«پرزيدنت آكتور سينما» چه ميگويد كه جنجالی شده است؟
ابتدا قرار نبود مستند ساخته شود، من در حال تحقيقات براي نگارش كتابي بودم كه بخشهاي مختلفي داشت از جمله شوروي، جامعه مدني، چين و تغيير رويكرد امريكا نسبت به ايران كه هر كدام از بخشهاي كتاب در دست يك نفر بود. بخش شوروي را من تحقيق ميكردم. حين تحقيقاتم بارها به نظريات انديشكدههاي امريكايي برخوردم كه ميگفتند بايد تجربيات شوروي را در مورد ايران استفاده كنيم. جالب بود كه با مقايسه رفتار رؤساي جمهور امريكا مشاهده ميكنيم كه اوباما از ميان رؤساي جمهور قبلي امريكا ريگان را به عنوان الگو انتخاب ميكند. ريگان رئيسجمهوري است كه وي را باعث فروپاشي شوروي ميدانند، يعني زماني كه گورباچف در آن كشور در قدرت بود. اوباما ميگويد همانطور كه ريگان با گورباچف مذاكره كرد و پيروز شد ما نيز بايد با ايران مذاكره كنيم. اين مستند چكيده چيزي است كه براي شوروي اتفاق افتاد.
البته شرايط ما با شوروي تفاوت دارد، حتي زماني ميگفتند كه خاتمي، گورباچف ايران است كه حضرت آقا همان زمان سخنراني ميكنند و اين موضوع را رد ميكنند. اما امريكاييها تلاش كردهاند كه همان الگوي شوروي را درباره ايران پياده كنند. در بخشي از اتفاقات رخ داده نيز شباهتهايي ميان شوروي و ايران هست. شايد يكي از دلايلي كه با اكران اين مستند مخالفت شده اين است كه نميخواهند اين تشابهها و راهي كه امريكاييها درباره ايران در پيش گرفتهاند، مشخص شود، مثل چيزي كه براي شوروي در مذاكره با امريكا پيش آمد و در نهايت هيچ عايدي اقتصادي برايشان نداشت. ما هم در مذاكره با امريكا هيچ عايدي نخواهيم داشت و با پازلي كه طراحي كردند و سياست چماق و هويچ، بعد از مسئله هستهاي و در زماني كه ميخواهيم گلابي آن را بچينيم، مسئله موشكي را پيش ميكشند يا FATF را ميگويند اول حل كنيد تا گلابي بهتان بدهيم. همينطور بعد از آن بدون اينكه گلابي بدهند، احتمالاً حقوق بشر را پيش ميكشند.
دو دليل دارد، اول اينكه آن كتاب در زمان خودش منتشر نشد، يعني چون كتاب چند نويسنده داشت، بقيه دوستان بخشهايي را كه در دست داشتند، نرساندند و ناقص باقي ماند، اين را هم اضافه كنم كه اكنون با تكميل كتاب، تا چند وقت ديگر شاهد انتشارش خواهيم بود. مسئله دومي هم كه باعث شد سراغ توليد مستند بروم اين است كه هرچقدر بيشتر درباره موضوع تحقيق ميكردم، برايم جذابتر ميشد و به وجد ميآمدم، دوست داشتم موضوع تشابههاي جالب مثل پروژه نفوذ را به بقيه هم نشان دهم.
چند نمونه را برايتان ميگويم، مثلاً در همان دوران شاهد آن بوديم كه ريگان با كمك ملك فهد پادشاه وقت عربستان، كه توليد نفت را بالا برده بود، قيمت جهاني نفت را پايين ميآورد. الان هم شاهد آن هستيم كه عربستان توليدش را بالا برده كه قيمت پايين بيايد و حتي آقاي زنگنه هم گفتهاند كه اين كار عربستان با هماهنگي امريكا بوده است. يا ميبينيم در آن دوره ريگان پيام نوروزي را ابداع ميكند كه بعدها از سوي اوباما نيز استفاده ميشود و جالب است كه محتوا و روند پيام نوروزي ريگان و اوباما با هم شباهت دارد. جنگ رسانهاي كه با راهاندازي شبكههاي بيبيسي فارسي و «من و تو» اوج گرفت و در مدت كوتاهي چندين شبكه فارسي زبان از ماهواره سر در آورد، در آن سالها با ايجاد مطبوعات پيش آمد. مشابه فتنه 88 را در يكي از اقمار شوروي داريم؛ در لهستان مانند آنچه در ايران رخ داد، اتفاق ميافتد. از اين دست شباهتها زياد است.
بله، صرفاً تصاوير آرشيوي است و از اينترنت گرفتيم. به دليل مشكل مالي توان خريد ويدئو نداشتيم، اما آنقدر آرشيوهاي خوبي را به دست آورديم كه نيازي به خريد هم نبود، مثلاً تصاويري از آرشيو شبكه يك روسيه پيدا شد كه در يوتيوب هم نيست. اين تصاوير آنقدر خوب است كه يك سري مجموعه آرشيوي را كه جمع كرده بوديم، عوض كرديم. از آسوشيتدپرس و سيانان استفاده كرديم. از مجموعه مستندي به نام American Experience (تجربه امريكايي) نيز استفاده كرديم كه درباره همه رؤساي جمهور امريكا ساخته شده و به مهمترين وقايع دوران زمامداري آنها اشاره ميكند. اين مجموعه خيلي خوب ناشي از سياست امريكاييها از تصويربرداري از وقايع تاريخيشان است كه ميتواند منبع خوبي براي توليد مستند باشد.
با تحقیقاتی که برای کتاب انجام دادم حدود 9 ماه طول کشید که سه ماه و نيم آن مربوط به زمان تدوين بود. آن هم به خاطر پيدا كردن تصاوير جديد و جايگزين كردن آنها با تصاوير قبلي بود. ما بعدازظهر روز 27 فروردين ماه امسال كار را تكميل كرديم.
همان روز، ما همان روز قرار بود رونمايي فيلم را در دانشگاه شريف داشته باشيم و مسئولان دانشگاه براي اين كار موافقت كرده بودند اما زماني كه پوستر فيلم را زديم، گفتند تصوير آقاي روحاني در پوستر چكار ميكند؟! هرچقدر توضيح داديم كه مستند درباره شوروي است قبول نكردند. در اصل هم ما فقط 20 ثانيه آخر فيلم به ايران پرداختيم و آن هم صحبتهاي اوباما بود.
پيش از ما نيز چنين مشكلاتي براي مستند «شبنامه» كه خيلي مستند خوبي است پيش آمده بود. اينجا همه چيز فقط در حد شعار است، مثلاً از آزادي ميگويند و گفته ميشود پناه بر خدا از بستن دهان منتقدان، اما ميبينيم دولت از اين جور حركتها خوشش نميآيد. انگار بايد فقط حيات وحش بسازيم كه دولت خوشش بيايد.
از همان زمان كه مستند تكميل شد به دنبال گرفتن مجوزش هستيم و با وجودي كه حدود دو هفته فرآيند صدور مجوز و اصلاحات طول ميكشد، ما بيش از سه ماه است كه دنبال گرفتن مجوزيم. چند روز پيش وزير ارشاد درباره شفافيت گفت و گفت بايد بگوييم اگر فيلمي توقيف شده براي چه بوده است. جالب است كه ما هر بار مجوز را پيگيري ميكنيم ميگويند شورا تشكيل شده و به نتيجه نرسيده و فيلم را داده به شوراي بالاتر، نميدانم تا كي قرار است اين شوراها بالاتر بروند! كسي دليل عدم صدور مجوز را به ما نميگويد.
از هفته پيش در سامانه ماركتينگ سفيرفيلم و سايت فيليمو مستند عرضه شده و فروش خوبي داشته است. برنامه به اضافه مستند شبكه مستند نيز قرار است پخش كند. البته يك بار برنامه ضبط شد ولي به خاطر فشارها جلوي پخشش را گرفتند اما اين بار گفتند كه پخش ميشود. شب عيد فطر هم بدون اينكه به ما بگويند ديديم از شبكه خبر دارند مستند را پخش ميكنند. الان هم به دنبال اين هستيم كه رايزني كنيم با تبليغات خوبي از يكي از شبكههاي تلويزيون پخش شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com