بولتن سینما و تلویزیون امروز حاوی مطالبی از جمله دلخوری بدن سازها از استندآپ مهران مدیری، اکران سد معبر از عید فطر، «دیوار شیشه ای»، نسخه کاپی شده از «ماه عسل»!، فرصتی برای پولدارتر شدن اسکاری ها، گفتگویی با دختر آقای بازیگر، آغاز فیلم برداری پایتخت 5 از فردا در مازندران و ... است.
گروه سینما و تلویزیون: اخبار حوزه سینما و تلویزیون نیز همواره مخاطبان خاص خود را داشته و دارد؛ به همین خاطر در مطلب پیش رو تلاش کردیم مهمترین و جذاب ترین مطالب این حوزه را جمع آوری نموده و تقدیم علاقه مندان کنیم تا اگر امکان پیگیری مطالب در طول روز را ندارد، در یک زمان مشخص و یکجا از آنها مطلع شوند.
به گزارش بولتن نیوز، تیتر مهمترین خبرهای امروز 17 اردیبهشت ماه 96، به صورت هایپرلینک در زیر آمده که شما می توانید با کلیک بر روی آنها به صورت اختصاصی وارد آن مطلب شوید؛ البته متن کامل این مطالب در ادامه مطلب نیز آمده است و شما می توانید متن کامل و تصاویر مرتبط عناوین را در ادامه مشاهده فرمایید.
دلخوری بدن سازها از استندآپ مهران مدیری
مربی بینالمللی و داور ایرانی فدراسیون جهانی IFBB با انتقاد از برنامه
"دورهمى" با عنوان "خودآزاری" که مهران مدیری ورزشکاران بدنسازی را با
اراذل و اوباش مقایسه کرده است، به فواید علمی تناسب اندام پرداخت و گفت:
آقاى مدیرى، مصرف سیگار "خودآزارى" است.
اکبر خزایی اظهار
داشت: یکى از برنامههاى اخیر "دورهمى" آقای مهران مدیرى با عنوان
خودآزارى، اختصاص داشت به ورزش بدنسازى و مدیرى در آن اشاره داشت که در
هنگام اجراى وزنه 300کیلویى چنان عربدهاى کشیده میشود که خرسهاى کانادا
فرار میکنند ولى سایرین که بهفاصله یکمترى این شخص با رکابى نشستهاند و
در حال خوردن تخممرغ و سیبزمینى هستند میگویند "ماشاءالله، داداش!".
این
مربى و داور بین المللى فدراسیون جهانى بدنسازی ادامه داد: همچنین در این
برنامه مدیری عنوان کرد که بازوى این افراد بزرگ است و هنگام انجام کارهاى
روزمره دچار مشکل و عرقسوز شدن و... میشود.
خزایی عنوان کرد: در
اینکه "مهران مدیرى" بهبهانه ساخت یک برنامه طنز و بهدنبال آن شاد کردن
دل مردم، رشته بدنسازى را سوژه قرار داده شخصأ مشکلى نمیبینم ولى وی از حد
و حدود طنز خارج شده و نمیدانیم چرا این برنامه با عنوان "خودآزارى" تهیه
و پخش شده است، زیرا ورزش کردن از دیرباز تا به حال براى سلامتى و طول عمر
بین مردم شناخته شده است نه خودآزارى!
وی تصریح کرد: آقاى مدیرى،
اىکاش از این عنوان بىربط براى رشته ورزشى بدنسازى که یک خانواده بزرگ و
میلیونى است استفاده نمیکرد، آیا شما میدانید با پیروى و انجام تمرینات
بدنسازى از پوکى و نرمى استخوان جلوگیرى میشود یا پیرى زودرس سالها به
تعویق میافتد، همچنین مشکلات استرس و بیماریهاى روانى از انسان دور میشود
و در ادامه سیستم قلبى تنفسى تقویت میشود، و همه این فواید با تناسب
اندام ایجاد میشود.
این مربی بینالمللی و داور ایرانی فدراسیون
جهانی IFBB بیان داشت: همچنین تناسب اندام از افزایش کلسترول و دیابت
جلوگیرى میکند و هورمونهاى بدن بالانس میشود و صدها خواص شگفتانگیز
دیگر که در این بحث نمیگنجد.
خزایى بیان داشت: بنابراین از اصطلاح
عربدهکشى و نعره که آقاى مدیرى در برنامه مورد نظر استفاده کرد، معمولاً
براى اراذل و اوباش استفاده میکنند و استفاده از این کلمات براى ورزشکاران
جلوى دوربین رسانه ملى بهنظر کار عاقلانه و مردمپسندى نیست.
این
مربى ایرانی و داور بین المللى فدراسیون جهانى بدنسازی عنوان کرد: آقاى
مدیرى باید بداند "خودآزارى" مصرف سیگار و دخانیات است و لطفاً هنگام ساخت
برنامههاى خود کمى بیشتر دقت کنید زیرا در مواقعى خود مصداق آن سوژه هستید
ولى با اعتماد به نفس آن را به ورزشکاران میچسبانید.
«سد معبر» را عید فطر اکران میکنیم
بهمن کامیار تهیهکننده و کارگردان سینما
درباره زمان اکران فیلم سینمایی «سد معبر» به کارگردانی محسن قرایی گفت:
پروانه نمایش این اثر سینمایی ۶ اردیبهشت ماه صادر شد و در نظر داریم در
عید فطر این فیلم را به نمایش بگذاریم.
کامیار در پایان با اشاره به اثر دیگرش با عنوان «مرداد» که کارگردانی
آن را بر عهده دارد، بیان کرد: این اثر در انتظار پروانه نمایش است و در
صورت صدور مجوز سعی می کنیم در مهر ماه آن را اکران کنیم، البته پس از صدور
پروانه نمایش به همراه محمود فلاح تهیهکننده اثر برای پخش مذاکراتی با
پخش کننده ها خواهیم داشت.
حامد بهداد، باران کوثری، نادر فلاح، نگار عابدی، اکبر رحمتی، آوا
شریفی، علیرضا کمالی، گیتی قاسمی، حسام محمودی، مرتضی آقا حسینی، عرفان
ناصری، امیر سفیری، بهرام سروری نژاد، علی میلانی، غلامعلی رضایی، فتح ا…
طاهری و محسن کیایی بازیگران اصلی «سد معبر» هستد.
در خلاصه داستان این فیلم آمده است: قاسم کارمند اداره سد معبر شهرداری
در تلاش است وضعیتِ زندگیِ خود را بهبود ببخشد، اما در این راه با نرگس
همسرش اختلافِ نظر دارد… .
«دیوار شیشه ای»، نسخه کاپی شده از «ماه عسل»!
احمد رنجبر: سر و شکل مجموعه «دیوار شیشه ای» با الهام
از برنامه احسان علیخانی ساخته شد؛ چرا سازندگان برای روایت قصه از «ماه
عسل» وام گرفته اند؟ راما قویدل یکی از کارگردان های سریال به این پرسش و
دیگر سوالات، پاسخ می دهد.
شنبه شب هفته گذشته سریال جدید شبکه یک
یعنی «دیوار شیشه ای» روی آنتن رفت. همان طور که می دانید پخش سریال
اپیزودیک «روزهای بهتر» به دلیل کامل نبودن، بعد از سه قصه ناتمام ماند تا
شاید ادامه اش وقتی دیگر در کنداکتور قرار گیرد. آن چه باعث شده به سرعت
سراغ «دیوار شیشه ای» برویم، وام گیری این سریال از «ماه عسل» است. به این
ترتیب که مهمان ها به استودیوی برنامه ای با نام «دیوار شیشه ای» می آیند
تا درباره تجربیات عجیب شان حرف بزنند.
در
قصه اول یعنی «شاهین»، کاراکتر کوروش تهامی مهمان مجری (فرهاد رئوف با
بازی مجید واشقانی) بود. او از زندگی اش گفت و اینکه چطور به خاطر طمع
همسرش را از دست داده. کلیت دکور و نحوه حرف زدن مهمان، برنامه «ماه عسل»
را تداعی می کرد. اکت مجری، نوع سوال پرسیدن و ری اکشن مجید واشقانی هم
یادآور احسان علیخانی است. حتی واکنش های تند و تیز بیننده ها به برنامه،
حاشیه های «ماه عسل» را به ذهن می آورد. تفاوت «دیوار شیشه ای» جایی است که
علاوه بر گفته های مهمان، داستان ها را می بینیم. راما قویدل یکی از
کارگردان های سریال در این باره توضیح داده.
بله، از «ماه عسل» وام گرفته ایم
بعد
از طرح پرسش های روتین که در بخش های بعدی گزارش می توانید بخوانید، بهانه
اصلی گفت و گو را مطرح می کنیم. فعلا همین مقدار بدانید که راما قویدل یکی
از سه کارگردان «دیوار شیشه ای» است و سریال با داستان او شروع شد. می
پرسیم «دیوار شیشه ای» یادآور «ماه عسل» است؛ قصه، اکت مجری، دکور و...
تعمدا از برنامه علیخانی وام گرفته اید؟ پاسخ او مثبت است: «ابایی از این
مسئله وجود ندارد که بگوییم شبیه «ماه عسل» هستیم. موقعی که طراحی اولیه
شکل گرفته من با گروه نبودم اما طبیعی است که گوشه چشمی به «ماه عسل» وجود
داشته.
برنامه تلویزیونی ای که در سریال وجود
دارد، متاثر از «ماه عسل» است و تا جایی که می دانم خود مجید (واشقانی) در
مصاحبه ای گفته ریزه کاری هایی از اجرای احسان علیخانی گرفتم و در بازی ام
لحاظ کردم. بالاخره برنامه ای که در سریال می بینیم، تاک شو است و یکی از
موفق ترین تاک شوهای مردمی تاریخ تلویزیون «ماه عسل» است.»
این زندگی علیخانی نیست
اگر
سریال را دیده باشید حتی حاشیه های برنامه یادآور حواشی «ماه عسل» است. از
قوبدل می پرسیم به زندگی مجری هم ورود کرده اید؟ احسان علیخانی که نیست؟
«بله ورود کرده ایم و قطعا احسان علیخانی نیست. «دیوار شیشه ای» هم به شکل
پیوسته و هم اپیزودیک تولید شده. یک خط داستانی ثابت دارد که درباره زندگی
فرهاد رئوف و تهیه کننده برنامه است و در طول 20 قسمت به شکل ثابت پی گیری
می شود و هر بار مهمانی به برنامه می آید و زندگی اش را تعریف می کند و ما
قصه زندگی او را می بینیم و دوباره به خط ثابت بر می گردیم.»
پیشنهاد به مجری «ماه عسل»؟
قبلا
احساس علیخانی رسما اعلام کرده قصد بازیگری ندارد. می دانید که او برای
تهیه کنندگی سینما دورخیز کرده که اولین تجربه اش با «بدون تاریخ، بدون
امضا» شکل گرفت. از راما قویدل می پرسیم برای جذابیت بیشتر سریال، احیانا
به علیخانی پیشنهاد بازی نداده است: «راستش نه. البته قبلا جایی از خود
آقای علیخانی خوانده بودم که تمایل به بازیگری ندارد و حتی این جمله را به
کار برده بود که من این کاره نیست. به همین خاطر هیچ وقت صحبتش پیش نیامد.»
قصه
های سریال تخیلی است یا مثل «ماه عسل واقعی»؟ کارگردان «دیوار شیشه ای»
برای پاسخ دقیق تر آدرس نویسندگان را می دهد اما همین مقدار جوابش کفایت می
کند: «ترکیبی از واقعیت و تخیل است؛ نکاتی از واقعیت ها الهام گرفته شده و
دراماتیزه شده و چندتایی از آن ها اصلا وجود ندارد. تا جایی که من در
جریان هستم برخی از اتفاقات واقعی اند و نویسندگان آن ها را دراماتیزه کرده
اند.»
چند نکته از «دیوار شیشه ای»
پاسخ
های راما قویدل درباره الگوگیری از «ماه عسل» را خواندید. نکته دیگر اینکه
هر قسمت از سریال قصه یک آدم را روایت می کند و مجری (مجید واشقانی) به
سبک احسان علیخانی می گوید، قصه فلانی را شنیدیم و... این قصه ها در 20
قسمت ساخته شده اند؛ قسمت یک تا چهار را راما قویدل کارگردانی کرده، قسمت
ها پنج و شش را نوید میهن دوست و احمد معظمی ساخته اند، قسمت های هفت، هشت و
9 را قویدل، قسمت 10 میهن دوست، قسمت 11 معظمی و قسمت های 12 و 19 هم
توسط قویدل کارگردانی شده است. آن طور که قویدل می گوید تمام اپیزودها تک
قسمتی است؛ یعنی داستانی که در برنامه تلویزیونی روایت می شود حتما در همان
قسمت به پایان می رسد.
مثل شاید برای شما اتفاق بیفتد؟
ترکیب
کارگردان ها و تهیه کننده پیش از «دیوار شیشه ای»، تجربه سریال اپیزودیک
«شاید برای شما اتفاق بیفتد» را داشته اند. قسمت اول سریال گزنده بود و کمی
تلخ. از قویدل می پرسیم قصه های سریال مثل «شاید...» و «ماه عسل» تلخ است:
«قسمت اول کمی تلخ بود ولی تمهیدی اندیشیده شده که زندگی مجری و تهیه
کننده را آخر قصه می بینیم و این خودش احساسات را بالانس می کند. تا جایی
که می دانم بعید است اپیزودی به این تلخی وجود داشته باشد. در قسمت های من
که نیست.»
قویدل
گریزی به دلیل پذیرش سریال هم می زند که از قضا جنس فیلمنامه یکی از دلایل
است: «وقتی از سوی آقای علی اکبر تحویلیان دعوت شدم چون سال هاست با ایشان
کار می کنم به سرعت پذیرفتم. وقتی متن ها را خواندم علاقه ایم به
کارگردانی «دیوار شیشه ای» دوچندان شد. بخشی از متن ها جزو بهترین هایی است
که در تلویزیون خوانده ام.»
شاهین در دمای 55 درجه
دور
از انصاف است اگر به کارگردانی قصه اول «دیوار شیشه ای» یعنی «شاهین»
اشاره نکنیم. وقتی طرح موضوع می کنیم روایت جالبی از راما قویدل درباره
شرایط تولید این قصه می شنویم: «این اپیزود یکی از سخت ترین کارهای من بود و
کاری به این سختی انجام نداده ام. چون در کویر بودیم، وسط تابستان در دمای
55 درجه کار می کردیم و همه مان پوست انداخته بودیم. فاصله مکانی به
لوکیشن آن هم در پروژه ای که دستمان به لحاظ زمان بندی باز نبود و باید در
جلسات مشخصی اپیزود ساخته می شد، سختی را دوچندان می کرد. با این حال خدا
را شکر گروهی یکدل و زحمت کش در کار بودند و اگر این یکدلی وجود نداشت،
چنین نتیجه ای به دست نمی آمد.»
برای یک سریال
تک قصه ای، نتیجه کار قویدل در اپیزود «شاهین» قابل دفاع است؛ کارگردان،
بازی ها، تعلیق و...: «اگر کارهای من را دیده باشید اساس حساسیت خاصی
دارم. خیلی ها می گویند این کار تلویزیونی است و خیلی انرژی نباید گذاشت.
تنها پاسخی که دارم این است که من یک جرو فیلمسازی بیشتر بلد نیستم. من
فیلمسازی را در هر حال سینما می دانم. حالا ممکن است پارامترهایی در
تلویزیون به لحاظ فرمت مهم باشد و مثال چون پرده عریض نیست خیلی نمی توانید
نمای باز استفاده کنید ولی به هر حال دستور زبان، سینما است و چون چیزی جز
این بلد نیست»، سعی می کنم تمام انرژی ام را در هر کاری بگذارم که حق مطلب
به بهترین شکل ادا شود. این سریال هم به لحاظ فیلمنامه این پتانسیل را
داشت و هم فضاها.»
فرصتی برای پولدارتر شدن اسکاری ها
یک فیلم تازه از این قبیل، «تصادم» است که آن را اران کریوی کارگردانی کرده
و فرصت خوبی برای پولدارتر شدن نامدارانی چون بن کینگزلی و آنتونی هاپکینز
است زیرا این هنرپیشه های اسکار گرفته بریتانیایی دور از هیاهوها و سختی
های آثار بزرگ و پرزحمت هالیوودی در یک فیلم «B» (درجه دوم) بریتانیایی پول
خوبی را گرفته و از فضا و مکان های زیبای محل تهیه این فیلم بهره ها برده
اند اما حقیقت امر این است که بهترین ارائه دهنده تصویر هانیبال کلتر یعنی
پزشک آدمخوار فیلم «سکوت بره ها» و دنباله های آن و نمایشگر شگفت انگیز
دنیای مهاتما گاندی در فیلم زندگی نامه ای رهبر سابق هند در این فیلم جدید
بیشتر به کاریکاتورهایی شبیه شده اند که می کوشند رل آدم های خلافکار
سرسختی را با بیرحمی و خشکی هر چه بیشتر ایفا کنند.
در مسیر استودیوهای بزرگ
بن کینگزلی و آنتونی هاپکینز حتی بازیگران رل اول «تصادم» هم نیستند و این
موقعیت شامل حال دو هنرپیشه بسیار جوان تر بریتانیایی با نام های نیکولاس
هولت و فلیسیتی جونز شده است و جالب تر این که این دو نفر نقش آمریکایی ها
را در این فیلم بازی می کنند. جونز از زمان درخشش و فروش بالای فیلم «سرکش:
یک داستان جنگ ستارگانی» در سال گذشته بیش از پیش در مسیر کار استودیوهای
هالیوودی قرار گرفته اما قدر مسلم این که «تصادم» چیزی را به اعتبار او و
میزان توجه فوق نمی افزاید.
هولت و جونز نقش کیسی و جولی یت را بازی می کنند که پس از آشنایی با یکدیگر
در شهر کلن آلمان تصمیم به ازدواج می گیرند اما جولی یت به او می گوید
تنها در صورتی تن به این کار می دهد که کیسی از کار برای یک گانگستر اهل
ترکیه به نام «جران» (بن کینگزلی) خودداری کند و زندگی سالمی را در پیش
گیرد. کیسی این شرط را می پذیرد و از جران جدا می شود اما اندک مدتی بعد
جولی یت بر اثر ابتلا به یک بیماری سخت کلیوی نیاز به پیوند کلیه پیدا می
کند و هزینه آن به ۲۰۰ هزار دلار سر می زند و کیسی چاره ای ندارد که به نزد
جران بر گردد و باز هم برای او کارهای خلاف بکند تا این پول را فراهم
آورد.
ماموریتی سخت
جران این بار ماموریت سختی را برای کیسی تعیین می کند و از وی می خواهد یک
کامیون حاوی مواد مخدر را که متعلق به یک خلافکار بزرگ دیگر به نام هاگن
کال (آنتونی هاپکینز) است برباید و به دست او برساند. بین کال و جران از
قدیم یک رقابت شدید و دشمنی ویژه وجود داشته و این اتفاق تازه بر شدت آن می
افزاید. کال که رد کیسی را زده و به هویت او پی برده، گماشته های خود را
به تعقیب وی می فرستد و او بارها محاصره می شود اما هر بار به شکل غریبی می
گریزد و حتی وقتی یک ماشین سرقتی زیر پایش را از دست می دهد، به اتومبیل
سریعتری برای ادامه فرارهایش دسترسی پیدا می کند. کار به آنجا می کشد که
کال جولی یت را می دزد تا از او به عنوان یک طعمه برای به دام اندازی کیسی
بهره گیرد و این مقدمه ای بر برخورد نهایی دو خلافکار بزرگ با یکدیگر و
تعیین تکلیف شان در مقابل چشم های وحشت زده کیسی و جولی یت است.
عروسک های بی اختیار
شاید بنظر برسد که ماجراها و به ویژه صحنه های تعقیب و گریز به خوبی به
تصویر کشیده شده و همین طور هم هست و این فیلم ۱۰۰ دقیقه ای با تهیه کنندگی
جوئل سیلور و بن پیو و بر پایه سناریویی از اف اسکات فریزیر و اران کریوی
با سرعت چشمگیر خود در بیان حوادث توانسته است تماشاگران را سرگرم و تا
پایان بدنبال خود بکشاند اما حقیقت امر این است که اضافه بر جفا به دو
کاراکتر مسن و نامداری که پیشتر نام و وصف شان آمد، حتی دو جوان اول خود را
نیز به شکلی عمیق صاحب هویتی مشخص و با ارزش نکرده و آنها مثل عروسک هایی
هستند که هیچ چیز از خود ندارند و فاقد شجاعت و هدف اند و ۲۴ ساعته از دست
این و آن می گریزند. تفاوت و عیب اساسی تر «تصادم» این است که بر خلاف
بسیاری از آثار سینمای «B» جهان در دهه های اخیر که از فیلم های «A» (درجه
اول) هم بهتر بوده اند، مزیت قابل ذکری ندارند و این فیلم که فیلمبرداری اش
با اد وایلد و ادیت آن با کریس جیل و موسیقی متن آن سروده ایلان اشکری
است، به اعتبار فیلم های «B» ضربه وارد می کند و موجب تنزل درجات این پدیده
می شود.
از موقعیت پدرم سوءاستفاده نمیکنم
گروه او این روزها فیلم «نقطهکور» ساخته مهدی گلستانه را
بر پرده سینماها دارد و نقش شخصیتی به نام نرگس را بازی میکند. مظفری در
این فیلمبا بازیگرانی چون محمدرضا فروتن، هانیه توسلی، شقایق فراهانی،
خاطره اسدی و محسن کیایی همکاری کرده است.
«نقطه
کور» دو سال پیش در جشنواره فیلم فجر حضور داشت؛ فکر نمیکنید اگر فیلم
زودتر در سینماها به نمایش درمیآمد و بازیتان زودتر دیده میشد، اتفاقات
بهتری برایتان میافتاد و نقشهای خوبی به شما پیشنهاد میشد؟
من
از زمانی که فیلمبرداری «نقطهکور» تمام شد، پیشنهادات برای بازی در
فیلمهای سینمایی و سریالهای تلویزیونی کم نداشتم، اما طبیعتا اکران هر
فیلمی اگر بموقع و در زمان طلایی باشد، میتواند اتفاقات بهتری برای
بازیگران و دیگر عوامل آن رقم بزند؛ ضمنا یکی از دلایلی که پیشنهادها به
همکاری منجر نشد، بحث کمبود بودجه بود که باعث شد پروژههایی که
میتوانستند به کارهای خوبی تبدیل شوند، در همان مرحله پیشتولید باقی
بمانند. پروژههایی هم بود که من و سازندگان آثار نتوانستیم برای همکاری به
توافق برسیم.
چقدر حضور بازیگران سرشناس به عنوان همکار و همبازی، شما را برای پذیرفتن پیشنهاد ترغیب میکند؟
سینما
یک کار گروهی است و نمیتوان شخصی به آن نگاه کرد. من هم سعی میکنم در
انتخابهایم به این مساله توجه کنم، ضمن اینکه به عنوان فردی کمتجربهتر
نسبت به دیگران، ترجیح میدهم در این سالهای اولیه حضورم در سینما، با
گروهی شناخته شده کار کنم که پشتوانه خوبی دارند تا بتوانم از آنها یاد
بگیرم و کار هم به خاطر حضور این عوامل حرفهای بخوبی دیده شود.
از طرف دیگر هم به ماجرا نگاه کنیم؛ قرار گرفتن در جمع بازیگران چهره و سرشناس، مجال دیده شدن را به شما میدهد؟
مگر
میشود آدم در یک کاری که در مجموع خوب باشد، دیده نشود؟ همه دوستان و
همکاران یک پروژه سینمایی همیشه تلاش میکنند بهترین کار را ارائه دهند؛
این اتفاق در فیلم «نقطه کور» هم افتاد. من هم به عنوان بازیگر در این فیلم
مثل دیگر کارها ضمن یادگرفتن از همکارانم، سعی کردم خودم را به آنها
برسانم.
پدرتان فیلم را دیده است؟
بله.
چه نظری درباره بازی شما داشت؟
پدرم
همیشه مشوق من است و انگیزه لازم را به من میدهد. البته جاهایی هم خیلی
رک است و بدون اینکه حتی پیشبینی کنم، مرا نقد میکند؛ نقدهایی که سازنده
و کارشناسانه است و بسیار به کارم میآید. اگر قرار باشد در این کار
ماندگار شوم، باید نقدپذیر باشم؛ چه از طرف ایشان و چه از طرف دوستان و
دیگر افراد صاحبنظر، اما پدرم این فیلم را دوست داشت و نظرش درباره بازی
من و دیگر بازیگران کار مثبت بود.
آقای مظفری در دو سال اخیر جشنواره فیلم فجر، مدیر کاخ مردمی بود. احیانا به عنوان دختر مدیر، سوءاستفادهای از این موقعیت نکردید؟!
(میخندد)
من حتی از این موقعیت استفاده هم نکردم، چه برسد به سوءاستفاده. چون دقیقا
در همان زمان، سر اجرای تئاتر «کابوسهای حضرت اشرف» (حسین پاکدل) در
مجموعه ایرانشهر بودم و اگر هم میخواستم، نمیتوانستم بروم فیلمهای
جشنواره را ببینم، اما روزهای شنبه که تئاتر تعطیل بود، به پردیس ملت
میرفتم و به پدرم در انجام یکسری از کارها کمک میکردم.
تجربه فعالیت در تئاتر، چقدر در تلویزیون و سینما به کمک شما میآید؟
بازیگری
در تئاتر مثل یک کلاس درس از تمامی جهات میماند؛ چه به لحاظ روحی،
فیزیکی، فن بیان، اطلاعات عمومی و... قطعا این موارد به اضافه آگاهی و
شناختی که در تئاتر به دست میآید، خیلی در مدیوم تلویزیون و سینما مفید
خواهد بود. تجربههای تئاتری که با کارگردانهای بنامی چون حسین پاکدل،
ایوب آقاخانی و هادی مرزبان داشتم، بدون تردید در تلویزیون و سینما به کمک
من آمده است.
فکر
نمیکنید دایره انتخابی برخی تهیهکنندهها و کارگردانها برای نقشها
محدود است و آنها مثلا برای یک شخصیت خانم جوان فقط به گزینههای معدودی
فکر میکنند و نقشها به بازیگران خاصی میرسد؟
من
اینطور فکر نمیکنم؛ چون به عنوان بازیگر اینقدر باید تلاش کنم و در
کارهای خوبی حضور داشته باشم که من هم جزو آن گزینهها قرار بگیرم. اتفاقا
کارهای پرسروصدایی هم بوده که من جزو کاندیداهای ایفای نقش در آنها بودم،
اما به دلایلی این اتفاق نیفتاد. من اصلا به این چیزها فکر نمیکنم.
در
فضای مجازی هم حضور پررنگی دارید و بزنم به تخته 221 هزار نفر فالوئر
دارید! با کژرفتاریهای احتمالی برخی کاربران در این محیط چه میکنید؟
هیچ.
چه کار میتوانم بکنم؟ فقط برخی مواقع که الفاظ رکیکی را به کار میبرند و
صراحت کلامشان خیلی بالا میزند، من به خاطر این که بیشتر از این اذیت
نشوم و خانواده و دوستانم هم ناراحت نشوند، آنها را بلاک میکنم.
کار جدید چه خبر؟
سر
یک تمرین تئاتر هستم که اگر انشاءالله همه چیز خوب پیش برود، طی چند روز
آینده روی صحنه میرود. البته چون این کار روابط عمومی دارد، اجازه بدهید
من نامی از این تئاتر نبرم و خبر اجرای آن از این طریق اطلاعرسانی شود.
برنامه
خاصی برای مسیر بازیگری خود دارید، مثلا بگویید سالی یک تئاتر بازی میکنم
یا فقط در نقشها و کارهایی با این مختصات حضور پیدا خواهم کرد؟
نه،
چون به خاطر اینکه اگر بخواهم خودم را در چارچوب خاصی محدود کنم و بنا را
بر برنامهریزی ذهنی خودم بگذارم، شاید برخی کارهای خوب را از دست بدهم.
من خودم را به جریان کاری که دارم و پیشرویم است، سپردهام و تلاش میکنم
بهترین اتفاق برایم بیفتد.
نمایشگاه کتاب هم این روزها برگزار میشود. چقدر اهل مطالعه هستید؟
سعی میکنم هر ماه یک کتاب بخوانم.
آخرین کتابی که خواندید، چیست؟
الان
چند وقت است روی درست خواندن اشعار فارسی و آثار شاعرانی چون حافظ تمرکز
کردهام. برای من پیش آمده کتاب حافظ را باز کردهام، اما نتوانستم آن را
درست و روان بخوانم. با خودم فکر کردم چقدر بد است که من نمیتوانم با تسلط
این اشعار را بخوانم، برای همین بتازگی روی این موضوع وقت میگذارم.
آغاز فیلم برداری پایتخت 5 از فردا در مازندران
سریال «پایتخت 5» به کارگردانی سیروس مقدم و
تهیهکنندگی الهام غفوری و نویسندگی محسن تنابنده با مشارکت سازمان هنری
اوج دوشنبه در منطقه شیرگاه استان مازندران مقابل دوربین میرود.
وی
همچنین افزود: تست گریم بازیگران انجام شده است و گروه تولید با مهیا سازی
لوكیشنها و شرایط تولید وارد فاز تصویربرداری خواهند شد.
سیروس
مقدم كارگردان مجموعه سریال پایتخت در خصوص ساخت فصل پنجم سریال پایتخت می
گوید: مجموعه تلویزیونی «پایتخت 5» تا یكی، دو روز دیگر در شهر شیرگاه
كلید می خورد.
حدود دو سال از پخش «پایتخت 4» می گذرد و در طی این دو
سال، هر جا كه رفتیم، هر كه را كه دیدیم، با هر كه هم صحبت می شدیم، به طرق
مختلف سراغ «پایتخت 5» را می گرفتند. گویی با دیدن من، یاد گمشده ای می
افتادند یا دلتنگ خانواده نقی می شدند و یا عیدها، سر سفره هفت سین
و...احساس میكردند چیزی كم دارند.
مقدم
ادامه داد: تیم ما در این فاصله سریال «علی البدل» را ساخت. سریالی متفاوت،
سخت و جذاب؛ اما مخاطب، باز هم سراغ «پایتخت» را می گرفت و «علی البدل» را
با «پایتخت» مقایسه می نمود و این مسئولیت ما را سنگین تر می كرد.
كارگردان
«روز حسرت» افزود: ایده ساخت «پایتخت 5»، زمانی برای ما جدیتر شد كه
موسسه فرهنگی اوج، برای تهیه و تولید آن پیشقدم شد. من به دلیل همكاری
مشتركی كه طی این سالها با موسسه اوج داشتم و كار مشترك دیگری كه به نام
«هنگام بیداری» با هم پیش می بردیم، شناخت خوبی از آنها داشتم و از آنجایی
كه این موسسه، سابقه و تولیدات قبلیاش نشان میدهد دغدغه های فرهنگی و
ارزشیاش مبتنی بر تولید آثار فاخر، مردمی و ارزشمند است، احساس كردم كه
این همكاری قطعاً از روی شناخت و منطق پیش خواهد رفت. من در جایی دیگر هم
گفتهام، اگر موسسه اوج پا پیش نمیگذاشت و ما را زیر چتر حمایتی مادی و
معنوی خود قرار نمیداد، شاید باز هم مردم شانس دیدن پایتختی دیگر را پیدا
نمی كردند و این خود، اهمیت حضور آنها و تلاش شان را برای تولید «پایتخت
5»، روشن تر می نماید.
كارگردان
سریال «علی البدل» گفت: از آنجایی كه موسسه اوج دارای اساسنامه و هدفمندی
روشن در تولید آثار فرهنگی است و همانا سرمایه گذاری و نظارت در تولید
آثار ارزشمند و پر محتوا و مردمی ، هدف غایی آنها است، این بار قصه و سوژه
سریال «پایتخت 5»، در راستای همین اهداف فرهنگی و منطبق بر آرمانهای این
موسسه و سازمان صدا و سیما خواهد بود.
كارگردان سریال «چك برگشتی»
اظهار داشت: برای پر كردن این خلأ و نیاز مردم به دیدن «پایتخت»، با هم
اندیشی و تبادل افكار فی ما بین، تصمیم گرفته شد كه مسئولیت محتوایی،
اجرایی و تولید «پایتخت 5» هم در لیست سفارش های این موسسه و در كنار چندین
و چند فیلم، سریال، آثار مستند و ... قرار بگیرد.
وی
تصریح کرد: از آنجایی كه در قصه «پایتخت» و هنگام بیداری و ... مسئله سبك
زندگی ایرانی ـ اسلامی، عشق و تحكیم خانواده، احترام به والدین، حس وطن
دوستی و خداپرستی و دشمنستیزی و دهها موضوع انسانی، اجتماعی، مذهبی و
سیاسی و اقتصادی در میان است و تلاش دارد تا به فضای وحدت در جامعه، ایجاد
امید در مردم، ساده زیستی، خداترسی، اتحاد اقوام به شكلی سالم و سازنده كمك
نماید، طبیعی است كه موسسه اوج با تفكر و بررسی های همه جانبه، از چنین
آثاری حمایت كرده و با نظارت و درایت شرایط مساعدی را برای پیشرفت این گونه
آثار مهیا سازد.
مقدم گفت: «پایتخت 5»
سریال سختی است، به مسائل و فضاهایی ورود می كند كه برای خود ما هم تازگی
دارد، به همین دلیل از همان ابتدا با مشاركت اوج و معرفی چند مشاور توسط
آنها و دیدن فیلمهای مستند و غیر مستند، فیلمنامه به لحاظ محتوایی،
كارشناسانه و با پژوهش پیش رفت و حضور موسسه اوج باعث تسریع در كار نگارش و
فیلمبرداری خواهد شد.
وی در خصوص سبك
روایت فیلمنامه اظهار داشت: فعلاً نمی شود فیلمنامه را لو داد، اما به طور
كلی می شود گفت كه قصه فضایی جدید و شیرین دارد. چندین سفر به خارج از كشور
و شمال و جنوب ایران باید انجام شود و كلا سریال در فصل جدید بسیار پر
لوكیشن است.
وی در پایان گفت: موضوعاتی
ویژه و خاص در قصه فصل پنجم طرح میگردد كه امیدوارم این تلاش مشترك با
حمایت مدیران سازمان صدا و سیما پایه گذار اثری آبرومند و قوی تر از
پایتختهای قبل برای مخاطبان شریف ایرانی باشد.
سریال
«پایتخت 5» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیهکنندگی الهام غفوری با مشارکت
سازمان هنری اوج دوشنبه این هفته در منطقه شیرگاه استان مازندران مقابل
دوربین میرود.
عوامل سریال عبارتند از:
تهیه
کننده: الهام غفوری، کارگردان: سیروس مقدم، طراح و سرپرست نویسندگان: محسن
تنابنده، بازیگران: محسن تنابنده، احمد مهرانفر، علیرضا خمسه، ریما
رامینفر، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبدالهی، بهرام افشاری، سارا و نیکا
فرقانی، مجتبی بلال حبشی، مصطفی بلال حبشی، سلمان خطی و ...، مدیر
تصویربرداری: فرشاد گلسفیدی، گروه تصویر: وحید ملك محمدی، شمس الدین رئیس
وند، امیرحسین آردهی، رضا احمدی، حسین ارقبایی، مدیرچهره پردازی: مجید
اسکندری، مجریان گریم: مرتضی كهزادی، محبوبه تاتلاری، ایمان خیراندیش، سروش
عباسی، مدیر برنامهریزی: فهیمه کمالی، دستیار اول کارگردان: مصطفی
تنابنده، منشی صحنه: آسیه معصوم زاده، دستیار كارگردان: میلاد منصوری،
دستیار برنامه ریز: امین رنجبر، طراح صحنه و لباس: آرزو غفوری، گروه صحنه:
جواد فاضلی، احمد عبدالهی، محمد مرادی، مشاور هنری: عباس بلوندی، مدیر
صدابرداری: امیر پرتوزاده، گروه صدابرداری: پرویز جلیلی، علی میرزاد،
تصویربردار پشت صحنه: خسرو احدزاده، مدیر تولید: محمود اتحادی، مشاور
رسانهای: مجتبی احمدی، دستیار تهیه:محمدرضا آهی، عكاس: نادر فوقانی، مدیر
تدارکات: آرش صالحی، دستیاران تدارکات: ابوالفضل لطفی، سینه موبیل: ایمان
احمدی، ایرج ابراهیمی، بدلكار: امیرحسین خنجری، حمل و نقل: رضا جنانی،
محمدرضا عبدالله زاده، مازیار نوری، مسعود رحیمی، رضا خالقی و ...
وقتی تابلوی رستوران صاحبش را به آرزویش رساند + عکس صاحب رستوران Bigstar Sandwiches تابلوی گچی خود را جلوی رستوران گذاشته
بود و به خاطر اینکه بتواند یکی از بازیگران مطرح هالیوود را ببیند به
عنوان شوخی روی تابلو نوشت: لیام نیسون در این رستوران مجانی غذا میخورد.
سایت هافینگتون پست خبر داد لیام نیسون بعد از چند روز که این تابلو در
جلوی این رستوران گذاشته شد، به این رستوران آمد و صاحب این رستوران غذای
وی را مجانی سرو کرد.
مجوز ساخت فیلم حاتمیکیا صادر شد
فیلمنامههای «مشت در وقت اضافه» به تهیهکنندگی و کارگردانی مهدی فخیمزاده با محوریت اجتماعی (حادثهای)، «به وقت شام» به تهیهکنندگی محمد خزاعی و کارگردانی ابراهیم حاتمیکیا با موضوع تحولات منطقه و «بابامو بگیر» به تهیهکنندگی و کارگردانی حسن کاربخش با محوریت اجتماعی (کمدی) موافقت شورای ساخت سازمان سینمایی را اخذ کردند.