رسانههای غربگرا در طول مدتی که رقابتهای انتخاباتی در آمریکا در حال برگزاری بود به نحوی به تبلیغ برای کلینتون و دموکراتها پرداختند که میشد آنها را به عنوان اعضای کمپین انتخاباتی کلینتون در ایران نامید! آنها بیان میکردند هیلاری کلینتون و دموکراتها طرفدار حضور نظامی کمتر ایالاتمتحده در خاورمیانه هستند و در صورت پیروزی هیلاری کلینتون، آمریکا وارد تعامل منطقهای با ایران میشود و به دلیل اینکه خطر و اولویت اول آمریکا خطر شرق آسیا و چین است، کلینتون در صورت پیروزی وارد تعامل و گفتوگوی مؤثر با ایران شده و درعینحال عربستان را هم به عنوان اهرم ثبات منطقه به رسمیت شناخته و درنهایت منطقه را به اصطلاح بین ایران و عربستان تقسیم کرده و به کار اصلی خود که تمرکز بر منطقه شرق آسیاست میپردازد.
بدین ترتیب پازل رفتاری اصلاحطلبان و حامیان ارتباط با آمریکا در ایران بدین صورت تکمیل میشد که با ترسیم چهرهای جنگطلب از ترامپ، رفتار خود در جهت حمایت از دموکراتها و کلینتون را توجیه و به گفتمانی صحیح و قابل تأمل تبدیل و در مرحله بعد نهادینه کردن ایده مذاکرات منطقهای و موشکی با آمریکا را مطرح میکردند. البته این راهکار از نظر آنها سیاستی 2 سر برد بود؛ اگر کلینتون به ریاستجمهوری میرسید، ماجرای اجرایی ساختن برجام و گفتوگوهای بعدی منطقهای و موشکی به دلیل دوستی با آمریکا رواج پیدا میکرد و اگر ترامپ رئیسجمهور میشد نیز ترس از جنگ، آنها را به سمت ضرورت گفتوگو با ترامپ و دادن امتیازات منطقهای به آمریکا پیش میبرد.
پشتپایی که ترامپ به آمریکاگرایان ایران زد
با این حال این سیاستها و فضاسازیهای رسانهای به دلیل شکست در به ثمر رساندن برجام و در عینحال مخالفت صریح نظام و نیز آماده نشدن افکار عمومی برای بستن قراردادهای برجام منطقهای و موشکی، با بنبست مواجه شد. در همین حال میتوان به پشتپایی که ترامپ به «دموکراتدوستان» ایرانی زد اشاره کرد.
با تصمیم شخصی ترامپ برای بیرون کشیدن ارتش و نظامیان این کشور از سوریه و افغانستان و کاهش حضور نظامی آمریکا در منطقه، تمام این تحلیلها به یکباره در گفتمان این رسانهها رنگ باخت. از آن مهمتر، واکنش هیلاری کلینتون و دموکراتهای کنگره بود که آب پاکی را روی دست اصلاحطلبان و دموکراتدوستان ایرانی ریخت. در شرایطی که جمهوریخواهان که اکثراً لقب جنگطلب به آنها داده میشد، از این تصمیم ترامپ حمایت کردند، هیلاری کلینتون و رهبران دموکرات در کنگره به یکباره فریاد وامصیبتا سر دادند که خروج نظامی آمریکا از منطقه بشدت خطرناک بوده و پنتاگون همچنان باید پرونده سوریه، عراق و افغانستان را در دست داشته باشد. آنها اینگونه تحلیل میکردند که خروج آمریکا از افغانستان و عراق در واقع هدیه کریسمس ترامپ به ایران و روسیه بوده و با این اوصاف، حضور منطقهای ایران و قدرت نفوذ آن در کشورهای همسایه و بویژه سوریه بشدت افزایش خواهد یافت. این نوع تحلیلها و خوشحالی تعداد زیادی از جمهوریخواهان و همچنین مردم آمریکا که نظرسنجیها نشان میداد از این تصمیم ترامپ حمایت میکنند، چهره جنگطلب و خشن دموکراتها را بیش از پیش به جهان نشان داد. بدین ترتیب تنها یک تصمیم ترامپ درباره منطقه- که البته در دوران تبلیغات انتخاباتی نیز به آن اشاره کرده بود و مسأله تازهای برای دنیا نبود- روحیه و چهره اصلی دموکراتها را برای تمام دنیا به نمایش گذاشت. برخلاف تحلیل غربگراها در ایران که مدعی بودند دموکراتها و هیلاری دنبال خروج از منطقه و دادن بخشی از منطقه به ایران هستند، واکنش هیلاری و دموکراتها به تصمیم ترامپ برای خروج نظامی از سوریه و کاهش حضور نظامی در افغانستان نشان داد اتفاقاً آنها دنبال افزایش حضور نظامی در منطقه و تحت فشار قرار دادن ایران هستند.
این مسأله پدیدهای نیست که تنها در ایران مشاهده و تحلیل شده باشد. در آمریکا نیز تحلیلگران بخوبی به این خاصیت دموکراتها واقف هستند و تحلیلهای بسیار جالبی در اینباره داشتهاند. نشریه آتلانتیک در مقالهای به بررسی رفتار دموکراتها درباره تصمیم ترامپ برای خاتمه دادن به جنگهای بیپایان آمریکا در دنیا پرداخته و نوشته است: «روال معمول در واشنگتن این بود که حزب دموکرات را متمایل به چپ میدانستند و معتقد بودند این حزب هر روز بیشتر از روز قبل به سمت اهداف و جهانبینی سیاسی چپ حرکت میکند با این حال اخیراً با پدیدهای روبهرو شده که تاکنون چندان هم توجهی به آن نشده است: در مسأله سیاست خارجی، دموکراتهای مستقر در واشنگتن دونالد ترامپ را با اندیشههای راستگرایانه (رویکرد رئالیستی) مورد هدف قرار داده و به او حمله میکنند. آنها ترامپ را به دلیل دخالت روسیه در انتخابات سال 2016 مورد انتقاد قرار نمیدهند، بلکه او را به دلیل نوع رویکردش با کشورهایی که تاکنون گفته میشد با ایالاتمتحده رویکرد خصمانه دارند و همچنین تصمیم ترامپ برای کاستن از میزان حضور نظامیان آمریکایی در سراسر جهان مورد انتقاد قرار میدهند. ماه ژوئن سال 2018، چاک شومر، رهبر اقلیت سنا، ترامپ را به خاطر دیدار با کیم جونگ اون، رهبر کرهشمالی مورد سرزنش قرار داد و از او خواست تحریمهای مرتبط با کرهشمالی را تا از بین بردن کامل برنامههای موشکی و سلاح هستهای کرهشمالی همچنان حفظ کند. در همان ماه سناتورهای دموکرات در نامهای به ترامپ از اینکه او مانورهای مشترک نظامی با کرهجنوبی را در جهت رسیدن به هدف مذاکره با کرهشمالی تعلیق کرده بود، بشدت مورد انتقاد قرار دادند. آنها همچنین قانونی را معرفی کردند که در صورت تصویب میتوانست جلوی هرگونه عقبنشینی نیروهای آمریکایی از شبهجزیره کره را بگیرد. در ماه ژوئیه و قبل از سفر ترامپ به اروپا، 44 دموکرات از کمیته نیروهای نظامی و امور خارجی مجلس نمایندگان آمریکا از ترامپ خواستند همچنان تحریمها علیه روسیه را تا زمانی که شبهجزیره کریمه به اوکراین بازگردد، حفظ کند و هرگونه همکاری نظامی بین آمریکا و روسیه را تا مدت زمان نامعین به حالت تعلیق درآورد».
تحلیلگر نشریه آتلانتیک در ادامه به برخی دلایل خروج آمریکا از سوریه اشاره و بیان کرده است که شاید ترامپ برخلاف روسایجمهور قبلی آمریکا بتواند رویهای نوین در سیاست خارجی آمریکا راه بیندازد و سیاستهای اصلی ایالاتمتحده در قبال کشورهای جهان را دستخوش تحول مثبت کند. آتلانتیک در ادامه تصریح کرده است: «آمریکاییها غیر از حضور نظامی و قدرتنمایی در منطقه خاورمیانه باید به فکر همکاری با کشورها نیز باشند. در این راستا، خطر ایجاد چالش و درگیری در منطقه برای اینکه وانمود شود جز آمریکا هیچ قدرت بزرگ دیگری در دنیا وجود ندارد، باعث میشود تمام فرصتها برای همکاریهای بعدی با قدرتهای بزرگ جهانی از بین برود. هر کدام از قدرتهای بزرگ جهانی خواهان حفظ قدرت و تأثیرگذاری منطقهای بر کشورهای همسایهشان هستند. خطر کردن در از بین بردن این تأثیرگذاری باعث میشود در مسائل دیگر جهانی نتوان با آنها به همکاری و درک متقابل رسید. شاید بهتر باشد آمریکا کمی هم حق کشورها برای نفوذ و حضور منطقهای و تأثیرگذاری بر همسایگانشان را بپذیرد. از این منظر میتوان مشاهده کرد که هر قدر آمریکا بر چین یا روسیه یا ایران فشار بیاورد که در مرزهای خود محدود شوند، سختتر است که از آنها برای تأمین اهدافش کمک بخواهد. تنها همکاری و درک متقابل میتواند معاهده کاهش سلاحهای استراتژیک را که سال 2021 زمان آن به پایان میرسد به تمدید آن یا تدوین معاهده جدیدی برای جلوگیری از جنگهای هستهای یا رقابتهای تسلیحاتی برساند. اگر آمریکا و روسیه نتوانند در اینباره با یکدیگر همکاری کنند، جان بسیاری از انسانها در سراسر جهان به خطر میافتد. درباره سوریه نیز به همین ترتیب است، ایالات متحده تنها روی تعداد کمی از کردها و گروههای سنی مبارز[تروریست] در این کشور تأثیر دارد. تنها همکاری با ایران و روسیه است که میتواند باعث ایجاد توافق درباره پایان دادن به جنگ سوریه شود. درباره افغانستان هم همین مسأله صدق میکند. ایالاتمتحده روی دولت این کشور نفوذ دارد و این در حالی است که ایران و روسیه تأثیرگذاری بیشتری بر طالبان دارند و در همین حال چین نیز تأثیرگذاری بیشتری روی پاکستان دارد. یک همکاری و اجماع جهانی میتواند مسأله امنیت در افغانستان را برای همیشه حل کند. درباره مسأله کرهشمالی نیز همین رویکرد باید مورد توجه قرار گیرد. اجماع قدرتهای جهانی و تأثیرگذاری آنها روی کرهشمالی است که میتواند این کشور را وادار کند دست از سلاحهای هستهایاش بردارد». نشریه نیویورک دیلینیوز نیز در گزارشی بیان کرده است که سیاست ترامپ برای خروج نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، دموکراتها را در شرایط بد و پیچیدهای قرار داده است: «تنها تعداد کمی از نمایندگان دموکرات در مجلس نمایندگان و سنای آمریکا از تصمیم ترامپ برای خروج از سوریه پشتیبانی میکنند. با وجود اینکه دموکراتها در تبلیغات انتخاباتی خود بارها به موضوع جنگهای بدون نتیجه و بیپایان آمریکا اشاره کردهاند اما افراد شاخص این حزب که انتظار میرود در انتخابات سال 2020 نیز نامزد شوند، در اینباره سکوت اختیار کردهاند. از جمله این افراد میتوان به جو بایدن، کامالا هریس، کوری بوکر و حتی برنی سندرز اشاره کرد».
این روزنامه در ادامه نکته جالبی را درباره کمپینهای انتخاباتی دموکراتها در انتخاباتهای ریاستجمهوری سالهای 2004، 2008 و 2016 بیان کرده و نوشته است: «درحالیکه در انتخاباتهای 2004 و 2008 به دلیل جنگ آمریکا با عراق و افغانستان، موضوع اصلی کمپینهای انتخاباتی مسأله جنگ بوده است و دموکراتها بارها به این مسأله اشاره میکردند، در انتخابات سال 2016 که هیلاری کلینتون نامزد دموکراتها بود، هیچ اشارهای به مسأله جنگ و خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان، عراق و سوریه نمیشود. این در حالی است که یکی از موضوعات مورد علاقه ترامپ که بارها به آن نیز اشاره کرد همین مسأله بود.
بر اساس این گزارش، در طول دوره رقابتهای انتخاباتی، کلینتون موضعی جنگطلبانه و سخت در قبال جنگها گرفته و از حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، عراق و سوریه حمایت کرده بود. سندرز هم ترجیح داد تنها درباره موضوعات داخلی آمریکا اظهارنظر کند و مسائل را به سمت حمایت یا انتقاد از حضور نیروهای آمریکایی در سراسر جهان نکشاند».
حمایت جنگطلبان از کلینتون به دلیل مواضعش در قبال ایران
نیویورک دیلینیوز در ادامه به مسأله ایران نیز اشاره کرده و نوشته است: «در طول دوران تبلیغات انتخاباتی، کلینتون به دلیل دوستی با هنری کیسینجر، خود را متعهد به در پیش گرفتن سیاستی قوی برای مقابله با ایران دانست. همین مسأله باعث شد مشاوران جنگطلب بوش در شورای امنیت ملی این کشور بشدت از او حمایت کرده و از مواضعش قدردانی کنند». این نشریه در ادامه آورده است: «جنگطلب بودن و تندروی کلینتون بود که باعث شد او پست ریاستجمهوری را در انتخابات سال 2016 میلادی از دست بدهد. این مسأله را تحقیقات گسترده 2 دانشگاه بوستون و مینهسوتا نشان داده است. شاید همین تحلیلها باشد که برنی سندرز را به این نتیجه رسانده که شاید بهتر باشد در برهه کنونی و به دلیل اینکه در انتخابات بعدی بتواند رأیی بیشتر از ترامپ بیاورد، همان سیاست ترامپ را درباره جنگها در پیش بگیرد. او بتازگی از جنگ آمریکا و همکاریاش با عربستان در یمن انتقاد کرده و مشاور ارشد سیاست خارجی خود را تغییر داده و از «مت داس» که یکی از منتقدان کلیدی سیاستهای آمریکا در خاورمیانه است استفاده میکند. با این حال تمام نامزدهای دیگر حزب دموکرات از جمله «جو بایدن»، «هریس»، «بروکر» و حتی «الیزابت وارن» تصمیم ندارند در صورت نامزدی برای انتخابات بعدی ریاستجمهوری به مسائل سیاست خارجی بپردازند و در گفتوگوهای خود به مسائل سیاست داخلی در ایالاتمتحده بسنده خواهند کرد. از همین منظر میتوان مشاهده کرد که تصمیم ترامپ برای خارج کردن نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان، بشدت سیاست جنگطلبانه دموکراتها را به نمایش گذاشته و دست برتر را در مسائل انتخاباتی در اختیار او قرار داده است».
مساله جالب درباره گزارشهای رسانههای آمریکایی درباره جنگطلب بودن دموکراتها اینکه زمانی که ژنرال متیس به عنوان وزیر دفاع آمریکا در اعتراض به این تصمیم استعفای خود را به کاخ سفید تسلیم کرد، ترامپ بیان کرد از نظر او متیس بیشتر از اینکه جمهوریخواه باشد، دموکرات است!
نقش «هیلاری کجوکوله» در تأسیس داعش
مخالفت هیلاری با خروج نظامی از سوریه بخوبی نشان میدهد که کلینتون مخالف تضعیف تروریستهای ضد جریان مقاومت در منطقه است. دموکراتها بارها در مخالفت با خروج نظامی آمریکا از سوریه اذعان کردهاند که این خروج باعث افزایش قدرت ایران در منطقه میشود اما آنها به این سؤال پاسخ ندادهاند که چرا خروج نظامی آمریکا از منطقه قدرت ایران را بیشتر میکند؟ پاسخ به این سؤال بسیار سادهتر از چیزی است که تصور میشود. این خروج باعث میشود ایران با سرعت بیشتری مخالفان و دشمنانش در منطقه را که همان تروریستها هستند از بین ببرد. یکی از تبعات این کار، تضعیف شدن کسانی است که به صورت مستقیم و غیرمستقیم در طول چندین دهه تندروها را در منطقه تقویت کرده و از آنها برای رسیدن به اهداف خود که همان ایجاد بینظمی و آشوب بود استفاده میکردند. هیلاری کلینتون، همانطور که در موضعش علیه خروج آمریکا از سوریه رسماً نشان داد و همانطور که ترامپ بارها در تبلیغات و سخنرانیهای انتخاباتیاش بیان کرد، نشان داده است که از نظر دموکراتها ادامه حیات تروریستها برای تضعیف ایران لازم است. این سیاست، جمهوریخواهان و از جمله شخص ترامپ را به این نتیجه رسانده است که میتوان به کلینتون لقب «مادر داعش» داد. نخستینبار در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا بود که ترامپ اعلام کرد اوباما و کلینتون با هم داعش را به وجود آوردهاند. او بیان کرد: «همه شما میدانید که داعش به اوباما احترام میگذارد. داعش به رئیسجمهور، اوباما احترام میگذارد. او بنیانگذار داعش است. او بنیانگذار داعش است. او بنیانگذار داعش است. او داعش را بنیان گذاشته... و من میخواهم بگویم کسی که با اوباما برای تأسیس داعش همکاری کرد هیلاری کلینتون کجوکوله بود. هیلاری کلینتون کجوکوله بود». البته این ادعا از سوی ترامپ چندان هم دور از انتظار نبود چرا که گزارشهای اطلاعاتی زمان وزارت خارجه کلینتون در سال 2012 نشان داد که «کشورهای غربی، کشورهای عرب حوزه خلیجفارس و ترکیه از گروههای اپوزیسیون سوریه برای به دست گرفتن شهرهای این کشور حمایت میکردند و به خطر قدرت گرفتن نیروهای سلفی تندرو یا ایجاد خلیفه در شرق سوریه و اماکنی که توسط القاعده کنترل میشد توجه نداشتند». این گزارش به نوشته روزنامه ایندیپندنت به این معنی بود که «ایالاتمتحده و متحدانش مانند انگلستان در حال سلاح رساندن به گروههای اپوزیسیونی در سوریه بودند که ارتباطات نزدیکی با داعش داشتند».
دموکراتها درباره خروج آمریکا از سوریه چه گفتند؟
هیلاری کلینتون در پیامی توئیتری با انتقاد از تصمیم دونالد ترامپ برای خروج نظامیان این کشور از سوریه، گفت این رئیسجمهور امنیت ملی آمریکا را در معرض خطر بزرگی قرار میدهد. کلینتون در پیامی توئیتری نوشت: هر اقدامی عواقبی به دنبال دارد؛ خواه ما در سوریه بمانیم یا نمانیم، کسانی که به دنبال آسیب رساندن به ما هستند، آنجا بوده و در جنگند. انزواطلبی نشانه ضعف است. قدرت بخشیدن به داعش خطرناک است. خود را به دست روسیه و ایران سپردن احمقانه است. این رئیسجمهور امنیت ملی ما را به خطر میاندازد. هیلاری کلینتون پیش از این نیز طی سخنرانی در نشست «زنان جهان» در نیویورک همزمان با حمله موشکی آمریکا به فرودگاه نظامی الشعیرات در سوریه درخواست کرد همه نیروها و تواناییهای هوایی سوریه نابود شود. کلینتون ادعا کرد: ما برای جلوگیری از اجرای حملات علیه غیرنظامیان و ممانعت از ریختن بمبهای سارین بر سر آنان، باید سلاحها و امکانات دفاعی سوریه را نابود کنیم. وی مدعی شد با این روش میتوان به بحران در سوریه پایان داد!
مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در یادداشتی درباره تصمیم رئیسجمهور کشورش برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان، این اقدام را هدیه کریسمس زودهنگام ترامپ به ایران، روسیه و حزبالله دانست. سوزان رایس، مشاور امنیت ملی آمریکا در دوران ریاستجمهوری باراک اوباما در یادداشتی در روزنامه نیویورکتایمز به بررسی تصمیم غیرمنتظره دونالد ترامپ رئیسجمهور کشورش برای خروج نیروهای آمریکایی از سوریه و افغانستان پرداخت و با انتقاد از سیاستهای وی، نوشت: رئیسجمهور ترامپ با تصمیمات بیپروای خود که به بازنشستگی جیمز متیس منجر شد، بیش از هر دشمن خارجیای، امنیت ملی آمریکا را تضعیف میکند. رایس ادامه داد: روند تصمیمگیری درباره امنیت ملی کشور بیش از هر زمانی از تاریخ تصویب قانون امنیت ملی آمریکا در سال 1947 شکست خورده است. این تصمیمات برخلاف توصیههای مشاوران ارشد رئیسجمهور و کنگره و غافلگیری برای متحدانمان است. همچنین این تصمیم هدیه کریسمس زودهنگام ترامپ به روسیه، ایران و حزبالله است. هزینههای این هرجومرج بیشمار است که با استعفای دلسردکننده و صریح جیمز متیس، وزیر دفاع شروع شده است؛ کسی که یکی از آخرین مقامات ارشد دولتی به شمار میآمد که متعهد به حفظ رهبری جهانی آمریکا و متحدان بود. وی همچنین تأکید کرد: فرار از سوریه تنها به نفع شبه نظامیان، ترکیه، بشار اسد رئیسجمهور سوریه، روسیه و ایران است. ما با این کار متحدان کرد خود را تنها و متحدان فرانسوی و انگلیسیمان را که نیرو به میدان جنگ فرستاده بودند کنار میگذاریم.
نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا در واکنش به اقدام ترامپ در اعلام عقبنشینی نیروهای نظامی آمریکا از سوریه، با این کار مخالفت کرد و گفت: «از استعفای ژنرال متیس شوکه شدم و از تأثیری که این استعفا روی کشور میگذارد، و پیامی که برای نظامیان دارد». وی افزود: «نظامیان ما به وزیر متیس به عنوان یک فرمانده چشم دوخته بودند، و حالا او دارد آنها را ترک میکند. این یک موضوع بسیار جدی برای کشورمان است». وی همچنین در جای دیگری مطرح کرد که این کار بینظمی و آشوب در تصمیمگیریهای ترامپ را نشان میدهد.
سناتور چاک شومر نیز که با ترامپ درباره بودجه سالانه آمریکا و تعطیلی دولت نیز اختلافنظر عمیقی دارد، گفت: «وزیر متیس یکی از معدود نمادهای قدرت و ثبات در این دولت بود. هر آنچه نشانه ثبات و قدرت و دانش است، دارد این دولت را ترک میکند». وی تصریح کرد: «دولت هماکنون دچار هرج و مرج و آشفتگی شده است».
سناتور جک رید، از سناتورهای باسابقه در جبهه دموکراتها تصمیم ترامپ برای عقبنشینی از سوریه را «آخرین کاهی» دانست که «کمر شتر را شکست». اشاره او به ضربالمثلی عربی در همین رابطه است که آن را کنایه از، از دست رفتن طاقت و صبر کسی دانسته و بیان میکند که برخی کارها شاید به صورت معمول و روتین و ساده باشد اما در نهایت نتیجهای بسیار منفی برجا میگذارد. وی بیان کرد: «این سیاست چنان اشتباه، بد و به دور از واقعیت است که ژنرال جیمز متیس به این نتیجه رسید که نمیتواند بیش از این در مقام وزارت دفاع خدمت کند».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
از تو خاک آمریکا به ایران حمله میکند