کد خبر: ۸۶۷۸۱۰
تاریخ انتشار:
بحران جمعیت در ایران

روایت یک فروپاشی خاموش؛ آیا ایران در تله پیری گرفتار شده است؟

هشدارها درباره آینده جمعیت ایران جدی است. بر اساس پیش‌بینی‌ها، اگر روندهای کنونی ادامه یابد، ایران در دهه‌های آینده با جمعیتی عمدتاً کهنسال روبرو خواهد شد؛ وضعیتی که برخی آن را یک خطر ملی و عامل فروپاشی قلمداد می‌کنند و معتقدند این مسئله ریشه در یک طرح سازمان‌یافته دارد که سال‌هاست در کشور در جریان است.

روایت یک فروپاشی خاموش؛ آیا ایران در تله پیری گرفتار شده است؟گروه اجتماعی - سعید جوانی فرمانده قرارگاه فدک در یادداشتی نوشت: هشدارها درباره آینده جمعیت ایران جدی است. بر اساس پیش‌بینی‌ها، اگر روندهای کنونی ادامه یابد، ایران در دهه‌های آینده با جمعیتی عمدتاً کهنسال روبرو خواهد شد؛ وضعیتی که برخی آن را یک خطر ملی و عامل فروپاشی قلمداد می‌کنند و معتقدند این مسئله ریشه در یک طرح سازمان‌یافته دارد که سال‌هاست در کشور در جریان است. این مسئله تا بدانجا اهمیت یافته که برخی رهبران، آن را خطری می‌دانند که "وقتی انسان درست به عمق آن فکر می‌کند، تنش می‌لرزد" و خواستار توجه "جدی" به آن شده‌اند.

به گزارش بولتن نیوز، بررسی‌ها نشان می‌دهد که موضوع کنترل جمعیت و کاهش نرخ باروری در ایران، سابقه‌ای طولانی دارد و به گفته برخی ناظران، کلید این روند بلافاصله پس از انقلاب اسلامی زده شد. در این نزدیک به ۴۵ سال که از انقلاب می‌گذرد، آمارهای تکان‌دهنده‌ای در این زمینه مطرح می‌شود؛ از جمله اینکه تخمین زده می‌شود حدود ۲۰ میلیون زن ایرانی تحت عمل عقیم‌سازی قرار گرفته یا سقط جنین داشته‌اند. در برهه‌ای، آمار روزانه سقط جنین در کشور به ۱۰۰۰ مورد نیز رسیده است؛ رقمی که می‌شود آن را با آمار ۲۰۰ هزار شهید جنگ تحمیلی مقایسه کرد و فراتر از آن دید و از آن به عنوان "قتل جنین‌های زنان شیعه" یاد کرد.

این روند تنها به آمار کلی محدود نمی‌شود. گزارش‌هایی از نقاط مختلف کشور، تصویری از اجرای هدفمند سیاست‌های کاهش جمعیت ارائه می‌دهند. به عنوان مثال، در دهه‌های گذشته، در برخی مناطق روستایی، مردم برای عدم فرزندآوری تشویق می‌شدند و وزارت بهداشت متولی این امر بوده است. حتی در مواردی، اقداماتی نظیر عقیم‌سازی سریع زنان، بدون اطلاع یا رضایت کامل، در دستور کار قرار گرفته است؛ اقداماتی که از آن به عنوان "عملی شنیع" و "ضربه به پیکر مسلمین" یاد می‌شود و گفته می‌شود در دهه‌ای خاص در نقاطی همچون بیمارستان کمیته امداد در مشهد صورت گرفته است. در کنار این اقدامات، شواهدی از تغییرات جمعیتی معنادار در برخی مناطق حساس کشور نیز مطرح می‌شود. برای نمونه، در دهه‌های گذشته در شهرستان‌های رضوانشهر، تالش و آستارا در استان گیلان، ترکیب جمعیتی به سمت غلبه اهل تسنن تغییر یافته است؛ به طوری که در رضوانشهر این نسبت به حدود ۸۰٪ رسیده است. این تغییرات جمعیتی در مناطقی که زمانی پایگاه اهل تشیع بوده‌اند، زنگ خطر را برای برخی تحلیلگران به صدا درآورده است.

انتقادات شدیدی نیز متوجه مسئولان و مدیران کشور در قوای سه‌گانه و حتی حوزه‌های علمیه است؛ چرا که به باور این تحلیلگران، در برابر این روند خطرناک یا سکوت کرده‌اند یا اقدامات کافی انجام نداده‌اند، و این مسئله برای آنها "ننگ ابدی" به بار آورده است. این پرسش مطرح می‌شود که چرا در آن برهه زمانی، اقدامات جدی از سوی این نهادها برای مقابله با این سیاست‌ها صورت نگرفت.

ابعاد این مسئله تنها داخلی نیست. به گفته برخی تحلیلگران، ریشه این سیاست‌ها در برنامه‌های بین‌المللی جمعیت‌یابی و کنترل رشد جمعیت در جهان نهفته است. اشاره می‌شود به سند NSSM 200 که در دهه ۷۰ میلادی (دهه ۵۰ شمسی) منتشر شد و رشد جمعیت جهان را تهدیدی برای منافع ملی آمریکا خواند. همچنین، کنفرانس بین‌المللی جمعیت و توسعه در قاهره (۱۹۹۴ میلادی برابر با ۱۳۷۳ شمسی) که با حضور نمایندگان کشورها برگزار شد، به عنوان نقطه عطفی در ترویج مفهوم "بهداشت باروری" مطرح می‌شود؛ مفهومی که به باور منتقدان، عملاً به ابزاری برای ترویج سقط جنین و تنظیم خانواده (به معنای کاهش فرزندآوری) تبدیل شده است. شایان ذکر است که در کنفرانس قاهره، کشور ایران نیز حضور داشت و به گفته برخی، متعهد شد که نرخ زاد و ولد خود را به صفر برساند؛ تعهدی که به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. این تحلیل‌ها، سازمان‌های بین‌المللی (مانند صندوق جمعیت سازمان ملل متحد و بنیاد راکفلر) و پژوهش‌های دانشگاهی (نظیر آنچه در دانشگاه جان هاپکینز صورت گرفت) را در طراحی و اجرای آنچه "پروژه تحدید نسل ایرانیان" خوانده می‌شود، دخیل می‌دانند. این طرح‌ها تحت عناوینی چون "ارتباطات سلامت" به اجرا درآمده‌اند.

آمار و ارقام، زنگ خطر را با صدای بلندتری به صدا درمی‌آورند. جمعیت جوان کشور که در سال ۱۳۸۵ حدود ۲۴ میلیون نفر بود، در سال ۱۳۹۵ به ۲۰ میلیون و اکنون (سال ۱۴۰۴) به ۱۴ میلیون نفر کاهش یافته است. پیش‌بینی می‌شود که ایران تا سال ۱۴۲۰ شمسی به سومین کشور پیر جهان (پس از ژاپن و آلمان) تبدیل شود و تا سال ۱۴۸۰، حدود ۶۹ درصد جمعیت آن بالای ۷۰ سال سن داشته باشند. این در حالی است که نرخ باروری فعلی کشور فاصله معناداری با نرخ مورد نیاز برای حفظ جمعیت دارد؛ نیاز به حدود ۳.۲ فرزند به ازای هر زن برای جایگزینی جمعیت، در حالی که آمارها نرخ باروری فعلی را بسیار پایین‌تر نشان می‌دهند (حدود ۱.۵ فرزند بر اساس برخی تحلیل‌ها). چالش دیگر، آمار بالای تجرد است؛ به طوری که حدود ۴ میلیون زن بالای ۳۲ سال در کشور هنوز ازدواج نکرده‌اند؛ وضعیتی که نیاز به سرباز در آینده را نیز با مشکل مواجه کرده است.

در کنار سیاست‌های مستقیم، عوامل فرهنگی و اجتماعی نیز در این بحران نقش داشته‌اند. کمرنگ شدن مراسم ازدواج سنتی و رواج پدیده‌هایی نظیر "سینگل بودن" یا "ازدواج سفید"، به عاملی برای کاهش ازدواج و فرزندآوری تبدیل شده است. به اعتقاد برخی، تبلیغات نادرست، نقش شبکه‌های اجتماعی، ماهواره‌ها و رسانه‌های بیگانه، در کنار بی‌عملی یا تصمیمات اشتباه برخی مسئولان، مردم را از فرزندآوری دلسرد کرده و منجر به اولویت یافتن حیوانات خانگی (نظیر گربه و سگ) بر فرزند در برخی خانواده‌ها شده است. این وضعیت، پدیده‌ای است که به باور منتقدان، نیاز به اقدامات جدی و همه‌جانبه برای بازگشت به فرهنگ ازدواج و فرزندآوری دارد.

در نهایت، این گزارش تصویری نگران‌کننده از آینده جمعیتی ایران ارائه می‌دهد. ترکیبی از سیاست‌های بحث‌برانگیز گذشته، بی‌توجهی یا قصور مسئولان، تاثیر عوامل بین‌المللی و تغییرات فرهنگی، کشور را با بحرانی جدی روبرو ساخته است. برون‌رفت از این وضعیت نیازمند توجه فوری و اقدامات همه‌جانبه از سوی تمام نهادها و آحاد جامعه است تا روند پیری جمعیت و کاهش نیروی انسانی متوقف شده و آینده‌ای پایدار برای نسل‌های آتی تضمین شود. این چالش، سرمایه‌گذاری برای تولید نیروی انسانی آینده کشور را ضروری می‌سازد و نیاز به "فرزند صالحی" که از بندگان شایسته باشد را یادآور می‌شود.

برچسب ها: بحران جمعیت ، ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین