کد خبر: ۵۴۲۰۳۳
تاریخ انتشار:
گویی ما با مرگی مجازی، تحت سیطره گفتمان مجازی روبرو هستیم

روایت معناباختگی و پل چمران اصفهان

تنها قطعیتی كه در كلام‌شان یافت می‌شود، همین اتصال با مخاطبان، از طریق مجازی است و مطمئنند كه تصویر و صدای‌شان به سرعت و در مقیاس بزرگی دیده خواهد شد.

روایت معناباختگی و پل چمران اصفهانگروه اجتماعی: مسعود ریاحی - روانشناس در یادداشت پیش رو به خودکشی دو دختر اصفهانی که ویدئوی آن در شبکه های اجتماعی مکرراً باز نشر می شود پرداخته و آورده است: اگر به صحبت‌های این دو شخصیت توجه كنیم، شاهد خواهیم بود كه تنها قطعیتی كه در كلام‌شان یافت می‌شود، قطعیت همین اتصال با مخاطبان، از طریق جهان مجازی است و مطمئنند كه تصویر و صدای‌شان به سرعت و در مقیاس بزرگی دیده خواهد شد.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در روزنامه اعتماد نیز منتشر شده، به شرح زیر است:

در فیلم سه دقیقه‌ای منتشر شده توسط دو دختر نوجوان اصفهانی، روایتی نامتعارف از تصمیمی برای پایان دادن به زندگی را شاهد هستیم. در چهره و كلام‌شان نشانگانی را كه معمولا افرادی كه تصمیم به مرگ خودخواسته می‌گیرند، شاهد نیستیم و احتمالا به جهت همین تضاد تكا‌ن‌دهنده است كه فهم پدیده دشوار می‌شود. مهم‌ترین ویژگی متمایزكننده این اتفاق نیز همین تضاد است؛ گویی مفاهیمی چون مرگ و زندگی و كلان روایت‌های وابسته به آنها فاقد كاركرد معمول‌شان شده‌اند و نمی‌توانند اثرگذار باشند. از این رو، در یادداشت حاضر سعی بر آن بوده است تا با استفاده از مفاهیمی چون «كلان روایت» و «معناباختگی» به فهم پدیده نزدیك‌تر شد.

فرانسوا لیتوار از متفكران پسامدرن، كلان روایت را اینگونه تعریف می‌كند: «نظریه‌ای كه سعی دارد روایتی كلی و فراگیر از تجارب، وقایع گوناگون تاریخی و پدیده‌های فرهنگی و اجتماعی ارایه دهد تا طبق آن حقیقتی فراگیر یا ارزش‌هایی جهانی بنیان نهد». از دید او این كلان روایت‌ها، داستان‌هایی هستند كه كاربردشان مشروعیت بخشیدن به رسوم اجتماعی و هنجارهای معمول است. آنچه ما در این فیلم سه دقیقه‌ای شاهد هستیم، معناباختگی مفاهیم و گسست كلان روایت‌هایی‌ است كه انسان مدرن آن را برساخته است؛ گویی آنها گفتمان‌ها و ارزش‌هایی كه برای «زندگی» و «مرگ» در مدرسه، خانواده و... ساخته شده‌اند را از معنا تهی می‌كنند و این معناباختگی را به رخ‌شان می‌كشند.

 

روایت معناباختگی و پل چمران اصفهان

 

به سبب دشواری پذیرش همین نمایش معناباختگی است كه ذهن مخاطب میل پیدا می‌كند تا این پدیده را به بحران شخصیت‌های روایت ارتباط دهد یا به دنبال مقصرانی چون «نهنگ آبی» و... بگردد؛ گویی كلان روایت‌هایی كه مرگ را پدیده‌ای اضطراب‌زا، ترسناك یا حتی رهایی بخش و... معرفی می‌كنند، فاقد توانمندی و سیطره گفتمانی شده‌اند و این دو شخصیت، در غیاب معناهای معمول، به سوی آن در حال حركتند.آلبركامو در كتابش «افسانه سیزیف» مرگ خودخواسته را نوعی تعقیب شیب احساس تا به انتها معرفی می‌كند؛ گویی احساس بی‌میلی به شمایل زندگی، همان‌گونه كه در صحبت‌های آن دو شخصیت ادراك می‌شود، نوعی شورمندی در شتاب به سوی پایان را در آنها ایجاد كرده است؛ منتهی از آن سو كه آنها هیچ تصویری از آن پایان ندارند، آن شورمندی نیز تهی از معنا و ارزش می‌شود. در این معناباختگی و فقدان وجود ارزش است كه تنها قهرمان روایت، تلفن همراه، چونان شخصیت سوم ماجرا، وارد روایت می‌شود تا به عنوان تنها ابژه‌ای كه قرار نیست به روایت و شخصیت‌های آن خیانت كند، «پیام» را از طریق مجرای معتمدی چون اینترنت (دو ابژه نسلی مهم این نسل) به مخاطبان مورد نظرشان برساند.

اگر به صحبت‌های این دو شخصیت توجه كنیم، شاهد خواهیم بود كه تنها قطعیتی كه در كلام‌شان یافت می‌شود، قطعیت همین اتصال با مخاطبان، از طریق جهان مجازی است و مطمئنند كه تصویر و صدای‌شان به سرعت و در مقیاس بزرگی دیده خواهد شد. آنها به گونه‌ای حرف می‌زنند كه گویی قرار است حتی پس از پایان زیست در جهان عینی نیز، همچنان شاهد واكنش‌ها در جهان مجازی باشند؛ در جهانی بی‌انتها، نوید آمدن به خواب تك‌تك مخاطبان را می‌دهند و معتقدند جای‌شان خوب خواهد بود.

گویی ما با مرگی مجازی، تحت سیطره گفتمان مجازی روبرو هستیم. از این رو، بی‌راه نیست كه تنها ابژه‌های معنادار و دارای ارزش این روایت را كه كاركردی قابل اعتماد دارند، همین تلفن همراه و جهان مجازی بدانیم؛ زیرا اگر این دو حضور نداشتند، روایت این دو شخصیت در بهترین حالت، خوراك خبری ساده‌ای برای صفحه‌های حوادثی بود كه روزانه چنین خبرهایی در آن یافت می‌شود و به سبب فقدان راویانی اینچنینی به سرعت فراموش می‌شوند. اطمینان این دو شخصیت به ابژه نسلی‌شان جزیی از این روایت است؛ ابژه‌هایی كه از معدود ارزش‌های باقی مانده برای آنهاست؛ تلفن همراهی كه تا پایان و حتی پس از پایان وفادار می‌ماند و آن معناباختگی دهشتناك را افشا می‌كند و در پایان مخاطب را با چیزی شبیه به یك «هیچ» بزرگ رها می‌كند.

 انتهای پیام/#

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین