کد خبر: ۵۲۱۹۳۰
تاریخ انتشار:
پای صحبت بهروز غریب‌پور درباره آخرین اپرای عروسکی‌اش

چنین خیامی را پیش از من کسی پیدا نکرده بود

اپرای «خیام» آخرین اپرای پنجگانه از شعرای نامدار و موثر ایرانی است. من از مدت‌ها قبل روی خیام کار کرده بودم. در مورد خیام محدودیت‌های شعری وجود دارد و عده‌ای اشعاری را منتسب به خیام می‌دانند که در اصل متعلق به او نیست.

گروه تئاتر و موسیقی: بهروز غریب‌پور از ٢٥تیرماه تا ١٠شهریورماه با همراهی گروه تئاتر عروسکی آران اپرای عروسکی خیام را در تالار فردوسی به روی صحنه برد. این کارگردان و نویسنده تئاتر ایران پیش از این زندگی حافظ، مولانا، سعدی و نظامی را در قالب اپرای عروسکی اجرا کرده بود و حالا نوبت به پنجمین ستاره درخشان ادبیات منظوم ایران، خیام رسید.

چنین خیامی را پیش از من کسی پیدا نکرده بود

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه شهروند، در این اپرای عروسکی که آهنگسازی‌اش را امیر بهزاد برعهده داشته علاوه بر محمد معتمدی که ایفاگر نقش خیام است (او دو خیام را بازی می‌کند؛ یکی شخصیت خود عمرخیام و دیگری خیام عشق و عقل) اسحاق انور، وحید تاج، رها یوسفی، مهدی امامی، مهرداد ناصحی و... به‌عنوان آواگر حضور داشتند و ٣٣ بازی‌دهنده به‌عنوان اعضای گروه تئاتر عروسکی «آران»، پروژه اپرای خیام که بزرگترین پروژه این گروه تاکنون بوده را روی صحنه بردند. با غریب‌پور درباره این تجربه گفت‌وگو کرده‌ایم:


  بعد از ٤ شاعر شناخته شده ایرانی به سراغ خیام رفتید. این یعنی پایان کارهای شما در این زمینه؟


اپرای «خیام» آخرین اپرای پنجگانه از شعرای نامدار و موثر ایرانی است. من از مدت‌ها قبل روی خیام کار کرده بودم. در مورد خیام محدودیت‌های شعری وجود دارد و عده‌ای اشعاری را منتسب به خیام می‌دانند که در اصل متعلق به او نیست. به همین جهت من خیلی روی موضوع خیام فکر کردم و در نتیجه اشعاری از دیوان اشعار او را همراه با چندین رباعی از وی که می‌توانست در یک خط داستانی قرار بگیرد گزینش کردم. سه‌سال پیش جرأت نوشتن راجع به خیام را پیدا کردم و حالا این اپرا اجرا شده است.


  برای ارایه یک خیام واقعی چطور پیش رفتید؟


معتقد بودم خیام را باید به آن شکلی که بوده روایت کرد. من در اپرای «خیام» به یک رونمایی جدیدی از این شاعر گرانقدر کلاسیک رسیده‌ام. خیامی که من رونمایی کرده‌ام، نه آن خیام پوچ‌گرای صادق هدایت است و نه آن خیام می‌خواره و زن‌باره فیتزجرالد. خیامِ اپرای بهروز غریب‌پور، خیامی است که به کوتاهی عمر و فنا بودن انسان پی برده و ایمان دارد که انسان در مقابل ذره‌ای بیش نیست. خیلی از سروده‌های خیام، تفسیر و مصداق آیه شریفۀ «انالله و اناالیه راجعون» است و اشاره می‌کند که آدم‌ها در زمان حکومت کردن و داشتن قدرت نباید این‌طور فکر کنند که جاودانه هستند و همیشه خواهند ماند. چنان‌چه در سروده‌ای دیگر می‌گوید: « ما لعبتکانیم و فلک لعبت باز / از روی حقیقتی نه از روی مجاز».


اساساً کاری که من کرده‌ام کار پر ریسکی است و در مورد این موضوع شک نباید کرد. چه کسی تصور می‌کرد یک روزی اپرای عاشورا در قالب یک اپرای عروسکی روی صحنه برود و نه‌تنها با موانعی روبه‌رو نشود، بلکه آن اپرا حتی به‌عنوان یک پدیده تکرارشونده در رپرتوارهای ما در ایران و جهان اجرا شود؟

در مورد خیام هم من باید روی یک لبه تیغ حرکت می‌کردم چون خیام در تاریخ معاصر ایران خیلی مورد هجمه قرار گرفته است. من برای آن‌که بتوانم از این لبه تیغ بگذرم، باید خیلی دقت می‌کردم که مبادا یک رباعی را انتخاب کنم که ذهنیت مخالفان خیام را نسبت به ادعای پوچ ملحد بودن خیام بیدار کند. خودم احساس می‌کنم که چنین خیامی را پیش از من کسی پیدا نکرده بود و به همین دلیل اپرای خیام تا حدودی محل تردید بود و بعضی‌ها در مورد آن مخالفت می‌کردند.

چنین خیامی را پیش از من کسی پیدا نکرده بود


 سوال دیگر این‌که آماده سازی کار چقدر زمان برد و در این بین شیوه اجرا را شما مشخص می‌کردید یا آهنگساز؟


اپرای خیام حاصل یک همکاری جمعی است. خواننده‌ای که من به اجرای اپرا دعوت می‌کنم، باید تسلط کافی بر ردیف‌های آوازی موسیقی ایرانی داشته باشد. خود آقای امیر بهزاد (آهنگساز) به تمامی ردیف‌ها تسلط دارد و ضمناً در این پروژه آقای اسحاق انور نیز به‌عنوان کسی که در ردیف‌خوانی یک استاد به تمام معناست در کنار ما بود. با این وجود درنهایت من به‌عنوان کارگردان این اپرا بایستی به خواننده می‌گفتم چیزی که مدنظرم هست را بخواند و فلان کاراکتر را چطور بازی کند. من در چنین پروژه‌هایی دو نوع کارگردانی انجام می‌دهم. یکی کارگردانی باند صداست و دیگری کارگردانی اجرایی. باید برای هر دوی این‌ کارگردانی‌ها وقت زیادی بگذارم.

من برای نقش خیام باید بیشتر از ١٥روز با آقای معتمدی کار می‌کردم تا هم رضایت ایشان به دست بیاید، هم رضایت من و هم آهنگساز. خواننده‌هایی چون محمد معتمدی، وحید تاج، مهدی امامی و حامد فقیهی که قبلاً هم با من کار کرده بودند، می‌دانستند که بازیگری‌شان در چنین پروژه‌هایی باید هم‌تراز خوانندگی‌شان باشد. من برای انتخاب هریک از نقش‌های این اثر، ده‌ها گزینه مدنظرم بود و تست‌های زیادی گرفتم. همیشه قبل از اپراهایم یک فراخوان عمومی منتشر می‌کنم و از کسانی که صداهای خوبی دارند، درخواست می‌کنم تا فایل صدای‌شان را برای من بفرستند تا ما صدای‌شان را بشنویم و درنهایت با آهنگساز مجموعه به توافق برسیم که از کدام صداها استفاده شود.


 چرا موسیقی ایرانی را برای اجرای اپرا‌هایتان ‌انتخاب کرده‌اید و به سراغ موسیقی‌های دیگر نرفتید؟ منظورم درباره چیرگی این نوع موسیقی و البته حضور پررنگ آواز ایرانی است...


به‌نظرم موسیقی غربی یا موسیقی‌های دیگر مطلقاً نمی‌توانستند محتوای مدنظر این اثر را منتقل کنند. به همین خاطر بود که من روی موسیقی ایرانی اصرار کردم و یک بخش‌هایی هم از موسیقی نواحی الهام گرفتم. موسیقی نواحی ایران آن‌قدر غنی هست که آهنگسازهای ما باید با اعتماد به نفس به سراغ آن بروند. طبیعی است که بعضی از دوستان تمایل به موسیقی غرب دارند و من هم این تمایل را رد نمی‌کنم اما در این اپرا لازم بود موسیقی ایرانی اجرا شود. شاید هرگز کسی فکر نمی‌کرد یک روزی یک خواننده بتواند روی صحنه نقش مولوی یا شمس را با ردیف آوازی ایرانی بخواند اما خوشبختانه این اتفاق در کار من افتاد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین