«رؤياي امريكايي» داستان وكيلي ۶۳ ساله است كه پس از ۴۰ سال انتظار، اجازه وكالت مييابد. موكل او شهروندي امريكايي است كه به تازگي مهاجرت كرده و به اتهام قتل همسرش بازداشت است.
گروه تئاتر و موسیقی: «رؤياي امريكايي» داستان وكيلي ۶۳ ساله است كه پس از ۴۰ سال انتظار، اجازه وكالت مييابد. موكل او شهروندي امريكايي است كه به تازگي مهاجرت كرده و به اتهام قتل همسرش بازداشت است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از جوان آنلاین، اين نمايش هر روز ساعت 19:30 در تالار سوره حوزه هنري به روي صحنه ميرود، از همين رو با شهرام آذرمهر، بازيگر و كارگردان اين نمايش گفتوگويي را انجام داديم كه از نظرتان ميگذرد:
رؤياي امريكايي از كجا آمد، يعني ايده اوليه اين نمايش از كجا و چطور به ذهنتان رسيد؟
من از سال 90 كه كار تئاتر را شروع كردم هميشه در تمام كارها با مشكلي مواجه ميشدم و آن اين بود كه وقتي يك گروه را جمع ميكرديم، متأسفانه بعد از مدتي گروه از هم متلاشي ميشد و اين هفتمين مرتبه است كه گروهي را جمع كردم كه با اين عزيزان نمايش رؤياي امريكايي را اجرا كرديم و هر شش گروه قبلي بنا بر يك دليل به مشكل برخوردند و آن دليل اين بود كه دوستان من فکر میکردند در ايران هيچ اتفاقي رخ نميدهد و فرصتي براي هنر وجود ندارد و فقط ميتوان در امريكا و هاليوود بهدنبال یک اتفاق هنری گشت. به خاطر همين هيچ تلاش و تمريني هم نميكردند، يكي از اساتيد عزيزي كه بنده چندين سال با ايشان زندگي كردم و از ايشان چيزهاي زيادي آموختم، جملهاي به من گفتند و آن اين بود كه اگر بيلزن هستيد زمين خود را بيل بزنيد و اگر در كشور خودتان نتوانيد كاري انجام دهيد، حتماً در كشورهاي ديگر هم نميتوانيد كاري را انجام دهيد و اين اتفاق براي آن عزيزان افتاد. من به همراه محمد نصيري نمايش وكيل تسخيري را سال 94 در تماشاخانه فانوس به روي صحنه بردم و اين نمايش را دهه 80 آقاي سيروس ابراهيمزاده به همراه آقاي رضا بابك در فرهنگسراي نياوران نمايشخواني كردند.
همه اين وقايع باعث شد از نمايش وكيل تسخيري داستان يك خطي وام گرفتم و آن چيزي كه شش سال مرا آزار میداد يك دفعه تبدیل به نمايش رؤياي امريكايي شد. نمایشی با دو محوراصلي كه يكي از آنها كنار گذاشتن منيت و تلاش كردن است. رؤياي امريكايي داستان جواني است كه به امريكا مهاجرت كرده است به این اميد كه مانند فيلم افسانه 1900 تبديل به يك افسانه مهم شود. مهم ترين ويژگي اين جوان اين است كه اصلاً اهل تلاش نيست و احساس ميكند كه داراي استعداد ذاتي است. اين منيت در او وجود دارد كه بعدا باعث میشود افسرده و معتاد شده و در نهايت منجر به قتل همسرش ميشود. اين آدم در يك سلول به اندازه يك ساعت تقابلي با يك وكيل 63 ساله امريكايي دارد كه 40 سال منتظر يك موقعيت شغلي بوده است كه اين كار به او سپرده ميشود و مهمترين تفاوت اين دو شخصيت آن است كه يكي بسيار اهل تلاش و پيگيري است و ديگري اصلاً اهل تلاش و سختي نيست. از نظر من اين دو آدم دو شخصيت دوقطبي هستند كه عموماً هر شخصيت يك زماني بولد ميشود و با شخصيت ديگر مقابله ميكند و آن وكيل با هر قدرتي كه دارد سعي بر آن دارد كه موكل را با خود همراه كند. ما اين اتفاق را از چند منظر نگاه و سعي كرديم كه با چشم سوم به آن نگاه كنيم كه حتي تلاش بيهوده آنها از سوي خداوند بي جواب نميماند.
حرف اصلي نمايش رؤياي امريكايي چيست؟
متأسفانه اين نمايش خيلي سياسي قضاوت شد ولي از نظر من نبايد اين قضايا اتفاق ميافتاد و اميدوارم كه مخاطب ما به اين نقطه نظر برسد كه اول نمايش را ببيند و بعد قضاوت كند ولي اينكه نمايش را نديده قضاوت كرد خود اين يك نوع مضحكه است و مهمترين نكته كه در اين نمايش آشكار است اين است كه همه مهاجرتها منجر به موفقيت نميشود و همه مهاجران الزاماً موفق نيستند.
آيا در اين نمايش از طنز هم استفاده کرده اید؟
نمايش ما يك تراژدي كمدي است و فضاي رئالي دارد و در يك سري از جاها رئاليسم جادويي اتفاق ميافتد و كمديها بيشتر كمدي موقعيت است و نمی شود به آن نمایش طنز گفت چون به هر حال هر جاي دنيا كمدي خود را دارد و من در نمايش سعي كردم تلفيقي از اين كمديها را داشته باشم و خود داستان هم كه تراژدي است كه اتفاق ميافتد. مهمترين ويژگي اين نمايش اين است كه سعي کردم كه اشتباه فني نداشته باشد. این نمایش مدتهاست كه در ذهن سيال من جريان دارد و تلاش کردم تلفيقي از يك موسيقي، تئاتر صحنه و نمايش راديويي را رقم بزنم.
استقبال و بازخورد نمايش برايتان چگونه بوده است؟ آيا با مشكل خاصي روبهرو نشديد؟
اين پروسه رؤياي امريكايي كه طي شد به من ثابت شد كه خودمان ميتوانيم كارهاي بزرگي را انجام دهيم و چون مرغ همسايه براي ما غاز است احساس ميكنيم كه همه اتفاقها فقط در هاليوود امكانپذير است. بهترين كارها آنهايي هستند كه همه فاكتورهای آنها با دقت و ظرافت خوبي انجام شده باشد . سعي كردم كه از تكنيكهاي سادهاي استفاده كنم ولي با دقت، ظرافت و سليقه بيشتر كار را انجام دهم. به نظرم می توان به آن ويترين سمعي و بصري كه هاليوود ايجاد ميكند به راحتي رسيد و اصلاً چيز دور از دسترسي نيست، بهجاي اينكه ويترينهاي هاليوود را بپرستيم بياييم ويترينهاي قابل پرستش را خلق كنيم . شاخصه امريكاييها اين است كه آنها از ما مصرفكننده بهتري هستند و بزرگترين تلاشمان استفاده صحيح از ساده ترين چيزهايي بود كه در دسترس ما قرار داشت. در نهايت از همه عوامل گروهم تشكر ميكنم كه 9 ماه با تمام تلاش و قوا براي اين نمايش زحمت كشيدند و اميدوارم كه در آينده اتفاقات خوبي براي هنرمان بيفتد.