هنرمندانی که بسی تیر و دیماه واردی بهشت را در رادیو همصدا و همراه مردم بودند حتی درون خانههای خشت و گلی دورافتادهترین نقطه این مرزوبوم راه یافتند. با راه شب دوشادوش شبزندهداران بودند و...
گروه فرهنگ و هنر: محمدرضا نبیئی در یادداشت پیش رو که پیرامون تولد 77 سالگی رادیو نگاشته معتقد است: بودند افرادی از فامیل و آشنایان که خط قرمز تحریم رادیو را شکسته و پنهانی رادیو را در خانه عزیز میداشتند و قدر میدانستند و محرومین از این جعبه جادویی بااطلاع رسانی به یکدیگر که امشب "دلکش " ترانه و برنامه دارد یا "جانی دالر "پخش میشود به بهانه شبنشینی در خانه "رادیو دار "تجمع میکردند و تا پاسی از شب بهدوراز چشم "تحریم داران "به صدای رادیو گوش جان میسپردند.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که در شبکه های اجتماعی نیز منتشر شده، به شرح زیر می باشد:
چهارم اردیبهشت سال 1319 برای اولین بار این صدا از جعبه جادویی به گوش مردم ایران رسید: "اینجا تهران است رادیو ایران "
از آن تاریخ تابه امروز 77 سال میگذرد و این بهانهای بود تا صدابرداران، صدا پردازان، نویسندگان، تهیهکنندگان و گویندگان و هنرمندان نام آشنای رادیو گرد هم آیند و از پیشکسوتان این رسانه نام آشنا و دیرپای تجلیل به عمل آورند
فرصت ذیقیمتی برای نگارنده فراهم شد تا از نزدیک در فرهنگسرای ارسباران شاهد مستند زیبای "آقای هرتز "با هنرنمایی سراجالدین موسوی در همین رابطه باشم و خود را در جمع هنرمندان خوشنام رادیو (محمد قربانی، مریم نشیبا، ایرج برخوردار، ماهداد توکلی، خانم برزویی، بهروز رضوی، علیرضا دباغ، علی اذرارغون، سید مهدی صدیفی، خلیل هدایتی، حسین جوادی، علیرضا معینی و مریم جلالی و...) ببینم
هنرمندان "صدا "که حولوحوش نیمقرن پیش جذب "صدا "شدند و صدا نیز با ایشان عجین گردید و اینگونه شد که زندگی مشترک چند دهه را آغاز کردند.
هنرمندانی که بسی تیر و دیماه واردی بهشت را در رادیو همصدا و همراه مردم بودند حتی درون خانههای خشت و گلی دورافتادهترین نقطه این مرزوبوم راه یافتند. با راه شب دوشادوش شبزندهداران بودند و برنامههای صبح جمعه که لبخند بر لبان هموطنان خسته از کار روزانه و روزمرگی در زندگی بهغایت ماشینی مینشاند همچنین رادیو پیام، رادیو فرهنگ و...همه و همه
آنان کمابیش نیمقرن پیش که با زلف و گیسویان مشکی در کنار یکدیگر به صدا پیوسته بودند اینک با زلف وگیسوانی سفید برخی عصا در دست، بهظاهر از "صدا " گسستهاند ولی همصدا دل در هوای یار "خوشصدا "سپردهاند و همگی دلنگراناند که بنا به ضربالمثل
نو که آمد به بازار
کهنه میشه دلآزار
فضای مجازی بعضاً آلوده و رسانههای دیداری و نوشتاری نوظهور عرصه را بر صدای صداقت پیشه وبی آزار وبی آسیب تنگ کردهاند و این نوعی "تهدید " است مثل گذشته که پای "تحریم "رادیو در میان بود.
دوران کودکیام را به خاطر میاورم که تیغ تحریم زیر گلوی رادیو بود تا صدایش را در نطفه خفه کند، میگفتند:
رادیو صدا و آواز زنان نامحرم را پخش میکند، حرام و گناه است.
پدربزرگها و پدران متدین و مذهبی بنا بر نظر برخی علما و روحانیون رادیو را حرام و مانع ورود آن به خانهها میشدند و کوچکترها هم محروم بودند.
در این میان بودند افرادی از فامیل و آشنایان که خط قرمز تحریم رادیو را شکسته و پنهانی رادیو را در خانه عزیز میداشتند و قدر میدانستند و محرومین از این جعبه جادویی بااطلاع رسانی به یکدیگر که امشب "دلکش " ترانه و برنامه دارد یا "جانی دالر "پخش میشود به بهانه شبنشینی در خانه "رادیو دار "تجمع میکردند و تا پاسی از شب بهدوراز چشم "تحریم داران "به صدای رادیو گوش جان میسپردند.
چیزی نگذشت که رادیو خودش را به همه قبولاند حتی تحریم کنندگانش.
و نبود خانه و خانوادهای که هر صبح و ظهر و شام رادیو را نپیچاند تا صدای دلخواهش را بشنود و لذت ببرد.
اگرچه امروزه همهچیز عوضشده حتی "پیچاندن " که نزد نسل جدید معنای دیگری دارد اینان مپیچانند تا نبینند
و نشنوند!
اما چه زیبا گفت مولانا "
این جهان کوه است و فعل ما "صدا "
بازمیآید "صدا "ها را "ندا "
و بهاینترتیب "صدا "تا ابد ماندگار شد