نگاهی به جايگاه تفکر سيدمرتضي آويني در عرصه فرهنگ و هنر کشور در آستانه سالگرد شهادتش
فردا سالگرد شهادت سيد شهيدان اهل قلم، مرتضي آويني است. درباره او در اين دو دهه پس از شهادتش بسيار کنگره و همايش و ميزگرد برگزار شده است.
به گزارش
بولتن نیوز، فردا سالگرد شهادت سيد شهيدان اهل قلم، مرتضي آويني است. درباره او در اين دو دهه پس از شهادتش بسيار کنگره و همايش و ميزگرد برگزار شده است.
جالب است که طي سالهاي اخير حتي عدهاي کوشيدهاند او را به واسطه برخي نظراتش در قالب روشنفکران عصر انقلاب اسلامي جا بدهند؛ همان معاملهاي که عدهاي با شهدايي چون بهشتي، همت و بسياري از شهدايي که عظمت نام آنها غيرقابل انکار بوده است، انجام دادهاند و هر طيفي کوشيده با دست گذاردن بر برخي شاخصههاي فکري آنها خود را به طور مطلق بيبهره از عظمت نامشان نداند. با دور شدن از زمان شهادت آويني و تغيير نسلها اين مصادره کردنهاي طمعورزانه بيش از پيش جلوه کرده است.
البته در اين بين بودهاند افرادي که همچنان منتقد آويني ماندهاند يا در اين زمانه به او انتقادهايي وارد ميکنند، اما حقيقت ماجرا اين است که سيدمرتضي آويني قابل مصادره کردن نيست و آثار او بيش از هر چيزي نسبت کامل او با پديده با عظمتي چون انقلاب اسلامي را بازتاب ميدهد.
ايستاده در مقابل ليبراليسم
ويژگي اصلي آويني که کمتر به آن اشاره شده است در بند فضاي هنري حاکم قرار نگرفتن بود يعني در زمانهاي که تفکر هنر براي هنر و روشنفکري با وجود درگيري کشور با پديدهاي حماسي چون جنگ به واسطه کمکاري و سهلانگاري مديران فرهنگي در حال گستردگي و عرضاندام بود و ميرفت به جريان غالب تبديل شود و خود را براي هميشه تثبيت کند، افرادي چون آويني تمامقد مقابل اين فضا قرار ميگرفتند و جرياني قابل اعتنا و غيرقابل انکار از هنر انقلاب را در بعد انديشه نمايندگي ميکردند.
قرار گرفتن مقابل فضاي روشنفکري که اتفاقاً از سوي مديران و هنرمندان به ظاهر همراه با انقلاب در حال توسعه بود، احتياج به لوازمي داشت که آويني به عنوان يک مغز متفکر و استراتژيست فرهنگي به لحاظ فردي از آن برخوردار بود و يکتنه به اندازه چند سال در زمينه تئوريپردازي در زمينه هنر و فرهنگ انقلاب منشأ اثر بود و مانند چشمهاي جوشان در بزنگاهي خطير راه را به جويندگان نشان ميداد.
عملگراي انقلابي
يکي از مهمترين ويژگيهاي آويني که او را متمايز از بسياري از انقلابيون راستين ميکرد اين بود که او بيش از بسياري از مدعيان و وفاداران به انقلاب اسلامي نگاهي فرهنگي به اين پديده داشت و به اين باور در عمل و نظر رسيده بود که بزرگترين و مهمترين وجه انقلاب اسلامي وجه فرهنگي آن است. او نه تنها در عرصه نظر و تئوريپردازي به شکلي مداوم انديشه انقلاب را بارور ميساخت بلکه در اين ميدان عملگرايي کمنظيري نيز از خود نشان ميداد و در کنار انديشهورزي با لوازم و وسائل هنر نيز آشنا بود.
آويني هم در وسط معرکه جنگ نرم فرهنگي آن سالها پيشرو بود و در ميانه ميدان ميرزميد و هم با دوربينش به وسط معرکه جنگ نظامي ميزد و نابترين تصاوير را از حماسه جبههها ضبط ميکرد. او جزو معدود فارغالتحصيلان رشته معماري بود که اتفاقاً در زمينه علوم انساني و نظري صاحب انديشه و نظر بود و هيچگاه به عناوين و القاب دهان پرکن مهندسي براي ابراز وجود متوسل نميشد.
اگرچه مهندس بود، ولي کسي او را به عنوان يک مهندس نميشناخت چون بيش از آن بود و هرگز مدرک در معرفي شخصيت او جايگاهي نداشت.
سردار فرهنگي انقلاب
آويني را ميتوان انقلابيترين مدير فرهنگي يا فرهنگيترين مدير انقلابي تاريخ جمهوري اسلامي لقب داد.
او هوشمندانه از فروغلتيدن در وادي آن بخشي از سياست که تصاحب قدرت در آن حرف اول را ميزند پرهيز داشت، نه هرگز براي نمايندگي مجلس خيز برداشت و نه براي عضويت در احزاب رايج دورخيز کرد، همواره خود را سربازي براي حزبالله ميدانست با اينکه سردار بيهماورد اين عرصه بود.
هنر انقلاب اسلامي بيش از همه به آثار و انديشههاي برجاي مانده از آويني مديون است. هنوز پس از گذر بيش از دو دهه از شهادت او حتي يک آويني در عرصه هنر و فرهنگ انقلاب طلوع نکرده و هنوز آرا و افکار اوست که آبشخور تشنگان و جويندگان حقيقت انقلاب اسلامي است. انقلاب اسلامي هر قدر به جلو ميرود فقدان او را بيش از پيش احساس ميکند. نظرات او در زمينه سينما پس از گذشت 24سال از شهادتش هنوز تازه، کاربردي و به روز است.
جالب است که هنرمندان نسل نويي که در عرصه هنر و به ويژه سينما خود را عرضه ميکنند به شکلي پا جاي پاي آويني ميگذارند و از پلههاي نردباني که او به لحاظ تئوريک ساخته بالا ميروند. محمدحسين مهدويان و گروه جواني که او را همراهي ميکنند بيشک يکي از ميوههاي معدود اما اثرگذار مدرسه آويني محسوب ميشوند.
آويني و تفكرش هنوز در حاشيه است
انقلاب اسلامي در دهه چهارم خود بيش از پيش به جدي گرفتن جنبه فرهنگي انقلاب که نقطه ثقل و قوت انقلاب هم هست نيازمند است و در اين راه تنها مرداني از جنس آويني ميتوانند اثرگذار باشند. تأثيرگذاري آويني در هنر انقلاب نشان داد که کمبود بودجه و امکانات براي شکوفايي هنر انقلاب هرگز نميتواند بهانه خوبي براي کمکاري در اين عرصه باشد.
آويني بزرگترين و البته منصفترين منتقد جريان و تفکر هنري حاکم بر دهه 60 بود و هنوز در عرصه مديريت راهبردي هنر و فرهنگ کشور انديشههاي او مهجور است و در هيچ دورهاي به جريان غالب و زيربناي اصلي تبديل نشده است.
آويني با وجود کنگرهها و همايشها و ميزگردهاي پرشماري که هر سال به خصوص در ايام سالگرد شهادت او برگزار ميشود و حرفهاي بسياري که درباره او بر زبان رانده ميشود و فيلمهايي که درباره او ساخته ميشود، همچنان در فکر و ذهن مديران فرهنگي کشور جاي خود را باز نکرده و غربتي دنبالهدار را طي ميکند.
هنوز بيش از اينکه تفکرات و تئوريهاي آويني بر جريان فرهنگي کشور جاري شود خاطرات و داستانهاي او بازخواني ميشود و دعوا سر اين است که او دقيقاً به کدام نحله و جريان و طيف سياسي نزديکتر بود و اين مسئله که چقدر راه و انديشه آويني در عرصه فرهنگ و هنر کشور جاري و ساري است، مسئلهاي فرعي تلقي ميشود. آويني هنوز در حاشيه هنر و فرهنگ کشور است و معلوم نيست قرار است چه زماني به طور جدي به متن اين عرصه وارد شود.
منبع: روزنامه جوان