شرح بیهقی بیشتر مبتنی بر توضیح واژههاست تا آن جا که این رویکرد او، تا حد زیادی برجسته و نمایان است. یکی از ویژگیهای بسیار مهم معارج نهجالبلاغه، نقل قول های نسبتاً فراوان بیهقی از کتاب گم شدهاش، مجامعالامثال و بدائعالاقوال است که تا اندازهای محتوای آن را نشان میدهد.
به گزارش
بولتن نیوز، ابوالحسن علی بن زید بیهقی معروف به «
ابن فندق» و «فرید خراسان» یکی از بزرگترین دانشمندان سده ششم هجری است که در سال 490 ق. در روستای ششتمد بیهق دیده به جهان گشود. در زندگی نامه خودنوشت او که یاقوت حموی در معجمالادباء آن را نقل کرده است،
فهرستی از آثارش وجود دارد که تنوع و گستردگی آن ها، چه از نظر تعداد و چه از نظر موضوعات، کمنظیر و درخور توجه است. تا آنجا که میدانیم او بیش از 80 کتاب در حوزههای مختلف علوم، مانند تاریخ، ادبیات، فقه، نجوم، تبارشناسی، حکمت، حدیث و ... تألیف کرده است که متأسفانه بیشتر آن ها در گذر زمان از میان رفته و تنها تعداد بسیار اندکی به دست ما رسیده است.
از میان همین تعداد اندک نیز همه آن ها چاپ و منتشر نشده است، با این حال هر یک از این آثار بهتنهایی برای شهرت و آوازه او بسنده است و میزان علم و عمق دانش او را نشان میدهد.
آثار برجای مانده از او عبارت اند از:
1- تاریخ بیهق
این اثر یکی از مهمترین تواریخ محلی است که در میان آثار همردیف خود، از جایگاهی ویژه و ممتاز برخوردار است. این کتاب درباره تاریخ و جغرافیای ناحیه بیهق و شرح حال دانشمندان، ادیبان، شاعران، سادات، خاندانهای مشهور و رجال سیاسی و فرهنگی آن خطه است. بیهقی در این کتاب علاوه بر مشاهدات و آگاهیهای شخصی از منابع تاریخی دست اولی سود برده است که برخی از آن ها به دست ما نرسیده و از بین رفته است و این خود بر اهمیت تاریخ بیهق افزوده است.
یکی از بخشهای جالب این کتاب که در آغاز آن آمده، فصلی است درباره علم تاریخ و فواید آن که در نوع خود بسیار جالب و ارزشمند است.
این کتاب نخستین بار به کوشش احمد بهمنیار در سال 1317 و بار دوم به همت کلیم ا... حسینی قاری در سال 1968 م. در حیدرآباد دکن تصحیح و منتشر شد که البته چاپ بهمنیار به مراتب بهتر و منقحتر است. این اثر به کوشش نگارنده و بر اساس سه نسخه موجود از آن تصحیح شده است که بهزودی به چاپ خواهد رسید.
2- لباب الانساب و الالقاب و الاعقاب
این کتاب درباره تبارشناسی خاندانهای سادات است که بیهقی آن را به درخواست نقیب سادات بیهق به رشته تحریر درآورده است. این اثر حاوی اطلاعات یگانه و منحصر به فردی است که نمونه آن در جای دیگری یافت نمیشود. همچنین علاوه بر موضوع اصلی، مطالب سودمند و نکات تاریخی مهم و درخور توجهی دارد که ارزش و اهمیت کتاب را دوچندان کرده است.
این اثر در سال 1410 ق. به کوشش مهدی رجایی و زیر نظر آیت ا... مرعشی نجفی در قم به چاپ رسید که البته به دلیل تصحیفها و غلطهای فراوان آن، چاپی منقح و کاملاً معتبر به شمار نمیآید و امید میرود که روزی پژوهشگری تبارشناس و مسلط به زبان عربی آن را بار دیگر تصحیح و منتشر کند.
3- معارج نهجالبلاغه
این اثر شرحی است بر خطبهها و کلمات قصار امام علی(ع) که در دو جلد نوشته شده است. بیهقی در این کتاب که یکی از کهنترین شروح نهجالبلاغه به شمار میرود، بر شرح امام احمد بن محمّد وبری خوارزمی تکیه و در بیش از 70 مورد از آن نقل قول کرده است. جالب آن که اندکی پس از درگذشت بیهقی، قطبالدین ابوالحسن محمد بن حسین بیهقی کیذری (زنده در سال 610 ق.) در شرح خود بر نهجالبلاغه که حدائقالحقائق نام دارد، از کتاب بیهقی بهره برده است.
شرح بیهقی بیشتر مبتنی بر توضیح واژههاست تا آن جا که این رویکرد او، تا حد زیادی برجسته و نمایان است. یکی از ویژگیهای بسیار مهم معارج نهجالبلاغه، نقل قول های نسبتاً فراوان بیهقی از کتاب گم شدهاش، مجامعالامثال و بدائعالاقوال است که تا اندازهای محتوای آن را نشان میدهد. از این کتاب مهم، تنها یک نسخه به دست ما رسیده است که ابتدا محمدتقی دانشپژوه آن را در سال 1406 ق. در شهر قم به چاپ رساند و بار دوم در سال 1422 ق. اسعد طیب آن را تصحیح و منتشر کرد.
4- تتمه صوانالحکمه
این کتاب شرح و تکملهای است بر کتاب گران سنگ صوانالحکمه، اثر ابوسلیمان سجستانی (م: بعد از سال 391 ق.) که از آثار مهم در تاریخ فلسفه و حکمت به شمار میرود. در این کتاب شرح حال 111 نفر از حکما و دانشمندان ذکر شده است که اغلب آنان به نواحی خراسان و ماوراءالنهر و اطراف آن منسوب اند و در دیگر منابع یا از آنان یاد نشده یا کمتر بدیشان پرداخته شده است.این اثر که نمودار وجه فلسفی بیهقی است، نخستین بار در هند به سال 1351 ق. و به کوشش محمدشفیع و بار دوم در سال 1325 ق. به همت محمد کردعلی و با تغییر نام به تاریخ حکماءالاسلام به چاپ رسیده است.جالب آن که در نیمه نخست سدۀ هشتم، ناصرالدین بن منتجبالدین عمدةالملک منشی یزدی تبار کرمانی این کتاب را به فارسی ترجمه کرد و آن را درهالاخبار و لمعهالانوار نامیدکه آن هم در سال 1358 ق. به کوشش محمدشفیع در لاهور به طبع رسید. بعدها محمد شکور همان چاپ محمدشفیع را با مقدمه و تعلیقاتی کوتاه در سال 1318 ش. به ضمیمۀ مجلۀ مهر منتشر کرد.
5- غررالامثال و دررالاقوال
این کتاب یکی از مهمترین آثار در حوزۀ امثال عربی در نیمه سده ششم است که هرچند با تکیه بر مجمعالامثال میدانی نوشته شده است، اما استقلال و اندیشۀ اصیل نویسنده در آن بهخوبی نمایان است چرا که بیهقی نه تنها از منابع خود از جمله کتاب سترگ میدانی رونویسی نکرده است که گاه نوآوریها و نکات جالب توجهی را در ارائه امثال و تفسیر مطالب مطرح کرده است. شیوه بیهقی در این اثر میانه روش میدانی و زمخشری است، بدین معنی که از یک سو همچون میدانی علاوه بر امثال کهن، به امثال مولّد (تازه) هم توجه کرده و از سوی دیگر مانند زمخشری بیشتر بر مسائل لغوی متمرکز شده است.
او در این کتاب با به دست دادن داستانهای مختلف مانند داستانهای معروف یا حکایات محلی و خانوادگی یا تجربههای شخصی، زمینه کاربرد مثل را بهخوبی نشان داده است.
از غررالامثال تنها یک نسخه برجای مانده است که سید محمدحسین حسینی جلالی آن را در شیکاگو به صورت عکسی (فاکسیمیله) چاپ و در تعداد محدود منتشر کرده است.
6- ازاهیر الریاض المریعه و تفسیر الفاظ المحاوره و الشریعه
از این اثر تنها دو نسخه به دست ما رسیده است که چون در کتابخانههای دانشگاه استانبول و دارالکتب مصر نگهداری میشوند، اطلاع کاملی از آن موجود نیست. از اشارات و نقلقولهایی که بیهقی خود از این کتاب در دیگر آثارش آورده است، برمیآید که همه یا دست کم بخشی از محتوای آن درباره تفسیر معانی لغوی اصطلاحات شرعی است؛ اصطلاحاتی همچون نقیب و نقابت، فتوا و فتیا، عفو و معافات و معنی نام موسی. امید است این کتاب هم روزی به زیور طبع آراسته گردد که اگر چنین شود، بیتردید تبحر و دانش بیهقی را در واژهها و مصطلحات بهتر و بیشتر نشان خواهد داد.
***
این آثار که تنها آثار بر جای مانده از بیهقی است و کمتر از ده درصد از تألیفات او را در بر میگیرد، بهخوبی جایگاه بلند او را از نظر علمی و فرهنگی نشان میدهد، از این رو شایسته است تا روزی به نام ابوالحسن بیهقی نام گذاری شود تا هم نوعی ارج گذاری به او و دانش و فضیلتش باشد و هم زمینه را برای آشنایی بیشتر و ژرفتر با او و آثارش فراهم آورد. همان طور که سال گذشته نیز در یادداشتی با عنوان «پیشنهاد روزی به نام ابوالحسن بیهقی» متذکر شدم، از آن جا که بیهقی روز شنبه 19 شعبان سال 490 ق. به دنیا آمده و این تاریخ مطابق با 31 جولای 1097 م. و 10 مردادماه است، پیشنهاد میدهم این روز یعنی 10 مرداد بهعنوان «روز بزرگداشت ابوالحسن بیهقی» نام گذاری و در تقویم رسمی کشور ثبت شود.
منبع: روزنامه خراسان