همین دیروز برای خروج از پارکینگ مقابل منزل با خودرویی پارک شده مقابل درب پارکینگ مواجه شدم، بعد از کلی پرس و جو متوجه شدم راننده در صف نانوایی است تا اول صبح...
گروه اجتماعی: محسن قائمی نسب در یادداشت پیش رو که پیرامون فرهنگ شهر نشینی نگاشته، معتقد است انبوه خودروها و کمبود جای پارک در شهر، تهران را به پارکینگی سیار مبدل کرده است. پارک دوبله و سوبله در خیابان ها، بویژه در حوالی مراکز خرید واقعا آزار
دهنده شده است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته، به شرح زیر است:
تب و تاب خریدهای عید و سفرهای درون شهری، انبوه خودروها و کمبود جای پارک در شهر، تهران را به پارکینگی سیار مبدل کرده است. پارک دوبله و سوبله در خیابان ها، بویژه در حوالی مراکز خرید واقعا آزار دهنده شده است. بساط دستفروشان ، ماهی قرمز فروشان و.... این ها همه، در کنار گذاشتن جعبه و گلدان و.... برخی فروشندگان، که جلوی مغازه خود را برخلاف قانون به پارکینگ ( البته بدون پارک خودرو) اختصاصی خود تبدیل کرده اند که فقط در ایران ما قابل مشاهده است! همین دیروز برای خروج از پارکینگ مقابل منزل با خودرویی پارک شده مقابل درب پارکینگ مواجه شدم، بعد از کلی پرس و جو متوجه شدم راننده در صف نانوایی است تا اول صبح نان گرمی برای صبحانه تهیه کند، بعد از ۱۵ دقیقه با بربری گرمی رسید، چیزی نگفتم، نگاهی به قدو بالایش کردم نگاهی...بگذریم و سکوت.... سکوتی که...باز هم بگذریم! تعارفی کرد و گفت بفرمایید نمک ندارد ! گفت میخواهی بیرون بیایی؟ ببخشید یه لحظه رفته بودم صف نون!!
یاد قضیه ای افتادم که یک شنبه هفته قبل به مناسبتی خدمت دکتر صالحی معاون رئیس جمهور و رئیس سازمان انرژی اتمی بودیم، الحق که از مباحث مطروحه در جلسه که از برجام و اخلاق و مدیریت و ارتباطات و رسانه و... بود حض وافری بردیم. ایشان خاطره ای هم از سال ها پیش که منزل برادرشان در سوئیس رفته بودند نقل کردند. دکتر صالحی گفتند چندین سال پیش که برای دیدن برادرم به سوئیس رفته بودم در خیابانی خلوت برادرم خودرو را پارک کرد و در حالی که من در اتومبیل بودم برای خرید، چند لحظه ای پیاده شد، پس از آن پیرزنی به طرف ماشین آمد و گفت خودرو را درست پارک نکرده اید، من هم گفتم چشم الان درستش میکنیم، منتظر بودم برادرم بیاید و حرکت کنیم که دیدم خانم تذکر دهنده پس از چند قدمی که دور شد نگاهی به پشت سرش کرد و مجددا برگشت و گفت درست پارک می کنید یا به پلیس خبر بدهم! .......
گفتم درست مثل ایران خودمان!