایده فدرالیسم و تشکیل ائتلاف کردستان برای اولین بار از جانب تشکیلات کومله در فضای سیاسی ایران و کردستان به درستی در میان جریانات و تشکیلات های مختلف و واقع بین مورد قبول قرار نگرفت و افکار و عقاید سردمداران تشکیلات کومله به مثابه مدل حزبی ناموفق، در عرصه های وسیع تر الگو و سرمشق تشکیلات های دیگر نشد.



انشعاب با شعار رفرم؛

استقبال اعضاء و هواداران در قالب فرد و محفل ها ی مختلف و مراجعه و تماس های مداوم دوستداران و هواداران به شیوه ای بود که کومله را با افرادی ناآگاه روبرو کرد و این خارج از ظرفیت موجود در اردوگاه تشکیلات کومله بود .

انحصار طلبی و قدرت طلبی و هم چنین خلاء در ساختار تشکیلاتی و عوامل فردی مانع از آن شد که کومله به معنای تمام و کمال پاسخگوی مطالبات طرفداران خود باشند و به مثابه ماشینی که دارای ظرفیت کمی باشد، با ظرفیتی چند برابر روبرو شدند .این وضعیت تشکیلات را به مرور دچار خلاء و شکاف کرد و اصطلاح و مفاهیمی از جمله رفرم حزبی و اصلاحات قبل از کنگره 11 در داخل و خارج زمزمه می شد ، ولی رفرم در واقع ابزاری در دست سرکردگان تشکیلات کومله، برای رسیدن به امیال و اهداف شخصی بود.

توجیه هدف با وسیله

رفرمی که حزب کومله ایجاد کرد، منجر به انشعاب در تشکیلات کومله گردید و این انشعاب معلول نارسائی در عملکرد ناصواب سردمداران تشکیلات کومله بود. کومله بر شیوه های «ماکیاولیستی» تاکید بسیار داشت و همین شیوه ها باعث رسوایی در تشکیلات این حزب منحله گردید.از جمله این شیوه ها می توان به تحریم کنگره 12 و تخریب تلویزیون(آسو سات) اشاره داشت که به منظور تیشه زدن به ریشه تشکیلات کومله هنوز در ذهن کادرها،پیشمرگان، اعضاء و هوداران این تشکیلات باقی مانده است.

ترور شخصیت ،اتهام ، دروغ پراکنی،سوء استفاده از پیشمرگان زن،محفل بازی،منطقه گرایی و فرصت طلبی توسط رهبران تشکیلات (عبدالله مهتدی-عمر ایلخانی زاده)؛ به راه انداختن اضطراب و نشست در اتاق های اینترنتی با ابزار رفرم،عوام فریبی با شعارهای فریبنده و استفاده از نطق ها و مصاحبه ها و اغواء کادرها و پیشمرگان تشکیلات ، از طریق سایت های اینترنتی، اختلال در انظباط حزبی و نقض دمکراسی با شیوه های اپورتونیستی و با عمل مستقیم و سوء استفاده از نا آگاهی افرادی برای نادانی و ... ناشی از علایق کاذب و میل به قدرت در تشکیلات کومله بود ، نه رفرم حزبی و اصلاحات؛ چون هدفهای شریف وسیله های غیر شریف را توجیه نمی کند.

در همین راستا فعالیت های تبلیغی و تنویری (عبدالله مهتدی-عمرایلخانی زاده)برای تفهیم عقاید خود در داخل و خارج و مستی ناشی از موفقیت و تحلیل مسائل بر اساس تمایل و اراده شخصی(ولونتاریسم) و بر خلاف واقعیت به دنبال تئوریزه کردن توطئه انشعاب، با شعار رفرم باعث شد مخالفان و دشمنان دیرین تشکیلات کومله، جان تازه ای بگیرند.

در اقدام های نسنجبده سردمداران تشکیلات کومله در اعزام تیم های تروریستی ، به منطقه با عینک خوش بینی و زائد، افکار عمومی را برای مدتی منحرف کردند و کادرها،پیشمرگان، اعضاء و هوداران تشکیلات کومله را،دچار یاس و نا امیدی و سرخوردگی کردند.

این تشکیلات با هزینه های انسانی و پروژه شهید سازی، با ایجاد شکاف در بین تشکیلات و ایجاد بحران، دستگیری و بازداشت های گسترده و در نهایت پناه بردن به اردوگاه تشکیلات کومله، با اهداف ازدیاد نیرو ، بدلیل نبود کادر مجرب و کار آمد به دنبال کسب مشروعیت بودند .

برای صحت این گفته ها ، می توان به آمار دستگیری و متواری شدن بی سابقه هواداران، در این مدت استناد کرد و بماند که چه فریب خوردگانی، در این راه قربانی اهداف و امیال شخصی سرکردگان تشکیلات کومله(عبدالله مهتدی-عمر ایلخانی زاده)، شدند.

نبود اندیشه سیاسی و عدم وحدت نظر و عمل و بروز نارضایتی ها در اردوگاه کومله ؛ وجود فاحش پارادوکس در وعده و عمل از بالا؛ به نزاع و بی ثباتی در پایین، منجر شد و در اوایل تشکیل اردوگاه عده ای با تجربه شکست تلخ و تحمل رنجی بیهوده برای همیشه از تشکیلات کومله جدا شدند و با نام سوسیال دمکراسی با زندگی فردی و شخصی آشتی کردند و در دولت های رفاهی اروپا و امریکا، به زندگی خود ادامه دادند

.

از یک طرف، نبود توانایی در جلب و جذب افراد روشن و آگاه و نبود چشم اندازی روشن و از طرفی دیگر اختلافات در بالا بر سر قدرت میان عبدالله مهتدی و عمر ایلخانی زاده، منجر به فرد گرایی؛ منطقه گرایی و محفل گرایی شد و از همه مهمتر، علائق کاذب عده ای که با نادیده گرفتن موازین و معیارهای اخلاقی و سوء استفاده از موقعیت ها و فرصت طلبی برای گریز از مشکلات روحی و روانی و امیال شخصی، در چند سال گذشته تشکیلات کومله، را به چند دسته کوچک تجزیه کرد.

یک دسته صد نفره ، به سرکردگی عبدالله مهتدی، در محل خود ماندگار است و دسته ای هفتاد نفره به سرکردگی عمر ایلخانی زاده- بهرام رضایی، در اردوگاهی دیگر در جستجوی نیازهای شخصی در گردش است و دسته ای دیگر در قندیل زیر چادرهای پژاک ساکن شدند.

"ادوارد برنشتاین"، معتقد است هیچ اقدام توده ای با دوامی وجود ندارد ، که با یک جهش اخلاقی همراه نباشد و قویاً باور دارد که مبارزات سوسیالیستی، بدون اخلاق برای مردم، فاقد مشروعیت و غیر قابل اعتماد ، اعتبار و باور است.

صحبت از فقدان مشروعیت تشکیلات کومله محصول ذهنی گرایی و تصور ما یا افراد خاصی نیست ؛استناد ما عملکرد این تشکیلات از زمان انشعاب و وضعیت عینی حال حاضر آنهاست، وضعیتی که از روز اول انشعاب به آسانی قابل پیش بینی بود و این سرنوشت محصول سهل انگاری ؛ بی تفاوتی و خود شیفتگی (نارسیسم)و داده های غلط و ضعف تحلیل عبدالله مهتدی- عمر ایلخانی زاده است.

آرزوهای تحقق نیافته به افسردگی و انزوا منتهی می شود، این تز روانکاوی تمثیلی منصفانه است برای سرنوشت همه تشکیلات ها و افرادی که در دهه های شصت؛ هفتاد و هشتاد، هر کدام به طریقی و با ابزاری ، زخمی بر کومله زدند و آن را به نابودی خود نزدیک کردند.

گذار از بحران:

"سقراط"، فیلسوف یونان باستان، آگاهی بر نادانی راشرط نخست آگاهی و گام آغازین دانایی می دانست.

در یک ارزیابی سنجیده و با اهدافی آرمانگرایانه و در عین حال واقع گرایانه، سردمداران، کادرها،پیشمرگان، اعضاء و هوداران تشکیلات کومله و جریانات دیگر و افرادی که هر کدام در زمانی مشخص از روی آگاهی و یا نا آگاهانه تشکیلات کومله را قبول کردند، باید از خود انتقاد کرده و بر بستر زندگی قابل قبول خود برگردند.

با این توصیف مرگ سیاسی تشکیلات کومله حتمی است و سردمداران کومله با نوشیدن جام زهر و جبران مکافات و از همه مهمتر، در راستای پاسخگویی به مردم ، ضروری است که از خود انتقاد و از فعالیت های سیاسی استعفا دهند.

انتقاد و کناره گیری از تشکیلات ،نیروی محرکه ای برای جبران خطاها و تکامل انسان است . با این عمل یقین حاصل می شود که بریدن از مردم و تبدیل شدن به دسته و محافل کوچک(سکتاریسم) نه به منافع و نه به سود شما تمام خواهد شد.

ضرورت سیاسی به سردمداران،اعضاء،هوداران،پیشمرگان و کادرهای کومله حکم می کند، که به افکارهای انتزاعی ، ماجرا جویی های کاذب ، محفل گرایی ، باند بازی ، دیکتاتوری ، سرکوب ، زندانی کردن ، قتل مخالفین و تصورات غلط ذهنی، برای همیشه پایان دهند، از گذشته خود توبه کنند و به آغوش خانواده هایشان بازگردند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۳
****
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۵
0
2
کومله ای ها در معرفی و شناساندن خود نیز به قدیم رجوع می کنند و با این که در گذشته چه بوده اند، خود را به مردم معرفی می کنند. این احزاب،تنها در تعریف کردن و بازگویی تاریخ، نقش فعالی دارند.

وقتی به تلویزیون هایشان نگاه می کنی،می بینی که تمام آنها، تصاویر و عکس های پیشمرگان دهه شصت را، آن هم با کیفیتی نامناسب و بصورت سیاه و سفید پخش می کنند.

کارشان از قدیم تعریف کردن و روایت از گذشته و ابتدای انقلاب 57 و دهه شصت است، آن هم به تعبیر امروزی شان. یعنی اینکه، این احزاب، تنها در تاریخ، قدیم و گذشته، حضور فعالی دارند و در دوران امروزی، دستشان کوتاه است. و چیزی در چنته برای بازگو کردن و افتخار کردن به آن، ندارند.
مدیر پایگاه کومله هرگز مردمی و برای مردم فعالیت نکرده است این گروه تروریست در پرونده اش جز ترور و جنایت و خیانت در حق ارمانهای متعالی مردم مسلمان کردستان چیز دیگری نیست این گروه محکوم به نابودی کال است امروز هم تنها بخاطر استفاده از دلارهای امریکایی چته ها و نیروهایی را حفظ کرده اما این گروه در مقابل قدرت انقلاب و نیروهای انقلابی ایران هرگز توان مقابله ندارد
****
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۵
0
2
من شخصا ، بر این باور هستم که جریان کومله ، از همان ابتدا ناقص متولد شد و هیچوقت هم نتوانست روی پا بایستد و با اشتباهاتی که رهبرانش مرتکب شدند بطور کامل به جایی نرسیدند.
****
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۱۵ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۵
0
2
عبدالله مهتدی و جماعتش از اینکه بتوانند از طریق مکانیزم های رسمی تشکیلاتی، اکثریتی را دور تفکراتشان جمع کنند، نا امید شدند . آنها از این تلاشها به جایی نرسیدند و دچار سرخوردگی شدند و این سرخوردگی و ناکامی، آنها را تشویق کرد تا باز هم، دچار اشتباه بزرگتری شوند. این اشتباه نیز آن بود که ، این بار سعی داشتند، در خارج از چهارچوب تشکیلات و تنها بر اساس شعار یک کومله بودن، درتلاش برای جمع کردن نیروهای بیشتری دور خود و تفکراتشان از جمله بهرام رضایی و جماعت چاقوکش آن باشند.

و با این کار قصد داشتند تا در زمان خودش، این نیروها، را به عنوان اهرم فشاری، بر علیه رهبری کومله و حزب بکار ببرند. آنها با برقراری ارتباط و همکاری با " گروه اتحاد " و بعدها نیز گروه یاران، در این چهارچوب،حرکت کردند.
****
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۲۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۵
0
1
تعدادی از افراد در عملا، رهبری کومله را در دست گرفتند و کسی حق نداشت مثل آنها فکر نکند. ما از این مسئله، انتقاد می کردیم که چرا، به جزء چند نفر تعیین شده و مشخص، در کومله، کسی نمی داند/ منابع مالی این حزب، از کجا و چگونه تامین می شود.

کسی نمی داند، هزینه رفت و آمد،این افراد، که وقتی گرمای طاقت فرسای تابستان سلیمانیه، فرا می رسد به اروپا بر می گردند، و پس از آن نیز که از ترس زمستان سرد و تاریک اروپا، به سلیمانیه بر می گردند، چگونه و از کجا تامین می شود.

کسی نمی داند، اجاره/ خانه های مخفی و گرانقیمت و سازمانی کومله در سلیمانیه/ چقدر است. آنها در حال بازی بسیار خطرناکی هستند.
امید
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۲۱:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۶
0
2
سلام فکر می کنم دیگه فکر کردن وصرف انرزی برای چنین حزبی که نه در میان مردم ونه در بین خودشان اتفاق ندارند حیف است اما جمهوری اسلامی باید تلاش کند از طریق دیپلماتیک انها را به این مسترد کنند چند تا ادم که از نان شب هم محرومند چه غلطی می توانند بکنند
هیوا
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۴۱ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۷
0
2
عبداله مهتدی با این حرکت آخرین گامش را برای شکل دادن به یک سازمان ناسیونالیست و قوم پرست کرد که بتواند سهمی در جمع آوری عناصر ناسیونالیست در کردستان داشته باشد برداشت. او و همفکرانش امیدوارند که چتری شوند که بخشی از نیروهای ناسیونالیست را در متن بحران حزب دمکرات، موقعیت نابسامان پژاک، و نارضایتی و کشمکش همفکرانش در سازمان کردستان حزب کاغذی کمونیست ایران دور خود متحد کند. اما مستقل از تمهیدات و محاسبات عبداله مهتدی کشتی قوم پرستی در صحنه سیاسی کردستان به گل نشست.
هیمن کردستانی
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۱:۵۲ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۷
0
2
اینها احزاب و به اصطلاح سیاستمداران انگلی هستند که از کشتارهر روزه و لت و پار شدن انسانها و از هم پاشیدن شیرازه جامعه قوت قلب میگیرند و بر این اساس نقشه می چینند. چنین سیاست و احزاب و سیاستمدارانی دشمن مستقیم مردم و به منظور دفاع از امنیت و مدنیت جامعه و در دفاع از منفعت مردم باید رسوا و منزوی شوند.

مردم ایران و به خصوص مردم قهرمان مناطق کردنشین با صدای رسا باید اعلام کنند دخالت نظامی آمریکا در ایران موقوف و همکاری هر جریان و احزابی با آمریکا محکوم است.
هوشیار
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۵:۰۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۷
0
2
نباید فراموش کرد وقتی رهبران کومله تمام پول و امکانات را صرف خوشگذرانی خود می کنند و در همان حال چند مدتی است که هوادارن جنبش سبز نیز دارند از این پول و امکانات در سلیمانیه و زرگویز استفاده می کنند. چه مهمانی هایی که شبها رهبران این جریان با سبزها می گیرند وشروع به نوشیدن ویسکی و شرابهای قدیمی که باب دل سبزی ها می باشد، برای کومله هزینه کلانی دارد. ولی رهبران این جریان،پیشمرگان و بچه های مردم کرد را مثل برده در اردوگاه استثمار کرده و به فرهنگ و خواست آنها توهین می کنند وقتی از بهداشت و امکانات اولیه حرف می زنند فاروق بابامیری می گوید شماها از کالیفرنیا نیامده اید وقتی می می گویند غذا و خوراکی در حد انسانی،فاروق میگوید یک عده ای هستید که از گرسنگی فرار کرده اند.ولی برای چند تا فراری از تهران مهمانی در مقر رهبری و رستوران های سرچنار و مشروبهای گران قیمت به اضافه اینکه سبزها تازگی قلیان کشیدن هم به رهبران کومله یاد یاد داده اند. برآورد هزینه سبزها در ماه حداقل بالای ۱۰۰۰۰ دلار می باشد.

نباید پیشمرگان و بچه های اردوگاه اینرا قبول کنند و باید به صدا در بیایند و همه همصدا بر علیه رهبری به پا خیزند. باید جوانان به هوش بیایند و بیش از این فریب این رهبران مزدور آمریکا و سرمایه سالارهای صهیونیستی را نخورند. نباید مزدوری غیر مستقیم و مستقیم آمریکا را پذیرفت و نگهبان مزدوران آمریکا باشند. موسوی و کروبی در تهران و رهبری کومله در زرگویز دارند بچه های مردم کردستان را فدای منفعت آمریکا و کاسه لیسان آن می کنند.
دوستدارحق
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۸:۵۳ - ۱۳۹۰/۰۸/۰۹
0
1
هوشیارعزیزممنون ازاطلاع رسانی صریح ومستدلتون احمقم اگه حقوبه جلبکیها بدم
میثم
|
Australia
|
۱۶:۳۷ - ۱۳۹۰/۱۲/۱۴
0
0
با سلام چطور میشه کسی را که وارد این گروه شده نجات داد و به ایران بازگرداند لطفا به من ایمیل فرماییید
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین