شرایط اقتصادی و شغلی به حدی سخت شده است که کمتر جوانی توان برآمدن از پس هزینههای ازدواج را دارد. علاوه بر آن خانوادهها نیز هم چون گذشته دیگر قدرت حمایت همهجانبه از فرزندان خود را ندارند و...
گروه اقتصادی: بالاخره پس از مدتها انتظاری که بعد از سرشماری نفوس و مسکن کشیدیم، آمارهای جدید جمعیتی اعلام شدند. آمارهایی جالب و در بعضی موارد شوکآور. بدترین قسمت این آمارگیری آنجایی است که نرخ رشد جمعیت را صفر اعلام میکند. این بدترین خبر ممکن برای هر کشوری است. همانگونه که ژاپن در حال تشویق است تا بر نرخ رشد جمعیتش بی افزاید، علیالقاعده مسئولان کشور ما نیز باید همین تلاش را انجام میدادند؛ اما حقیقت چیز دیگری است که درنهایت امروز به این نقطه رسیدهایم.
به گزارش بولتن نیوز، در اواسط دهه شصت نرخ رشد جمعیت دچار انفجار شد و به ناگاه بهشدت بالا رفت. کارشناسان و مسئولان آن زمان به این نتیجه رسیدند که به علت عوارض این اتفاق در آینده و مشکلاتی که متعاقب این رشد ناگهانی امکان دارد رخ دهد، سیاستهایی را در پیش گرفتند که جمعیت را کنترل کنند اما در برقراری و ادامه این سیاستها زیادهروی شد تا جایی که امروز به این نقطه رسیدهایم. بهترین توضیح را در این مسئله مقام معظم رهبری دادهاند:
حد زادوولد در جامعهی ما چیست؟ من اشاره کردم؛ یک تصمیمِ زماندار و نیاز به زمان و مقطعی را انتخاب کردیم، گرفتیم، بعد زمانش یادمان رفت! مثلاً فرض کنید به شما بگویند آقا این شیر آب را یک ساعت بازکنید. بعد شما شیر را باز کنی و بروی! ماها رفتیم، غافل شدیم؛ ده سال، پانزده سال. بعد حالا به ما گزارش میدهند که آقا جامعهی ما در آیندهی نهچندان دوری، جامعهی پیر خواهد شد؛ این چهرهی جوانی که امروز جامعهی ایرانی دارد، از او گرفته خواهد شد.
اما سؤالی که ایجاد میشود این است که اشتباهی شد و به آن نیز پی برده شد. چه اقداماتی برای جبران آن در دولتهای گوناگون صورت گرفت. بهغیراز مقام معظم رهبری که سیاستهای کلی خانواده را تدوین و ابلاغ فرمودند و مکرراً توصیه کردند و روشنگری نمودند و آگاهی دادند، هیچکس دیگری فعالیتی که میبایست شاهد انجامش بودیم را انجام نداد. ابتداییترین مسئله برای افزایش نرخ رشد جمعیت افزایش رفاه عمومی و ازدواج زودهنگام است. مواردی که تمام دولتها به هر چه بیشتر فاصله گرفتن مردم از آنها تلاش کردند.
شرایط اقتصادی و شغلی به حدی سخت شده است که کمتر جوانی توان برآمدن از پس هزینههای ازدواج را دارد. علاوه بر آن خانوادهها نیز هم چون گذشته دیگر قدرت حمایت همهجانبه از فرزندان خود را ندارند و از پس هزینههای روزمره خود بربیایند، موجب خوشحالیشان است. بند نهم سیاستهای ابلاغی خانواده میگوید که:
ارتقا معیشت و اقتصاد خانوادهها با توانمندسازی آنان برای کاهش دغدغههای آینده آنها درباره اشتغال، ازدواج و مسکن.
اینها دقیقاً همان مواردی است که دولتهای گوناگون در برآورده کردن آنها دچار قصور گشتهاند. در این شرایط انسان دچار شبهه میشود که نکند توطئهای در کار است تا نسل ایرانیان تکثیر نشود و تعدادشان روزبهروز کاهش پیدا کند. اگر روند کاهش جمعیت و عوامل کاهش جمعیت را پی بگیریم، میتوانیم به موارد شبهه برانگیز زیادی برسیم.
جدای از این موارد، هنگامیکه رهبر معظم انقلاب با همه توان در میانصحنه حضور دارد و سیاست ابلاغ میکند، وظیفه تمام قوا است که آن سیاستها را اجرا نمایند اما پس از گذشت زمان بسیاری هیچ اتفاقی رخ نداده است و هم چنان مشکلات گذشته وجود دارند. هیچکس از مسئولان انتظار ندارد که پول و امکانات برای افراد در شرف ازدواج فراهم کنند، بلکه از دولتها این انتظار میرود که شرایط ازدواج را تسهیل کنند؛ یعنی با ایجاد ظرفیتهای شغلی جدید برای انبوه قشر تحصیلکرده و جوان و ترمیم وضعیت اقتصادی کشور، به نقطهای برسیم که جوان ما که در سن ازدواج قرار دارد، هزاران دغدغه نداشته باشد و با دلی قرص و محکم برای تشکیل خانواده و رشد و بالندگی خود اقدام کند. در همین زمینه مقام معظم رهبری دو گفته دارند که نشاندهنده شناخت ایشان از مشکل و راهحل آن میباشد:
مهمترین فایدهی ازدواج، تشکیل خانواده است و بقیهی مسائل، فرعی و درجهی دو و یا پشتوانهی این مسئله است؛ مثل تولید نسل یا ارضای غرایز بشری، اینها همه درجهدو است، درجهی اول همان تشکیل خانواده است.
ایشان همچنین درجایی دیگر فرمودهاند که: ازدواج به نظر من یکی از کارهایی است که مسئولان مربوطه باید به آن توجّه کنند. ما در این زمینهها - هم در مورد ازدواج جوانان و هم در مورد لوازمی که ازدواج دارد – سفارشهای زیادی هم به مسئولان دولتی کردهایم.
تنها امیدی که نسبت به اصلاح روند موجود داریم در این است که اعلام آماری بهدستآمده، بتواند مسئولان امر را به خود بیاورد تا شاهد اتفاقی دیگر باشیم.