گروه اجتماعی: پای چراغ قرمز که ایستادهایم، خوب است کمی هم شیشه ماشین را پایین بیاوریم و نگاهی به آنهایی بیاندازیم که بین ماشینها میچرخند. میچرخند که شاید از این هزاران ماشینی که به سمت اهداف مختلف میروند، یکی پیدا شود و بابت خرید شاخه گلی یا بسته بیسکویتی، پول سیاهی کف دستش بیاندازند.
به گزارش بولتن نیوز، او هم میتوانست داخل یکی از این ماشینها باشد. گرم و نرم. با دل سفت. با پشت گرم. به پدری یا مادری و چه بهتر که هر دو. اما به هر دلیلی، الان نیست. الان وسط کیفهای عادی زندگی خیلی از کودکان نیست. نمیتواند کیفش را ببندد و با دوستان، لی لی کنان به سمت مدرسهاش برود. او و بعضی هم سن و سالانش، این روزها کودکان کار سرزمین ما هستند.
کودکان کار سرزمین مان را جدی بگیریم و دوست بداریم. دوست داشتن آنها، یکبار خرید کردن از آنهاست که هرچه زودتر از کف خیابان سرد این روزها رها شوند. یکبار هم ابراز محبت به ایشان است. اما همه اینها به کنار، آن محبتی که درد اصلی این کودکان را دوا میکند، سر و سامان دادن به وضعیت نابسامان ایشان است.
این روزها کم نیستند آنهایی که با درک معضلات کودکان کار، تلاش میکنند تا با جمع آوری کمکهای ریز و درشت مردم، درد ایشان را از ریشه دوا کنند. موسسات خیریهای که هم و غمشان رفع ریشهای مشکلات کودکان کار است.
تا از رهگذر این تلاشها، روزی نزدیک، آنها هم به مدرسه بروند. تفریح داشته باشند. در مناسبات خشک و خشن کف خیابان نباشند و مثل هزاران کودک دیگر ایرانی، در کانون گرم خانواده حضور داشته باشند. پس چه خوب است به فکر محبت بنیادین برای کودکان کار باشیم.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com