کد خبر: ۵۳۴۸۶۶
تاریخ انتشار:
تنبیه بدنی دانش آموزان و آینده ای که متعاقب آن از بین می رود

نتیجه تنبیه بدنی، تربیت نسل سرخورده

امروز اگر در جایی از کشورمان کودکی مورد ضرب و شتم معلمان و مسئولان مدرسه قرار بگیرد، می بایست از مرکز و بدون اغماض به قضیه ورود شود.

گروه اجتماعی: همه کودکان نسل های گذشته به خوبی تنبیه بدنی در مدارس را به خاطر می آورند. مدیران، معاونان، معلمان و بدتر از همه اولیای دانش آموزان اعتقاد راسخی به تنبیه بدنی داشتند و تأثیر آن را بر تربیت کودکان بسیار زیاد می دانستند. خوشبختانه بعد از سال ها در دهه هشتاد ممنوعیت ضرب و شتم دانش آموزان به صورتی جدی پیگیری شد. این ممنوعیت اگر چه دیر بود اما به هر حال قدم مثبتی بود که کمی از سیستم های آموزشی غلط گذشته فاصله بگیریم؛ اما هنوز هم هر چند وقت یک بار خبری مبنی بر این که در فلان شهر، یک ناظم و معلم چنان کودک را به باد کتک گرفته اند که عارضه ای جسمی برایش پیش آمده است، به گوش می رسد.

نتیجه نتبیه بدنی، تربیت نسل سرخورده

 

به گزارش بولتن نیوز، متأسفانه نظارت ضعیف در شهرستان ها باعث بروز این پدیده می شود. البته عدم جذب نیروی جوان متخصص که به علوم روانشناختی تسلط داشته باشد نیز مزید بر علت است تا چنین اتفاقاتی رخ بدهند. قسمت جالب ماجرا هم آن جایی است که به نظر می رسد محدودیت تنبیه بدنی باعث سرخوردگی مسئولان مدارس می شود و اگر پیش بیاید که یک نفر را تنبیه کنند، تمام عقده هایشان را بر سر همان کودک خالی می کنند. بارها دیده ایم که کودکان مورد آسیب با نقص عضو مواجه گشته اند. در نمونه آخر هم دیدیم که کودک نیمی از شنوایی خود را بر اثر شدت ضربه از دست داد.

چه چیزی می تواند باعث اتفاقی این چنینی شود؟! کمبود نیروی متخصص قطعا تأثیر فراوانی دارد. نیرویی که می تواند در قبال شیطنت عادی یک کودک خود را کنترل کند و شیوه های آموزشی و تربیتی مناسبی برای او تدارک ببیند. این نیروی متخصص به خوبی می داند که تنبیه بدنی هیچ ثمره ای نخواهد داشت و بهترین روش برای تنبیه، استفاده از شیوه های اصولی و تربیتی برای تنبیه است. تنبیهاتی که کودک را نه متنفر از مدرسه بلکه تأدیب کند و به او یاد بدهد که اگر کاری خوب نیست، علت دارد و به آن دلیل هیچ وقت نباید دوباره کار اشتباهش را انجام دهد؛ اما آن مسئول سنتی مدرسه که تنبیه بدنی را انتخاب می کند، نهایت کارش در بهترین حالت می شود یک کودک ترسو که عرضه هیچ کاری را به خاطر ترس از تنبیه ندارد و یا یک کودک عقده ای که در قبال این تنبیهات و تحقیرها از جامعه انتقام می گیرد.

از سوی دیگر گویا در شهرهای دور نظارتی وجود ندارد. همه با یک دیگر دوست هستند و کسی نیست که نسبت به تخلفات واکنشی از خود نشان دهد. مردم نیز غالبا اطلاعی از شرایط و قوانین وضع شده ندارند و کاری نمی کنند. اگر هم موردی رسانه ای می شود از شدت آسیب وارده به کودک است وگرنه که حتی این اتقاق نیز رخ نمی داد. در این شرایط مدارس تبدیل می شوند به جولانگاه این افراد و هر کاری دلشان بخواهد انجام می دهند. غالبا هم افرادی هستند که از سوابق زیادی برخوردارند و ادعای کاربلدی هم دارند. اعتقادشان بر این است که بهترین روش کار، روشی است که سال ها آن را به اجرا درآورده اند. روشی که نتیجه اش افرادی سرخورده هستند که از اشتباه و تجربه می ترسند. از ریسک فراری هستند و از شدت گرفتن این احساسات سر به عصیان می گذارند.

نتیجه نتبیه بدنی، تربیت نسل سرخورده

 

امروز اگر در جایی از کشورمان کودکی مورد ضرب و شتم معلمان و مسئولان مدرسه قرار بگیرد، می بایست از مرکز و بدون اغماض به قضیه ورود شود. کودکان آینده هر کشوری هستند و هر تنبیه نادرستی، آینده کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد. درست در همین نقطه است که سیاست گزاران فرهنگی نباید سکوت کنند و بگذارند حتی به اندازه یک نفر آینده کشور با کمبود رو به رو شود.

بحث جذب نیروی کار جدید و متخصص که سال ها آموزش دیده اند و دوره های گوناگون که متناسب با روش های جدید است را طی کرده اند، موجب می شود که نیروی کار فرسوده ای که حاضر به اصلاح و به روز آوری خود نیست کنار رود. این امر از وظایف دولت و وزارت آموزش و پرورش است و نقطه ای است که مجلس شورای اسلامی و شورای عالی انقلاب فرهنگی می بایست با تمام قدرت در آن ورود کنند. اگر این عزم همگانی به وجود بیاید، هر هفته شاهد انتشار تصویری از یک کودک آسیب دیده در مدرسه نخواهیم بود و کسی نمی تواند به جای تربیت، تنبیه بدنی را به دانش آموزان ارزانی دارد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین