اگر در میان فروشندگان مترو سر بگردانید، میبینید که اغلب این افراد را زنان و دختران جوان تشکیل میدهند. کسانی که از یافتن شغل بازماندهاند و ترجیح میدهند بهجای دستوپنجه نرم کردن با فقر و خدایناکرده افتادن در وادی فساد، از این طریق لقمه نانی بر سر سفرههای خود ببرند...
گروه اجتماعی: یکی از زنان دستفروش درحالیکه کیسه سنگینی را روی زمین میکشد، به همکارش اشاره میکند که از قطار پیاده شود. میگوید مأموری در قطار است که اجناس را میگیرد و میبرد. این کمترین جریمه است. جریمهای که گاه صدها هزار تومان برای آن زن دستفروش در مترو، هزینه در بر دارد.
به گزارش بولتن نیوز، متروی تهران را حالا بیاغراق میتوان بازارچهای متحرک دانست که مشتریان خود را از اینسو به آنسو میبرد. اغلب کالاهایی که در این واگنها توسط دستفروشان عرضه میشود را اقلامی تشکیل میدهد که فاقد کیفیت لازم است و ورود غیرقانونی آن به ایران، حمله این گروه به اشتغال و تولید نیز تلقی میشود.
اگر در میان فروشندگان مترو سر بگردانید، میبینید که اغلب این افراد را زنان و دختران جوان تشکیل میدهند. کسانی که از یافتن شغل بازماندهاند و ترجیح میدهند بهجای دستوپنجه نرم کردن با فقر و خدایناکرده افتادن در وادی فساد، از این طریق لقمه نانی بر سر سفرههای خود ببرند. هرچند دستفروشی در مترو، شاید برای بسیاری از کشورهای دارای مترو امری تازه باشد اما پدیده دستفروشی پدیده جدیدی نیست. در اغلب کشورها، کسانی که فاقد سرمایه و شغل هستند، برای گذران زندگی خود دستفروشی میکنند و اتفاقاً برپایی بازارهای محلی در بسیاری از کشورها نظیر کره جنوبی، آلمان و ... با هدف کمک به این افراد، با حمایت شهرداریها و مراکز ذیربط صورت میگیرد.
در ایران نیز همواره در آستانه نوروز، سال تحصیلی، موعدهای خاص مانند ماه مبارک رمضان و ... برپایی غرفههایی برای فروش کالاهای تولیدی زنان، در گوشه و کنار شهر و پارکها به چشم میخورد اما حقیقت آن است که در بسیاری از موارد حتی این اقدامات با هدف کسب درآمد صورت گرفته و از کسانی که در این غرفهها کالا میفروشند، اجارهای دریافت میشود.
چه باید کرد؟
آیا برخورد قهری با زنان دستفروش میتواند جوابگوی این معضل باشد.
آیا در قیاس با معضلات متعدد اجتماعی، حضور زنان دستفروش و حتی مردان در مترو را میتوان معضلی اجتماعی دانست؟
شاید اگر در فضای ایستگاههای مترو، غرفههایی برای حضور این افراد تعبیه شود و نظارتی بر کالاهای عرضهشده آنها صورت گیرد، بتوان بخشی از مشکل را برطرف کرد. بهعبارتدیگر مسئولین ذیربط میتوانند با تعیین مکانیزمی برای دریافت درصدی از سود از غرفه داران، شرایطی خاص را برای عرضه کالا در این غرفهها در نظر بگیرند. بهعنوانمثال کالاهای تولید داخل، دارای مجوز استاندارد و بهداشتی امکان عرضه در این غرفهها را دارا باشند.
بدون تردید اگر فعالیت زنان در این عرصه منع شود، این افراد نمیتوانند خانهنشینی را برای گذران زندگی خود انتخاب کنند، در این صورت چه میزان احتمال افزایش بزه و جرم اجتماعی وجود دارد؟
بیکاری در ایران یکی از مهمترین معضلات حال و آینده تلقی میشود. اتفاقاً بخش مهمی از بازماندگان از بازار کار را زنان و دخترانی تشکیل میدهند که حتی پس از فراغت از تحصیل قادر نیستند، شغلی مناسب را بیابند. ازاینرو این فعالیت به نظر میرسد حرکت خودجوش کسانی باشد که درصددند بر غول بیکاری غلبه کنند.
چه کسانی در مترو دستفروشی میکنند؟
دستفروشی در میان مردان سابقهای طولانی دارد اما دستفروشی زنان را میتوان پدیدهای تقریباً نوظهور در شهرهای بزرگی چون تهران دانست.
اغلب کسانی که در مترو دستفروشی میکنند، وقتی با این سؤال خبرنگار ما روبرو میشوند که آیا خانواده شما از شغلتان مطلع است یا خیر، پاسخ منفی میدهند و میگویند، این اطلاع به زیان فرزندانمان تمام میشود.
بررسیها نشان میدهد بخش مهمی از این زنان را کسانی تشکیل میدهند که از شهر خود برای یافتن شغلی بهتر و زندگی راحتتر به تهران مهاجرت کردهاند و با بحران بیکاری دستبهگریبان شدهاند. ازاینرو دستفروشی در مترو را سادهترین راه دیدهاند چراکه اقوامشان در تهران نیستند که تلاش آنها برای کسب روزی را ببینند.
اغلب آنها در دوره کار خود با مأمورانی که کالاهایشان را ضبط کردهاند، روبرو شدهاند. تلاش برای تأمین هزینه تحصیل، تأمین هزینه خانوار به دلیل بیماری یا اعتیاد همسر از مهمترین دلایل گرایش زنان به دستفروشی در متروست اما بسیاری از آنها نیز سرپرست خانوار محسوب شده و زندگی خانوادگی نرمالی ندارند. دانشجویی که در مترو دستفروشی میکرد، وقتی با سؤال خبرنگار ما درباره اینکه برای ساماندهی این وضعیت چه باید کرد؟ گفت: بهترین راه این است که مسئولان مترو به دستفروشان هویت بدهند. بهعنوانمثال کارتهایی را به آنها بدهند تا روی لباسشان بزنند و اجناسشان را ازنظر بهداشتی بودن یا نبودن کنترل کند. در این صورت مشکل حل خواهد شد. وی میگوید: کسانی که در واگنهای مترو گدایی میکنند هیچ خطری متوجهشان نیست اما من که برای تأمین هزینههای خانوادهام دستفروشی میکنم باید دائماً از ضبط اجناسم بترسم.
این پایان داستان نیست
اگر از صاحبان مشاغل و کسبه درباره دستفروشی سؤال کنید اما با پاسخهای متفاوتتری روبرو میشوید. یکی از فعالان صنفی در این خصوص به خبرنگار ما گفت: میگویند دست فروشان فقیرند، بیکارند، باید به آنها توجه کرد، سؤال من این است که اگر قرار است به آنها میدان بدهیم من از کجا میتوانم مالیاتم را پرداخت کنم؟ من در این مغازه باید پول آب و برق و گاز و عوارض و مالیات و ... پرداخت کنم، آنوقت یک دستفروش بدون هیچ مشکلی، کار من را بگیرد و من را فقیر و بیکار کند. او گفت: راهحل بیکاری، گسترش یا حمایت از دستفروشی نیست بهتر است مقامات فکری به حال رفع اساسی این مشکل کنند والا مسکنهای موقتی جوابگوی این بحران نیست.
اگر بخواهيم جامعه اي سالم کارکند و مانند يک ساعت اصول اخلاقي ، قانون را رعايت نمايد حتما مي بايست ابزاري را به اين کار اختصاص بدهيم. امروزه جوامع پيشرو در امر سلامت اداري ،قانوني - داراي نظام قدرتمندي بنام آزادي عمل خبرگزاري ها و خبر نگاران مي باشند که از بهترين و بالاترين اهرم سلامت کاري مسئولان و مشوق درستکاري زندگي اجتماعي مي توان از آنها ياد نمود. وقتي سيستمي بداند زير ذره بين نظارت خبرگزاري هاي آزاد مستقل قرار دارد که بصورت موشکافانه اعمال و کردار کاري آنها را تحت نظر و اشراف داشته وبي قانوني ها را با اطلاع مردم و دستگاههاي نظارتي مي رسانند با دقت و وسواس افزونتري به دقت کاري و رعايت قانون در امور جاري اشان مي نگرند. حتي با يک نگاه ساده به جوامع قانون مدار و جوامع گريزان از قانون مي توان ديد که بيشتري تاثير را در خصوص رفتار و کردار قانوني مسئولان خبرنگاران آزاد و پاک داشته اند. ولي درجوامعي که به هر دليل و بهانه اي جلوي کار خبرگزاري هاي غير وابسته را گرفته اند به وضوح مي توان انواع و اقسام فسادها را مشاهده کرد. فسادهايي که از بالا شروع شده و به مردم کوچه و بازار سرايت مي کند. متاسفانه و صد البته با دريغ و افسوس بايد گفت امروزه کشور ما با هزار و يک بهانه غير واقعي جلوي کار آزاد خبرنگاران پاک و دلسوز را گرفته و ميدان گسترده اي با خبرنگاران آلوده داده است. و البته در اين را بيشترين نقطه ضعف را مي بايست به خود افرادي برگرداند که راداي مقدس خبرنگاري را برتن کرده ولي در دام ادارات فاسد کشور گرفتار شده اند. متاسفانه بر اثر گسترش فرهنگ مديريت ارادتي به جاي مديريت تخصصي ، اين گونه مديران منصوبي که وابستگي سببي نسبي به حکام دارند چون پست و مقام و جايگاه در اختيار را حق خويش نمي دانند دست به هر حربه اي مي زنند تا آن پست از کفشان نرود! به صورت مثال سالاني است که ادارات و سازمانهاي دولتي و حکومتي وقتي مي خواهند کنفرانس و يا جلسه اي با خبر نگاران داشته باشند قبل از ورود پاکت هايي را تعبيه ديده که در آن کارت هاي خريد ( با شارژ چندصدهزارتوماني ) به عنوان هديه به خبرنگاران اهدا مي شود . !! به نظرتان اين يعني چه ؟ يعني اينکه در اين کنفرانس خبري آقاي خبرنگار زبانتان مال ماست و قلمتان مي بايست در اختيار ما باشد . واين پليدي تا آنجا پيش رفته است که سازمانهاي مذکور چند روز قبل از کنفرانس و ديدارباخبرنگاران از آنها سئولات مورد پرسش را مي خواهند تا مبادا مدير نامتخصص مربوطه در پاسخ آنها بماند وپست نامبارک خويش را از دست بدهد!! اين حقي مردمي است که متاسفانه به مسلخ رفته است و وقتي به ريشه و سبب آن بپردازيم را به يک جاده ختم مي شود که نظام مقدس است ، حفظ نظام از اوجب واجبات است ،و تضعيف نظام حرام!!!! ولي اگر کمي از احکام ديني آگاه باشيم خواهيم ديد که آنچه نزد خداوند متعال مقدس است و داراي ارزش و اعتبارمي باشد حق الناس است که توسط هيچکس نبايد ناديده گرفته شود. نظام چارچوب زنده اي که نيست ، يک روش حکومت کردن است مانند هزاران روش ديگر، نظام يعني تجمع يک سري افراد براي مديريت يک مجموعه حال اگر اين مديران فاسد باشند آيا مي توان گفت براي حفظش بايد از آموزه هاي ديني مايه گذاشت. شما دوستان خبرنگار و کارکنان خبرگزاي بايد بدانيد مسئول سلامت اخلاقي ، قانوني جامعه ايد، شما هستيد که موشکافانه بايد بر کارکرد مديراني که امورات مردم در دستشان قرار دارد بنگريد وبدون واهمه نقايص را به اطلاع مردم برسانيد ، بدانيد روزي دهنده خداست، بدانيد هر کلمه و جمله اي که در نقد و بررسي عملکرد مديران و ياري کشور و سير جامعه بسوي قانون مداري برداريد ارزشش با خون هزاران شهيد برابري مي نمايد. مصلحيد مانند پيامبران ، آمران و ناهيان منکريد همانگونه که ائمه گرامي بر آن تاکيد داشتند. پس بقول علي (ع) به جاي مقدس ساختن افراد حق را بشناسيد که وقتي اين چراغ حق شناسي در وجودتان روشن گرديد شناخت افراد جامعه نيز برايتان آسان خواهدشد. خداوند يار و نگهدار تمام خبرنگاران و خبرگزاري هاي دلسوز مردم و کشور.