کد خبر: ۵۹۵۸۶۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
جلوه‌هایی از منش فردی و اجتماعی زنده‌یاد آیت‌ا... محمد مومن قمی در گفت و گویی با فرزند ایشان

این کولر را با زبان خوش از جا بکن!

آن روحانی خدوم و مقاوم در جایگاه صیانت از نظام و به طور مشخص سلامت انتخابات، بارها پذیرای حملات مخالفان گشت اما از مواضع اصولی خویش عقب ننشست.

گروه اجتماعی: در روزهایی كه بر ما گذشت عالم مجاهد و كارگزار زاهد نظام اسلامی، زنده‌یاد آیت‌ا... حاج شیخ محمد مومن قمی دار فانی را وداع گفت ورهسپار ابدیت گشت. آن روحانی خدوم و مقاوم در جایگاه صیانت از نظام و به طور مشخص سلامت انتخابات، بارها پذیرای حملات مخالفان گشت اما از مواضع اصولی خویش عقب ننشست.

 

این کولر را با زبان خوش از جا بکن!

 

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه جام جم، حالا چند روز بعد از خاکسپاری ایشان با یکی از فرزندانشان یعنی علیرضا مومن گفت و گو کرده ایم تا ببینیم این عالم مومن در زندگی شخصی و سیاسی اش چگونه رفتار می کرده است.


پدر را با چه ویژگی‌هایی به خاطر می‌آورید؟ وقتی كه الان به ایشان فكر می‌كنید، ویژگی‌های شاخص شخصیتی ایشان را در چه نكاتی به یاد می‌آورید؟
اولین ویژگی‌هایی را كه از ایشان به یاد می‌آورم، تقوا و ساده‌زیستی است. این دو ویژگی از نظر من بسیار بارز بودند. ایشان واقعا تقوا داشتند و بحق «مؤمن» بودند. آنچه را كه عمل نمی‌كردند، نمی‌گفتند. یعنی وقتی ما یا مردم را به چیزی توصیه می‌كردند، حتما خودشان آن را انجام می‌دادند و این‌طور نبود كه فقط توصیه كنند. تقوا و ساده‌زیستی ایشان زبانزد بود و واقعا هم وجود داشت.
تلخ‌ترین خاطره‌ای كه از ایشان به یاد دارید كه یا خودشان خیلی ناراحت شده باشند یا شما در مورد ایشان شاهد بودید و ناراحت شده باشید چیست؟
هر وقت از من می‌پرسند تلخ‌ترین خاطره‌ات چیست، تصادف سال 74 یادم می‌آید...
خیلی هم در باره آن حادثه توضیح داده نشد. تقصیر راننده بود یا طرف مقابل؟
بعضی‌ها شاید در آن برهه كم‌لطفی كردند و می‌خواستند گردن كسی بیندازند، ولی واقعیت این است كه ماشین‌ها امكانات حالا را نداشتند و در آن روز، اتوبان قم‌ـ‌تهران یخبندان بود. در مقابل اتومبیل حامل ایشان نفتكش می‌رفت و اینها هم ترمز كرده بودند و ماشین سُر خورده بود. یك تصادف كاملا طبیعی و علتش فقدان تجهیزات كافی ماشین حاج‌آقا بود. خیلی‌ها دنبال مقصر می‌گشتند، ولی ما چنین اعتقادی نداشتیم و نداریم. به هرحال آن حادثه از نظر بدنی خیلی روی حاج‌آقا تأثیرگذار بود.
یكی از شخصیت‌هایی كه می‌توان از او به عنوان مصالحه‌ناپذیرترین شخصیت‌های نظام نام برد، مرحوم آیت‌‌ا... مؤمن بودند. اگر درمجموعه شخصیت‌های نظام از سه چهار نفر بخواهیم نام ببریم كه اصلا زیر بار هیچ فشاری نمی‌رفتند، قطعا یكی از آنها ایشان بود. از این فقره چه خاطراتی دارید و اساسا چرا ایشان این‌گونه بودند؟
یكی از اعتقاداتی كه حاج‌آقا داشتند و به آن عمل می‌كردند، این بود كه تحت هیچ شرایطی از این جمله خودشان كوتاه نمی‌آمدند كه: «من آخرت خودم را برای دنیای دیگران خراب نمی‌كنم! »و به این حرف كاملا معتقد بودند. در این زمینه، مخصوصا خاطرات سیاسی فراوانی دارم.
الان وقتش است كه بگویید...
اتفاقا اصلا وقتش نیست، چون به توقعات افراد در زمینه‌های سیاسی برمی‌گردد كه واقعا هیچ‌كدام از آنها را نمی‌شود گفت. به هر حال ایشان در شورای نگهبان موثر بودند و در مورد انتخابات‌ گذشته، مسائل و مطالب زیادی هست كه فعلا گفتنی نیست. حاج‌آقا چیزی را كه تشخیص می‌دادند وظیفه است، محال بود انجام ندهند. گاهی حس می‌كردیم كاری نشدنی است، ولی ایشان می‌گفتند: به خدا متكی باشید، انجام می‌شود و انجام می‌دادند و ما با تعجب مشاهده می‌كردیم كه انجام شده است. استقلال و عدم وابستگی عجیبی هم داشتند و به هیچ گروه و جناحی وابستگی نداشتند. علتش هم این بود كه نگاه می‌كردند ببینند خدا، شرع و قانون چه گفته‌اند و در چارچوب شرع حركت می‌كردند و از كسی هم نمی‌ترسیدند.
واكنش بعضی از منتقدان و مخالفان نسبت به ایشان چگونه بود و ایشان در برابر این فضاسازی‌ها، چگونه رفتار می‌كردند؟ چون ایشان یكی از اركان شورای نگهبان بودند و طبعا حمله به تصمیمات شورای نگهبان هم زیاد است.
حاج‌‌آقا واكنشی نشان نمی‌دادند و گاهی اوقات كه صحبت‌های توهین‌آمیزی نسبت به خودشان می‌شنیدند یا بعضی كم‌لطفی‌ها و تهمت‌ها را در مورد خودشان می‌دیدند، چیزی نمی‌گفتند. به نظرم چون كارها را برای خدا انجام می‌دادند، این واكنش‌ها برایشان اهمیتی نداشت. تهمت هم به ایشان می‌زدند كه اغلب به خدا واگذار می‌كردند.
دوستان صمیمی ایشان چه كسانی بودند؟
اغلبشان از دنیا رفته‌اند. حاج‌آقا علاقه عجیبی به آیت‌ا... احمدی میانجی داشتند. مرحوم آیت‌ا... سید مهدی روحانی و آیت‌ا... مشكینی هم بسیار مورد علاقه ایشان بودند. البته خودشان همیشه از مرحوم ربانی املشی ومرحوم طاهری خرم آبادی به عنوان رفقای گعده نام می‌بردند. این سه نفر همیشه با هم بودند.
از رفتار پدر در سال 88، كه بسیاری نتیجه انتخابات را دستاویز حمله به اصل نظام كرده‌بودند، چه خاطراتی دارید؟
همان‌طور كه عرض كردم حاج‌آقا هر وقت چیزی را حق تشخیص می‌دادند، می‌ایستادند و این‌طور نبود كه به خاطر جانبداری از یك فرد یا طرفداری از كسی حق را زیر پا بگذارند.
اتفاقا یكی از چیزهایی كه ضد انقلاب در این چند روز مطرح می‌كنند، حمایت ایشان از رئیس‌جمهور وقت است
به هرحال اگر ضدانقلاب امثال ایشان را حمایت و تصدیق كنند، باید نگران شویم قضیه چه بوده و چه اشكالی وجود داشته است كه آنها حمایت كرده‌اند.این فضاسازی‌های تبلیغی امری طبیعی است. اگر آنها علیه حاج‌آقا موضع بگیرند یا بدگویی كنند باعث خوشحالی ماست. اگر ضد انقلاب حمایت می‌كرد، باید ناراحت می‌شدیم. آنچه پیش آمده خیلی طبیعی است.
البته درحال حاضر،محسن كدیور سردمدار ترورشخصیت ایشان است.خاطرم هست آیت‌ا... مومن یك باردرباره او گفتند: «او نزد من آمد ودیدم چندان سواد وحرف دندانگیر ندارد! »توهین‌ها وجوسازی‌های این فرد از ورای آب‌ها به ایشان می‌رسید؟
حاج‌آقا معمولا نسبت به افراد موضع‌گیری نمی‌كردند. برداشت خودم را عرض می‌كنم حتی وقتی حاج‌آقا در مورد فردی به این نتیجه می‌رسیدند كه او رفتار مغرضانه‌ای دارد یا آدم درستی نیست، هیچ‌وقت پشت سرش حرفی نمی‌زدند. ما هم یاد گرفته بودیم از حاج‌آقا سؤال نكنیم. بسیاری از اطلاعات و صحبت‌هایی را كه حاج‌آقا در شورای نگهبان داشتند، ما از طریق كسان دیگری می‌شنیدیم! هر وقت از حاج‌آقا می‌پرسیدیم: چه خبر بود؟ می‌گفتند: هرچه را لازم باشد گفته شود اخبار می‌گوید، اگر هم لازم نباشد كه نباید گفت! یعنی ما یاد گرفته بودیم از حاج‌آقا این‌گونه موارد را نپرسیم و از كانا‌ل‌های دیگر می‌شنیدیم كه حاج‌آقا چنین حرفی زدند یا چنین چیزی گفتند روحیه ایشان این‌طور بود كه در باره افراد، اگر صحبت ناخوشایندی درمیان بود معمولا عنوان نمی‌كردند. این سیره همیشگی ایشان بود.
بیماری ایشان چطور اتفاق افتاد؟ ظاهرا از قبل زمینه داشتند؟
ایشان از قبل، تصلب شرائین و فشار خون داشتند. كهولت سن هم كه مزید بر علت بود. توانایی جسمی حاج‌آقا بعد از آن تصادف، 50درصد افت پیدا كرد! فشار كاری‌شان هم خیلی بالا بود و اصلا چیزی به اسم تعطیلی و استراحت برای حاج‌آقا معنا نداشت. پزشكان به ایشان گفته بودند شما باید استراحت كنید و خیلی به حاج‌آقا برخورده بود كه: «اگر قرار باشد درس ندهم و كار نكنم، این‌كه اسمش زنده بودن نیست و فایده ندارد. زندگی یعنی این‌كه آدم پویا باشد و درس و بحثش را داشته باشد». حاج‌آقا بعد از تصادف، ضعف جسمی و این بیماری‌ها را داشتند. اگر اشتباه نكنم اول دی بود كه والده تماس گرفتند و گفتند: حال حاج‌آقا بد شده است.
كس دیگری غیر از والده پیش ایشان نبود؟
چرا، بچه‌های دیگرمان بودند، ولی اتفاقی بود كه افتاد. خونریزی بود كه در بیمارستان گفتند هم به خاطر سن و هم به خاطر فشار بالای حاج‌آقا، این اتفاق در این سنین امری طبیعی است!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Iran, Islamic Republic of
|
۰۷:۱۴ - ۱۳۹۷/۱۲/۰۹
0
1
خدا بیامرزدت، که از یاران واقعی امام بودی و یار وفادار آقا، خدا با ائمه اطهار، معصومین، امام شهدا و شهدا محشورت کناد.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین