راهی که به ترکستان می رود

گروه بین الملل: در هفته گذشته حزب منحله دموکرات کردستان ایران شاهد دو رخداد مهم بود که دلالت بر بحرانهای بزرگ در این گروهک تروریستی نیمه جان دارد. یکی از این اتفاقات جدایی «جمال پورکریم» مسئول بخش رسانه ای این گروهک و مدیر شبکه «تیشک تی وی» بود.

به گزارش بولتن نیوز، براساس گزارشی که بولتن نیوز منتشر کرد نامبرده طرفدار بحث تجزیه و چند کشوری در ایران بود و در همین راستا تلاش های زیادی نیز انجام داده بود از برگزاری کمپین های قومیتی گرفته تا نشست با اعضای سرویس جاسوسی عربستان با هدف مخالفت با فدرالیزم و برپایی گروههای طرفدار تجزیه طلبی در کشور.
همزمان با این جدایی تصویر دختر یکی از سرکردگان این گروهک در آمریکا بر روی مجلات مدلینگ آمد که اصولا از این افراد برای بهره برداریهای جنسی استفاده می شود اما ناز شست رهبران این حزب که این اقدام را یک اقدام فرهنگی دانستند .

جمال عبدالله زاده در خصوص این اقدام دخترش تاکید کرده است که دخترش سرگرم کارهای فرهنگی در آمریکاست. این نوع فساد اخلاقی بخشی کوچک از فسادی است که در رگ و ریشه گروهکهای کردی و بخصوص حزب تروریستی دموکرات کردستان ایران دیده می شود. فسادی که تمام اردوگاههای این احزاب را دربرگرفته است. فسادی که به نام رهبری جنبش آزادیخواهی مردم کردستان ایران صورت می گیرد .
بطور کلی می توان این موضوعات را در دو بخش تحلیل و ارزیابی کرد.
1- بحران ساختاری و درون ساختاری که گروهک تروریستی حزب دموکرات کردستان ایران را در معرض جدایی های مختلف قرار داده است. سیاست انحصارگرایانه مصطفی هجری در این گروهک به گونه ای شده است که می توان این گروهک را یک مافیا به رهبری هجری دانست. هجری که نماد کاملی از تحجر و عقب ماندگی فکری و ذهنی و تصویری است امروز می خواهد با استفاده از این مافیا به زر اندوزی بپردازد و بسان کارتلهای تروریستی از این فرصت استفاده کند کما اینکه برای رسیدن به این هدف از هیچ اقدامی دریغ نمی کند. وقتی که در شبکه تلویزیونی رووداو از وی پرسیده شد که آیا شما از عربستان و آمریکا پول می گیرید پاسخ داد که ما از هر کمکی در این مسیر استقبال می کنیم. شکل رفتار این گروهک دقیقا بسان گروههای مافیاست که بخاطر پول هرکاری می کنند. آنها در یکسال گذشته همزمان با تصمیم ترامپ برای خروج از برجام تصمیم به ایجاد ناامنی در غرب ایران گرفتند اما این توطئه نیز با شکست مواجه شد چون اصولا گروههای تروریستی در سطح خرابکاری اندک تاثیرپذیر هستند و در ساختارهای قوی مثل کشور براحتی از بین می روند. همین بحران درون ساختاری در این گروهک تروریستی سبب شده است که کسانی چون جمال پور کریم ساز جدایی بزنند وگرنه خود پورکریم هم می داند که خواب تجزیه ایران خوابی آشفته و پریشان است که هیچ وقت جامه عمل نمی پوشد.بزرگترین مصداق این امر هم نه تنها ایران بلکه همین عراق است که سال گذشته میلادی همه شاهد آن بودند که چگونه همه پرسی با شکست روبرو شد و احزاب این منطقه نتوانستند از این کارت بهره بگیرند.
2- بحران دوم در این گروهک تروریستی فساد درون گروهی است این فساد به خانواده سران نیز کشیده شده است .فساد در کمپ و اردوگاه که جای خود دارد. براساس شواهد امر بدترین نوع فساد اخلاقی در درون کمپهاست که حد و مرزی ندارد و اعضای این گروهک بصورت لجام گسیخته در آن گرفتار شده اند.فرسوده شدن رهبری در این گروهکها و طبیعتا باقی ماندن افراد برای مدتهای مدید سبب شده است این گروهک همانطور که در بالا گفته شد بیشتر شبیه یک مافیا عمل نماید تا یک جنبش که در تلاش برای رهایی مردم کردستان ایران باشد.سابقه سالهای دور و نزدیک این گروهک و گروهکهای مشابه نشان داده است هدف نهایی این گروهکها نه تنها رهایی مردم و حتی یک قشر خاص نیست بلکه غوطه ور شدن بیشتر در منجلاب مافیایی است که ایجاد شده است. داستان این گروهکها همان داستان معروف سعدی است که می فرماید: زاهدی مهمان پادشاهی بود چون به طعام بنشستند کمتر از آن خورد که ارادت او بود و چون به نماز برخاستند بیش از آن کرد که عادت او تا ظنّ صلاحیت در حق او زیادت کنند

ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی
کین ره که تو میروی به ترکستان است

گفت در نظر ایشان چیزی نخوردم که به کار آید، گفت نماز را هم قضا کن که چیزی نکردی که به کار آید

تا چه خواهی خریدن ای معذور

روز درماندگی به سیم دغل