امیررضا میرآقا گفت: موش این نمایش با شخصیتهای موش قبلی تفاوت دارد، این شخصیت در «شهر قصه» سربه زیر و نا امید بود اما این موش جسور است و طرف مقابلش هم یک موش دیگر است.
به گزارش بولتن نیوز، نمایش عروسکی «موش تا موش» به نویسندگی و کارگردانی رامین کهن این روزها در تالار هنر تهران در حال اجرا است. افتتاحیه رسمی این نمایش در سال جدید هفتم فروردین ماه با مراسمی نمادین به مناسبت روز ملی تئاتر و با حضور علاقه مندان و پیشکسوتان تئاتر عروسکی در تالار هنر برگزار شد. یکی از صداپیشگان نمایش «موش تا موش» که صداپیشگی آقا موشه را برعهده دارد، امیر میرآقا پیشتر در سریال «آب پریا» ساخته مرضیه برومند در نقش فیروز، فیلم سینمایی «آزمایشگاه» به کارگردانی حمید امجد و فیلم «عصبانی نیستم»، سریال «روزهای بد بدر» از سعید آقاخانی با نقش تقی، سریال «سر به راه» از سعید سلطانی و سریال «زعفرانی» به کارگردانی حامد محمدی و صدا پیشکی عروسک کپل در نمایش «شهر موشها» به کارگردانی مرضیه برومند را برعهده داشته است. درباره نمایش «موش تا موش» و صدا پیشگی آقا موشه با امیررضا میرآقا به گفت وگو نشستیم که در ادامه میخوانیم:
*به عنوان سوال نخست چطور به نمایش «موش تا موش» رسیدید، چه مسیری را طی کردید؟
یادم میآید سال 86 یا 87 برای نمایش هملت از زبان کوچه و بازار جایزه عروسکی گرفتم ، خانم مرضیه برومند در آن سال داور جشنواره بودند و جایزه بهترین بازیگری را به من دادند من هم آن دوره دانشجو بودم و میدانستم که جشنواره عروسکی جایزه بازیگری ندارد خلاصه چند ماه بعد هم مرا انتخاب کردند برای دو نقش اصلی در سریال «آب پریا» و من وارد عرصه بازیگری شدم. در «شهر موشها» 5 نفر کاندید صدای کُپُل بودند که در نهایت من شبیهترین صدا شناخته شدم به غیر از آن صدای نوچه و یکی از چهارقلوها و گربهها به نام خدنگ را هم من داشتم.
در یک محفل دوستانه با رامین کهن، کارگردان همین کار «موش تا موش» صحبت میکردیم ایشان دوست من هستند و خلاصه پیشنهاد آقا موشه عاشق پیشه را به من دادند ،من هم قبول کردم و خیلی هم بابت زحماتش از او تشکر میکنم. خلاصه هم بازیگر و هم صدا پیشه شدم موش قصه عاشق پیشه است خودش هم ساز میزند و آواز میخواند. من هم از فضای موسیقی و آواز دور نبودم البته موسیقی سنتی آشنا نبودم که با تمرین انجام شد.
*کار موسیقی به چه صورت بود؟
البته من خودم از فضای موسیقی و آواز دور نبودم اما قسمتهای خوانندگی من در یکی ـ دو بخش خیلی وسواس به خرج دادم و بعد متوجه شدم که تصورم اشتباه بوده بهرحال این موش عاشق پیشه خواننده نبوده و نباید انتظار یک خواننده و نوازنده درجه یک از او میداشتم. نکته دیگر هم این است که قرار شد کار ضبط شده و پلی بک باشد، چون آواز داشت به نفع ما هم شد، هم کار تمیز در میآمد و هم از بداهههای بیخودی دور میشد. ما هم استودیو رفتیم و قبلش تمرین کردیم اینکه حس بین دو موش باید چطور باشد و کجاها این حس رد و بدل شود.
*از صدای خودتان راضی بودید؟
من هنوز اجرای خودم را ندیدم چون بلافاصله بعد از آن درگیر یک کار برای عید شدم، کار «سرآشپز پیشنهاد میکند» از شهاب حسین پور، و دقیقا هر روز تمرینات این کار ساعت هشت شب بود اما بازخوردی که از سایرین گرفتم خوشبختانه کار خوب در آمده است. درباره راضی بودن از صدای خودم هم که من اگر راضی نباشم کلا کاری را تمام نمیکنم به نظرم هم اولویت نخست کارگردان است که خوشبختانه او هم راضی بود.
*درباره کاراکتر آقا موشه صحبت کنید، چطور شخصیت عروسکی است؟ آیا شخصیت او شبیه شخصیت موش شهر قصه است؟
آقا موشه عاشق موش دیگری است، یک مقدار لحن لوتی منشانه دارد اما ادب را حفظ میکند. این موش با موش شهر قصه تفاوت دارد، بهرحال آن کار هم جزو کارهایی بود که انقضا نداشت و در هر دوره میتوانست تازگی داشته باشد اما ما ذهنیتمان چنین چیزی نبود. البته من هم اول کار که پیشنهاد دادند یاد خاله سوسکه و آقا موشه قدیم افتادم اما این کار با کار شهر قصه متمایز است کسانی که کار را ببینند خودشان متوجه میشوند، بهرحال آن نمایش قدیم هم چون اولین کار بود به یادها ماند و منبع شد، موش شهر قصه سر به زیر و ناامید بود اما این موش به لحاظ شخصیتی متفاوت است بهرحال اگر نام قصه ما هم خاله سوسکه بود، وضع همانطور میشد اما اسم کار ما موش تا موش است، در انتخاب اسم هم زیرکی کارگردان به خرج داده شده است.
خلاصه در ذهن کارگردان این نبوده که شباهت ایجاد کند، شاید شباهت از خاله موشه باشد که مقداری در غرورش شبیه خاله سوسکه میشود اما کلیت داستان ربطی به آن ندارد، چرا که کار شهر قصه از نمایشهای رو حوضی قدیم نشأت گرفته بود اما این کار بدان سمت نرفته، به خاطر شخصیت آقا موشه و لوتی گریاش خیلی برایم سخت بود که من هم سنتی بخوانم اما بهرحال کار انجام شد.
*اولویت شما در کارهای عروسکی، صدا پیشگی، تئاتر و تلویزیون چیست؟
بهرحال کارهای سینمایی و تلویزیونی پولشان بیشتر است دروغ است اگر نگوییم و ما هم بگوییم هنر برای هنر کار میکنیم من امسال سبک خودم را تغییر دادم چند سال پیش هم در تلویزیون بودم اما امسال را اینطور شروع کردم البته اگر بازهم پیشنهاد خوبی باشد قبول میکنم. در زمینه تئاتر هم باید بگویم که متأسفانه به تئاتر دولتی بها داده نمیشود، تئاتر خصوصی هم که نامش مشخص است باید پول داشت و خرج کرد منظور من هم از تئاتر دولتی این است که هر دفعه باید به این بربخوریم که بودجه نداریم! درحالیکه میتوانیم علائق و سرگرمی مردم را با میزان اندکی بودجه تأمین کنیم. بنابراین خوب است که بودجه در اختیار تئاتر و تلویزیون باشد چرا که الان تلویزیون هم به کمبود بودجه برخورده است.
در زمینه تبلیغات تئاتر هم باید خیلی پول خرج کرد یک مقدار حمایت لازم داریم علاقه شخصی من این است که چون دیپلم سینما و لیسانس بازیگری تئاتردارم هر دو را حفظ کنم اما به نظر خودم زندگی در تئاتر جریان دارد، چنین زندگی هیچ وقت در سینما و تلویزیون نیست تئاتر برایم عزیزتر است و ارجحیت دارد. درباره صداپیشگی هم من باید بگویم که فعلا تازه کار هستم ، خانم برومند و دیگر دوستان با تجربه تر هستند به نظرم صداپیشگی برایم جذاب است منتها اول باید یاد بگیرم و تجربه کنم دوست دارم صداپیشگی انیمیشن را نیز با همین دوستان تجربه کنم.
*نکته آخر؟
در صداپیشکی خانم مرضیه برومند و خانم پورمختار خیلی به من کمک کردند همینطور الکا هدایت از خانواده عروسکیها در همین نمایش خیلی به من کمک کرد وی هم قابلیتهای زیادی دارد در شهر موشها هم بچه من «کپلک» بود.