هر قدر جلوتر ميرويم به نظر ميرسد كه مفاهيم و مضامين غيراخلاقي غلبه بيشتري بر محتواي تئاترهاي روي صحنه پيدا ميكند...
گروه تئار و موسیقی: هر قدر جلوتر ميرويم به نظر ميرسد كه مفاهيم و مضامين غيراخلاقي غلبه بيشتري بر محتواي تئاترهاي روي صحنه پيدا ميكند، اين را در تمايل به ركيكگويي در ديالوگها و رفتارهاي خارج از دايره نزاكت و قصههاي دور از شأن جامعه ميتوان مشاهده كرد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، معلوم نيست دقيقاً در تئاتر چه خبر است، آنچه اين روزها به عنوان گرايشي سطحيگرا دامن سينما را گرفته در تئاتر بيشتر به چشم ميخورد. جالب است كه وقتي با هنرمندان تئاتر صحبت ميكنيد همه اعتقاد دارند تئاتر هنري مخاطب خاص است و كلاس بالايي در ميان هنرها دارد ولي آنچه در عمل به چشم ميآيد نوعي غلبه مضامين گيشهپسند را نشان ميدهد.
سياستگذاري ضعيف است
حسين مسافرآستانه، فعال باسابقه عرصه تئاتر درباره ريشههاي به حاشيه رفتن اخلاق از مضمون بسياري از تئاترها در گفتوگو با «جوان» به اين نكته اشاره ميكند كه حمايتهاي لازم از تئاتر در بخش سياستگذاري انجام نميشود. اين مدير باسابقه تئاتر معتقد است هنر نمايش احتياج به تبيين اهداف و راهبردهاي كلاني دارد كه افق راه را مشخص كند و نميتوان تئاتر را باري به هر جهت مديريت كرد. اگر نگاه روزمره و باري به هر جهت در مديريت تئاتر غله پيدا كند و افقها مشخص نباشند وضعيت به جايي ميرسد كه مضامين سطحي غلبه پيدا ميكند و معاني و مفاهيم بلند انساني به حاشيه ميرود. به اعتقاد وي تئاتر همواره بر مبناي انديشههاي اخلاقي و انساني استوار بوده است و نيازمند حمايتهاي فكري و ساختارهاي كارآمد است.
اگر باب سليقه عمومي باز شود و ايدهآلهاي فرهنگي به حاشيه رود شاهد نمايشهايي خواهيم بود كه به آنچه با عنوان نمايش آزاد ميشناسيم پهلو ميزند و به تدريج شاهد آن خواهيم بود كه اين جنس از تئاتر همه سالنهاي نمايش را تسخير ميكند. ذائقه مخاطب احتياج به تربيت دارد و اين هنرمندان هستند كه ذائقهها را سمت و سو ميدهند. البته تئاتر موسوم به آزاد هم قابل احترام است و تماشاگر خاص خود را دارد ولي مسئله اين است كه اين شكل از تئاتر نبايد مفاهيم ارزشي را به حاشيه براند.
مسافرآستانه در پاسخ به اين سؤال كه فكر نميكنيد گرايش به تجاريسازي تئاتر و افزايش سالنهاي خصوصي تئاتر منجر به اصالت خنده و گيشه در هنر نمايش شده است، توضيح داد: اينكه تئاتر بتواند روي پاي خودش بايستد و به مرور از بودجههاي دولتي وابستگي خود را كم كند، اتفاق بدي نيست ولي تعالي مفاهيم از تجاريسازي عقب مانده. در امر سياستگذاري و نظارت دولت بايد به وظايف خود عمل كند و دچار وادادگي و انفعال يا خدايي نكرده تغافل نسبت به مضامين نشود. پايبندي به اصول اعتقادي و ارزشهايي كه براي جامعه اهميت دارد، چيزي نيست كه بشود با آن شوخي كرد. بر اين اساس من معتقدم افزايش دوبرابري يا چندبرابري سالنهاي نمايش در اقصي نقاط شهر كه در حال اتفاق افتادن است با رعايت موازين و سياستگذاريهاي فرهنگي امري ميمون و مبارك تلقي ميشود ولي متأسفانه اين توسعه به موازات ساختارها و سياستهايي كه بتواند تئاتر را به لحاظ محتوايي تعالي بخشد نيست و در اين زمينه به نظر ميرسد كه دچار نوعي عقب ماندگي هستيم.
وي درباره نقش آموزش عالي و ساير آموزشگاههايي كه در زمينه هنرهاي نمايشي فعاليت ميكنند اينگونه اظهارنظر كرد: در حال حاضر آموزشگاهها و دانشكدههاي هنرهاي نمايشي و تئاتر ما در كشور بيش از اينكه به محتوا نظر داشته باشند، درگير فنون هستند و اين تلقي وجود دارد كه هنر تئاتر صرفاً فن است و براي همين هم صرفاً آموزشهاي تئاتر به مباحث شكلي و فرماليستي محدود ميشود. اين نگاه برخاسته از وضعيت آموزش و پرورش ماست كه در همان بخش آموزش متوقف مانده و وقعي به پرورش روح و نفسانيات و بالابردن سطح اعتقادي و معنوي افراد همزمان با ارائه فنون و علم نميگذارد. اين بليهاي است كه همه بخشهاي آموزشي كشور را درنورديده و شامل هنرهاي نمايشي نميشود. درباره علوم ديگر هم صدق ميكند، در واقع صرفاً قرار است خروجي مراكز آموزشي دكتر و مهندس و استاد باشد و حكمت معمولاً محلي از اعراب ندارد.
فكر ميكنند بي اخلاقي خريدار دارد
داود فتحعليبيگي از فعالان و كارگردانان باسابقه تئاتر نيز در اينباره به «جوان» گفت: من هميشه به باورهاي خودم در تئاتر ملزم بودم و سعي كردم مرزهاي اخلاقي را زير پا نگذارم. چه در تئاتر جدي و چه در تئاتر كمدي هنرمند بايد مرزهايي برايش وجود داشته باشد و متأسفانه اين مرزها در ذهن برخي فعالان تئاتر خيلي پر رنگ نيست. من سعي ميكنم حتيالامكان روي صحنه رفتار ناهنجار از خود بروز ندهم و زير بار ديالوگهاي سخيف هم نميروم. اگر هم از من چنين چيزي بخواهند حتماً نافرماني خواهم كرد چون براي شأن تئاتر ارزش ويژهاي قائل هستم. حتي اگر دستور صريح دولتي هم در اين ارتباط باشد مقابله خواهم كرد چون معتقدم اگر تئاتر به اخلاق و معنويت پشت كند ديگر تئاتر نيست.
وي درباره به حاشيه رفتن اخلاق و مضامين انساني در بسياري از نمايشهاي در حال اجرا به اين نكته اشاره ميكند كه متأسفانه برخي، اعتقادي به مسائل اخلاقي ندارند و با شعار آزادي بيان و اين حرفها تمايل دارند مرزهاي اخلاقي را بشكنند و فكر ميكنند كه اين چيزها در جامعه خريدار دارد. وقتي طرف از اساس به چيزي باور ندارد و بلكه به عكس آن معتقد است و اينگونه تربيت يافته پس بر مبناي همان فكر و انديشه خود كارش را ارائه ميدهد. اگر از او مطالبه كار اخلاقي هم بكنيد او كار خودش را ميكند اما نظارت بر هنرهاي نمايشي چيزي است كه اهميت زيادي دارد.
فتحعليبيگي در پاسخ به اين سؤال كه چگونه ميشود بناي اخلاق را از مرحله نظارت عقبتر برد و در مرحله سياستگذاري اين مهم را اعمال كرد ميگويد: هنرمندان بايد از آبشخور مناسبي بهره برده باشند. اين آبشخور به دورهاي كه ياد گرفتند برميگردد و اهميت ويژهاي دارد. اگر معتقديم تئاتر هنر فرهيختگي است نبايد در حد كلام و ژست باقي بماند. فرهيختگي به شعار نيست، اين عملكرد و محصول كار است كه نشان ميدهد چه كسي فرهيخته است. دولت هم بايد در اينجا محدوديت اعمال كند حالا در مرحله صدور مجوز و معناي اين هم سانسور نيست. معنايش احترام به جامعه است. شخصاً در مرحله بازبيني جشنواره نمايشهاي آييني مشاهده ميكردم كه برخي دوستان نسبت به برخي مسائل حساسيت بیجا نشان ميدادند، مثلاً نويسنده فكر كرده فلان ديالوگ يا رفتار چون خندهدار به نظر ميرسد خوب هم هست و تذكر گرفته و كار اصلاح شده است.
وضع وخیم مادر هنرها
تئاتر يا نمايش، مادر تمامي هنرها تلقي ميشود كه بر زنجيره هنرهاي نمايشي ديگر سلطه دارد و به شدت در تأثيرگذاري و پايداري هنرهاي ديگر سودمند است، چراكه همه چيز از تئاتر آغاز ميشود. خاك صحنه تئاتر، همانند گل وجود بر سر آغاز زندگي بشر عمل ميكند و از يك انسان، هنرمندي توانا ميسازد كه قادر به تحقق اهداف هنري جامعه خواهد بود.اما این مادر هنرها چندی است که زیر بار دیالوگهای سخیف و رکیک رفته است.
از گذشته تا كنون، هنر تئاتر يا نمايش، راهي مهم براي اداي دين به جامعه و پلي براي ارتباط مستقيم هنرمند با تماشاگر براي رساندن جامعه به درجهاي متعالي بوده است. از تئاتر به غير از اين، انتظار ديگري نميرود، يعني رسالت تئاتر همين است. اهميت مفاهيم ارزشي و ركود تئاتر اخلاقگرا و دغدغهمند نسبت به ارزشهاي انساني مقولهاي است كه بيش از اين درباره آن در «جوان» خواهيم نوشت.