اقتدار امنيتي ايران در حادثه تروريستي تهران سوژهاي که نبايد فداي سينماي آپارتماني شود
با وجود گذشت چند سال از وعده ساخت فيلم سينمايي درباره عبدالمالک ريگي تروريست معدوم که جريان دستگيرياش يکي از پيچيدهترين عملياتهاي اطلاعاتي و امنيتي را به وجود آورد...
به گزارش بولتن نیوز، با وجود گذشت چند سال از وعده ساخت فيلم سينمايي درباره عبدالمالک ريگي تروريست معدوم که جريان دستگيرياش يکي از پيچيدهترين عملياتهاي اطلاعاتي و امنيتي را به وجود آورد، هيچ اتفاقي براي عملي شدن اين وعده پيش نيامد تا اينکه اتفاق مهم ديگري در حوزه امنيت رخ داد و اين بار حادثه تروريستي تهران و حوادث قبل و پس از آن ميتواند سوژه ساخت فيلم و سريال شود.
حادثه تروريستي حمله به مجلس شوراي اسلامي و حرم مطهر امام راحل(ره) که با حضور نيروهاي امنيتي منجر به هلاکت و دستگيري تيمهاي تروريستي شد، داراي ابعاد پيدا و پنهاني است که در آينده و با ادامه عملياتهاي اطلاعاتي و امنيتي بر گستردگي آن افزوده شده و احاطه نيروهاي امنيتي و انتظامي کشورمان را بر حوزه امنيت کشور آشکارتر خواهد کرد. چنين حادثه بزرگي، سوژه نابي را براي سينماي ژانر حادثه به وجود ميآورد، ولي سينماي ايران سالهاست که از چنين ژانري فاصله گرفته است و در عوض شاهد سينماي آپارتماني هستيم که با دم دستيترين داستانها کارش را پيش ميبرد.
اکشن، ژانري که سينماي ايران از آن ميترسد!
سينماي اکشن يا حادثهاي در ردهبندي بهترين و محبوبترين ژانرهاي سينمايي هميشه جايگاه اول يا دوم را به خود اختصاص داده است. «تيم ديرکس» منتقد فيلم درباره اين ژانر سينمايي مينويسد: فيلمهاي اکشن معمولاً دارای انرژي بالا، بودجه بالا (بيگ پروداکشن) تعقيب و گريز، نجات، جنگ، دعوا، فرار، بحران (سيل، انفجار، بلاياي طبيعي، آتشسوزي و غيره)، حرکت بدون توقف، ريتم ديدني و جذاب و پرماجرا، اغلب دو بعدي مبارزه «آدم خوب»هاي قهرمان با «آدم بدها» طراحي شدهاند.
به اين ترتيب گروهي از محبوبترين و پرفروشترين فيلمهاي تاريخ سينماي جهان در اين ژانر توليد شدهاند.
مبارزه با تروريسم از جمله داستانها و موضوعاتي بوده که فيلمنامهنويسان ژانر اکشن به آن توجه فراواني دارند. مجموعه فيلمهاي مأمور 007 نشاندهنده علاقه هاليوود به پرداختن به موضوع تروريسم در سينماست که در آن يک مأمور امنيتي خيالي با امکانات فوقپيشرفتهاي که دانشمندان امريکايي اختصاصاً براي وي طراحي کردهاند به جنگ دشمنان امريکا ميرود.
جيمز باند تا سالهاي متمادي مسئول مبارزه با تروريسم و جاسوسي روسها بود و ضربات جبرانناپذيري را بر بنده سازمان جاسوسي شوروي وارد ميکرد!
اين فيلمهاي تخيلي براي مجاب کردن مردم امريکا براي مبارزه با دشمن کمونيست نظام ليبرال امريکا طراحي و ساخته ميشد. در دهههاي بعد با ظهور بنيادگرايي ناشي از تفکرات وهابي در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا، ژانر اکشن در امريکا بر پرداخت به مبارزه نظاميان اين کشور با گروههاي تروريستي بنيادگرا که به منافع امريکا لطمه ميزنند، متمرکز شد؛ روشي که تا امروز نيز با تغييراتي شاهد آن هستيم.
بهرغم اينکه سينماي حادثهاي بيشترين مخاطب را در ميان دوستداران سينما و فيلم دارد، سينماي ايران به دلايل مختلفي از جمله دلايل مالي و فني از پرداختن به اينگونه سينمايي طفره رفته است.
داستانهاي واقعي که خاک ميخورند!
عمليات دستگيري تروريست مشهور منطقه جنوب شرق کشور، عبدالمالک ريگي يکي از پيچيدهترين عملياتهاي مبارزه با تروريسم در جهان را خلق کرد؛ عملياتي که گفته ميشود باعث حيرت سازمانهاي امنيتي غربي شده است. با وجود ساخت چند مستند از اين عمليات بزرگ امنيتي که ابعاد بينالمللي دارد، سينما و تلويزيون نسبت به آن اتفاق مهم بيتفاوتي محض را به نمايش گذاشتند. اوايل سال 91 بود که ارتش جمهوري اسلامي ايران اعلام کرد قرار است مجموعه تلويزيوني «عبدالمالک ريگي» را به کارگرداني کمال تبريزي توليد کند. مدير اول هنري ارتش همچنين از مراحل پاياني نگارش اين فيلمنامه خبر داد و تأکيد کرد شروع ساخت سريال بعد از اتمام فيلمنامه خواهد بود. حتي قرار شد ارتش بازي رايانهاي را با عنوان «عمليات دستگيري شرور شرق کشور» توليد کند. حال با گذشت بيش از پنج سال از زمان انتشار اين خبر، نه تنها سريال تلويزيوني بلکه آن بازي رايانهاي نيز توليد نشده است.
مدير وقت انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس، سال 94 و در اوايل انتصابش به مديريت انجمن در گفتوگويي از ساخت فيلم سينمايي دستگيري عبدالمالک ريگي خبر داد و اين وعده را داد که در سال 95 و همزمان با جشنواره فيلم مقاومت، اين فيلم رونمايي خواهد شد!
اما در عمل به جاي فيلم ريگي، امکانات انجمن در اختيار ساخت فيلمي با موضوع حوادث سال 88 قرار گرفت که به دليل ضعفهاي ساختارياش در جشنواره فيلم فجر استقبالي از آن نشد. به غير از انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس، ساير نهادهاي فرهنگي و هنري که بودجه توليد فيلم دارند و در طول سال از توليد چندين عنوان فيلم حمايت ميکنند، نيز نسبت به توليد فيلمي درباره اقتدار امنيتي کشور بيتوجهي کردهاند. در عوض اين بيتوجهيها، سينماي ايران با رشد سريع فيلمهاي آپارتماني با چند لوکيشن محدود که ارزانقيمت هستند، روبهرو است. اين فيلمهاي ارزانقيمت براي به دست آوردن کف فروش در سينما يا کسب جوايز از جشنوارههاي خارجي اغلب سراغ موضوعاتي مانند خيانت يا مفاسد اخلاقي ميروند.
چهارشنبهاي که نبايد فراموش کرد
صبح چهارشنبه 17 ارديبهشتماه سال 96 نقطه عطفي در مبارزه کشورمان با پديده تروريسم است؛ روزي که دو عمليات کور در حرم امام خميني(ره) و ساختمان مجلس شوراي اسلامي با عمليات ضدتروريستي نيروهاي امنيتي کشورمان روبهرو شد و بعد از آن بود که ابعاد بيشتري از رشته عملياتهاي امنيتي عليه گروههاي تروريستي که از سوي برخي از دولتهاي عربي و غربي حمايت ميشوند، منتشر شد؛ عملياتهايي که هنوز هم ادامه دارد و بر دامنه آن افزوده شده است.
اگر زماني کارگردانان هاليوودي مانند مارک فاستر، سام مندس، مارتين کمپ بل و ترنس يانگ براي سر هم کردن داستاني جذاب از مأمور 007 سازمان سيا، مجبور بودند با نويسندگان فيلمنامههاي مجموعه «جيمز باند» سروکله بزنند يا تهيهکنندهها را قانع کنند که با سرهمبندي داستاني تخيليتر فروش فيلم بالاتر ميرود، وقايع امنيتي کشورمان به خصوص ماجراي دستگيري عبدالمالک ريگي در آسمان يا فرو نشاندن فتنه تروريستها با اقتدار اطلاعاتي و امنيتي کشورمان، پر است از سوژههاي جذابي که هر کدام ميتواند دستمايه توليد يک يا چند فيلم سينمايي شود. به شرط آنکه کارگردانهاي سينماي ايران کمي از فيلمهاي آپارتماني فاصله بگيرند.
منبع: روزنامه جوان