گروه اقتصادی: مجتبی رضاخواه، دانشجوی ایرانی مقطع دکتری در آمریکا، در یادداشت پیش رو به مصلح سنجی هایی که در کشورمان وجود دارد و در برخی موارد آسیب شدیدی به اقتصاد می زند اشاره کرده و آورده است: تقلب در تحصیل و پژوهش نیز یکی از مشکلات مهم ایران در تربیت نیروی انسانی متخصص است. مشکل زمانی حادتر میشود که افراد متقلب به جایگاههای مدیریتی نیز دست یافته و بجای افراد متخصص تصمیمگیری میکنند. نتیجه این تصمیمگیریهای غلط و پرهزینه، تاثیر بسزایی در اقتصاد کشور و زندگی مردم دارد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در صفحه اجتماعی نگارنده نیز منتشر شده، به شرح زیر است:
آیا تا بحال از خود پرسیدهاید که چرا اقتصاد ایران در طی دهههای گذشته رشد چندانی نداشته است و چه لوازمی برای رشد اقتصاد وجود دارد؟! بطور کلی برای رشد مناسب اقتصادی میبایست در توسعه زیرساختهای عمومی کشور، نوآوریهای تکنولوژیکی و ارتقای آموزشی کارگران و کارمندان سرمایهگذاری کرد. اما در این میان، نقش نیروی تحصیلکردهی دانشگاهی از همه بیشتر است.
تحقیقات نشان میدهد رابطهی مستقیمی بین سطح آموزشی محیط کاری و حقوق دریافتی افراد وجود دارد. همچنین سرمایهگذاری در آموزش در بلند مدت به نفع دولتهاست، بدین دلیل که افزایش سطح تحصیلات باعث افزایش درآمد شده که منجر به افزایش مالیات پرداختی افراد به دولت میگردد:
دولت ایران در طول چند دههی گذشته سرمایهگذاری ویژهای در آموزش کرده است، بطوریکه تعداد فارغالتحصیلان سالانهی رشتههای مهندسی در ایران و آمریکا تقریباً برابر است! آمار منتشر شده توسط مجله فوربس نشان میدهد از لحاظ فارغ التحصیلان مهندسی، کشور ایران بعد از روسیه و آمریکا در رتبهی سوم دنیا قرار دارد. همچنین تعداد کل دانشجویان در ایران در طول دهههای اخیر رشد خیرهکنندهای داشته و نسبت به قبل از انقلاب، حدود ۲۵ برابر شده است.
اما سوال اینجاست که چرا با وجود تعداد قابل توجه فارغالتحصیلان در کشور، اقتصاد کشور با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند؟! کاربردی نبودن رشتهها، عدم ارتباط صنعت و دانشگاه، تمرکز بیش از حد بر علوم مهندسی و کم توجهی به علوم اقتصادی و مدیریتی، و مهاجرت نیروی تحصیلکرده زبده به سایر کشورها از عوامل اصلی عدم تاثیرگذاری آموزش در اقتصاد کشور هستند.
تقلب در تحصیل و پژوهش نیز یکی از مشکلات مهم ایران در تربیت نیروی انسانی متخصص است. مشکل زمانی حادتر میشود که افراد متقلب به جایگاههای مدیریتی نیز دست یافته و بجای افراد متخصص تصمیمگیری میکنند. نتیجه این تصمیمگیریهای غلط و پرهزینه، تاثیر بسزایی در اقتصاد کشور و زندگی مردم دارد. مصرف بسیار بالای انرژی در کشور و در نتیجه اتلاف سرمایهها، تولید بسیار زیاد خودروهای بیکیفیت و پر مصرف، آلودگی شدید هوا، کاهش منابع آب کشور و تخریب محیط زیست، عدم امکان تولید شغل و افزایش جرائم و اعتیاد به تبع آن و ...، مثالهایی از تبعات تصمیمات غلط است.
تاسفبار اینکه جناب رئیس جمهور که مستندات تقلبهای گسترده در مدرک دکترایش منتشر گردیده، اخیراً قانون مبارزه با تقلب علمی را ابلاغ کردهاند که قطعاً و یقیناً توهینی است به تمامی افرادی که صادقانه تحصیل کرده یا در حال علمآموزی اند؛ لیکن سکوت محض دستگاههای نظارتی اعم از وزارت علوم، مجلس و قوهی قضائیه تأسفبارتر است.
تنها دو دلیل برای این سکوت قابل تصور است: یا دستگاههای نظارتی خود مرتکب تقلب علمی شدهاند و پیگیری تقلب را به ضرر خود میپندارند، و یا سکوتشان از مصلحتاندیشی ناشی شده است؛ همانند رسانههای معاند نظام همچون بیبیسی که در برابر سرقت علمی رئیسجمهور سکوت محض کردهاند!
دلیل این سکوت هر چه که باشد، تقلب و یا مصلحتاندیشی، دود آن به چشم مردم عادی میرود و تبعات اقتصادی آن در زندگی مردم ملموس است. البته امیدوارم سایر مسئولین کشور مرتکب تقلب نشده باشند، لیکن حتی مصلحتاندیشی هم متضمن حقالناس است...
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com