کد خبر: ۵۰۴۳۸۴
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/

گناهکار علمش را فراموش می کند و از روزی که برایش آماده شده محروم می شود

از پیامبر ص روایت شده است: در برابر گناهان تقوا پیشه کنید که نابود کننده خوبیهاست و همانا بنده مرتکب گناهی می شود و آن علمی که بدان آگاهی داشته را فراموش می کند و همانا بنده مرتکب گناهی می شود و از روزی ای که برایش آماده شده محروم می گردد و سپس این آیه را تلاوت کردند: "بدرستی که ما آنها را مبتلا ساختیم همان گونه که صاحبان آن باغ را مبتلا ساختیم ..." (قلم/17)

شخص تندخو و خشن را اطاعت نکنیدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب امروز به آیه 17 سوره قلم پرداخته شده و در آن آمده است:

إِنَّا بَلَوْناهُمْ كَما بَلَوْنا أَصْحابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّها مُصْبِحينَ

سوره قلم (68) آیه 17

ترجمه
بدرستی که ما آنها را مبتلا ساختیم همان گونه که صاحبان آن باغ را مبتلا ساختیم؛ آن گاه که سوگند خوردند که [تا] صبحدم [محصولات] آن را حتماً می‌چینیم.

معانی لغات

▪️«لَيَصْرِمُنَّها» = لـ (لام تاکید) + یصرمُ + نّ (نون مشدد برای تاکید) + ها (ضمیر، برای اشاره به «جنت» در نقش مفعول)

«یصرم»

▫️ماده «صرم» در اصل به معنای «قطع» (بریدن) است (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص344) یا «جدایی‌ای که با قطع شدن حاصل شود» (التحقيق في كلمات القرآن الكريم، ج‏6، ص235) چنانکه برای چیدن میوه‌های درختان هم به کار می‌رود.

▫️«صارم» (صارِمينَ، قلم/22) اسم فاعل از این ماده است به معنای کسی که این قطع کردن را انجام می دهد. در مورد «صریم» (فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ‏؛ قلم/20) دو نظر گفته شده است. برخی گفته‌اند منظور «الأشجار الصَّرِيمَة» است یعنی صبح که شد آنها دیدند درختان باغ، همانند درختانی است که میوه‌هایش «چیده شده» است و تحلیل دیگر این است که «صریم» به معنای «شب» است یعنی آنها دیدند درختان سوخته شده و همانند شبی تار، سیاه شده است. (مفردات ألفاظ القرآن، ص484) و درباره معنای دوم (که بسیاری از اهل لغت و مفسران، این معنا را در مورد این آیه برگزیده‌اند) چنین توضیح داده شده که «صریم» اسمی است که هم به «صبح» و هم به «شب» گفته می‌شود چون هریک از اینها دیگری را قطع می‌کند و کنار می‌زند. (معجم المقاييس اللغة، ج‏3، ص345) از این ماده همین سه کلمه (صارِمينَ، لَيَصْرِمُنَّها، صریم) در قرآن کریم آمده است.

شأن نزول

گفته‌اند که این آیات در مورد قحطی‌ای است که به مردم مکه رسید و دلیلش هم این بود که پیامبر ص آنها را نفرین کرد و فرمود: خدایا بر [قبیله] «مُضَر» سخت بگیر و بر آنان قحطی‌ای همچون قحطی دوران حضرت یوسف نازل فرما. و خداوند آن ابتلاء را با ابتلای «صاحبان این باغ» مقایسه کرده است.
المیزان، ج19، ص373

حکایت آن باغ و صاحبانش

سعید بن جبیر گفته است که این باغ، باغی بوده در روستایی به نام «صروان» در فاصله دوازده میلی از «صنعا»ی یمن که از آن پیرمردی بوده که همواره به اندازه کفایت خود و خانواده‌اش برمی‌داشت و بقیه را صدقه می‌داد؛ وقتی که از دنیا رفت فرزندانش گفتند ما عیالواریم و سزاوار نیست کار پدرمان را ادامه دهیم و تصمیم گرفتند دیگر چیزی به نیازمندان ندهند و عاقبتشان آن شد که در قرآن کریم آمده است.

مجمع البيان، ج‏10، ص505

تفصیل داستان (صاحبان آن باغ) از زبان ابن‌‌عباس

قسمت اول

به ابن‌عباس گفتند: برخی از این امت گمان می‌کنند که گاه بنده‌ای مرتکب گناه می‌شود و بدین سبب از روزی‌اش محروم می‌گردد.
ابن‌عباس گفت: به خدایی که معبودی جز او نیست این مطلب در کتاب خدا از خورشید تابان روشنتر است؛ و این همان مطلبی است که خداوند در سوره قلم بیان فرموده است: پیرمردی بود که باغی داشت و و هیچگاه میوه آن باغ را به منزل نمی‌آورد مگر اینکه ابتدا به هر صاحب حقی، حقش را ادا می‌کرد. هنگامی که وی از دنیا رفت، فرزندانش – که 5 نفر بودند- وارث آن باغ شدند و در آن سال باغشان چنان ثمر داد که هیچگاه آن اندازه ثمر نداده بود. جوانان بعد از نماز عصر به باغشان رفتند و آن میوه‌های و روزی فراوان را – که نظیرش را در زمان حیات پدرشان ندیده بودند – مشاهده کردند.
وقتی این مقدار فراوان را دیدند سر به طغیان برداشتند و به همدیگر گفتند:‌ پدرمان پیرمردی بود که از فرط پیری عقلش زایل شده بود، بیایید با هم هم‌پیمان شویم که امثال از این ثمرات به هیچ فقیری ندهیم تا ثروتمند و بی‌نیاز شویم و اموالمان اضافه شود و بعدا دوباره در سالهای بعد همان روال او را انجام دهیم.
چهار نفرشان بر این مطلب توافق کردند اما پنجمی زیر بار نرفت و این همان است که خداوند از زبان او یاد کرده است: و میانه‌ترین‌شان گفت: آیا نگفتم که چرا خدا را منزه نمی‌شمرید» (قلم/28)
او گفت تقوا پیشه کنید و بر شیوه پدرتان بمانید تا سالم بمانید و همواره برخوردار باشید؛ اما بر او شوریدند و او را شدیدا کتک زدند تا جایی که وی گمان کرد می خواهند او را بکشند، پس بالاجبار با آنها همراه شد. پس به منزلشان برگشتند و سوگند یاد کردند که هنگامی که صبح شد، میوه‌هایش را بچینند و «ان شاء الله» هم نگفتند؛ پس خداوند به خاطر آن گناهشان بین آنها و روزی‌ای که در شرف آن قرار داشتند فاصله انداخت و در کتابش خبر داد که «ما آنها را مبتلا ساختیم» تا آنجا که می‌فرماید: «پس آن باغ صبحدم همچون «صریم» سوخته بود.
شخصی پرسید «صریم» یعنی چه؟ ابن‌عباس گفت: شبی ظلمانی که هیچ نور و چراغی در کار نباشد.  [ان‌شاء الله ادامه حکایت را در ذیل آیات بعد – که بدانها مرتبط باشد- خواهیم آورد]

تفسير القمي، ج‏2، ص381-382

حدیث
1) از امام باقر ع در مورد این آیه که می فرماید "بدرستی که ما آنها را مبتلا ساختیم همان گونه که صاحبان آن باغ را مبتلا ساختیم" روایت شده است: همانا اهل مکه به گرسنگی مبتلا شدند همان طور که صاحبان آن باغ مبتلا شدند؛ و آن باغی بود در دنیا در منطقه یمن، که به آن رضوان می گفتند در فاصله 9 میلی از صنعا.

تفسير القمي، ج‏2، ص382

2) از پیامبر ص روایت شده است: در برابر گناهان تقوا پیشه کنید که نابود کننده خوبیهاست و همانا بنده مرتکب گناهی می شود و آن علمی که بدان آگاهی داشته را فراموش می کند و همانا بنده مرتکب گناهی می شود و از روزی ای که برایش آماده شده محروم می گردد و سپس این آیه را تلاوت کردند: "بدرستی که ما آنها را مبتلا ساختیم همان گونه که صاحبان آن باغ را مبتلا ساختیم ..." (قلم/17)

عدة الداعي و نجاح الساعي، ص211

 

تدبر

1️⃣ آزمایش و ابتلاء یکی از سنت‌های الهی است (تفسیر نور، ج10، ص180) و این ابتلائات الهی در بسیاری از موارد مشابه است؛ تا از آنچه برای گذشتگان رخ داده عبرت بگیریم.

 

2️⃣ مقصود از «هُم» [کسانی که وضعیت آنها را به داستان صاحبان باغ تشبیه می‌کند] چه کسانی‌اند؟

الف. تکذیب‌کنندگان پیامبر ص که در آیات قبل از آنها بحث شد؛ و ظاهرا می‌خواهد بفرماید عذاب آنها [در قیامت] حتمی و قطعی است همان طور که اهل این باغ به خسران مبتلا شدند. (المیزان، ج19، ص373)
ب. منظور قحطی‌ای است که با نفرین پیامبر ص دامن‌گیر اهل مکه شد. (المیزان، ج19، ص373)

 

3️⃣ ‌ گاه نفس انسان [و یا دیگران] بقدری کار بد را برای وی خوب جلوه می‌دهد که برای انجام کار بد، سوگند یاد می‌کند!

توجه شود: سوگند یعنی شاهد گرفتن خداوند برای اینکه حتما انسان به سخنی که می‌گوید وفادار است؛ و علی‌القاعده کسی که سوگند می‌خورد خدا را قبول دارد و می‌داند خداوند از بدی‌ها بیزار است‼️

 

4️⃣ هر سوگندی ارزش ندارد. (تفسیر نور، ج10، ص180)

انتهای پیام/#

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین