کاندیدهای بخش غیرانگلیسی زبان اسکار بیانیه ای صادر کردند؛
آقای فرهادی با خود چه می کنید؟!
نمی دانم این آفت روشنفکری در ایران است یا همه جای دنیا روشنفکران این چنین هستند. افرادی که برای متفاوت نشان دادن خود، بر روی همه عقاید پا می گذارند و به راحتی از همه چیز می گذرند...
گروه فرهنگ و هنر: روز گذشته بیانیه ای از سوی کارگردانان فیلم های کاندید در بخش غیر انگلیسی زبان مراسم اسکار صادر شد. بیانیه ای که در پی فرمان «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا مبنی بر ممنوعیت موقت ورود اتباع ۷ کشور مسلمان، از جمله ایران بود و بعدا لغو شد. این فرمان باعث شد که عوامل ایرانی فیلم «فروشنده» که کاندید بهترین فیلم غیر انگلیسی زبان نیز هست، اقدام به تحریم این مراسم کردند و از حضور در آن امتناع کردند. بیانیه روز گذشته نیز ادامه همان روند در وضعیت پر تلاطم سیاسی آمریکاست.
به گزارش بولتن نیوز، اما بحث اصلی بررسی محتوای این بیانیه است. بیانیه ای که بیش از هر چیزی، بر انسان گرایی و اومانیسم تأکید دارد و محتوای آن ما را به این نتیجه می رساند که عده ای لاقید و مخالف دین آن را نوشته اند. در بخشی از این بیانیه که بیشتر مدنظر است آمده: «... صرف نظر از این که چه کسی در روز یکشنبه (بامداد دوشنبه) برنده شود ما از تفکر بر اساس مرزها اجتناب می‌کنیم. ما معتقدیم چیزی به عنوان بهترین کشور، جنسیت، مذهب و رنگ پوست وجود ندارد و می‌خواهیم این جایزه نمادی از اتحاد بین‌الملل و آزادی برای هنر باشد...»
این تفکر که هیچ نژاد و جنسیت و رنگ پوست برتری وجود ندارد کاملا صحیح است اما در مورد دین و کشورها چگونه ممکن است چنین چیزی درست باشد؟! مگر می شود رژیم صهیونیستی و حامی بزرگ تروریسم یعنی عربستان سعودی را با کشوری هم چون ایران در یک کفه قرارداد. کشورهایی که تاریخی سیاه دارند که پر است از خونریزی و توطئه. این ایده روشنفکرانه که همه کشورها برابرند، در ذهن صادرکنندگان همین بیانیه نیز وجود ندارد و فعل عملکردشان متناقض است با گفتارشان. برای نمونه نیز می رویم سراغ هم وطنمان البته اگر ایشان خود را ایرانی بدانند یعنی اصغر فرهادی.
فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» از زبان سیمین می گوید ایران جای زندگی نیست و انواع ایرادات را به جامعه ایران و مردم ایران نسبت داد. حال فردی که چنین ایران و جامعه ایرانی را می کوبد و بهشتش ینگه دنیا است، چگونه می تواند بگوید کشورها و نژادها و قوم و قبیله ها برابرند. این حرف جز پوسته ای خوش بر و روی چیزی ندارد و پوچ است زیرا تنها یک بازی رسانه ایست و حتی در همین گفتار اشتباه نیز اعتقادی وجود ندارد.
از سوی دیگر همه ادیان را برابر دانسته اید و هیچ کدام را برتر از دیگری ندانسته اید. با همه تحریفاتی که در آیین یهودیت و مسیحیت انجام شده، هم چنان هر دوی این ها هم چون اسلام رحمانی هستند. چگونه می شود که ادیان رحمانی را با بت پرستی یکی بدانید. این دیگر انتهای پز روشنفکری است جناب فرهادی. شما در این بیانیه ادیان آسمانی را با چیزهایی برابر دانسته اید که با عقل جور در نمی آیند. مثلا شیطان پرستی نیز آیینی است برای خودش. طبق تفکر و بیانیه شما آن ها با معتقدین به ادیان آسمانی برابرند!!! با خودچه می کنید جناب فرهادی؟! یک جایزه و زندگی در ینگه دنیا به این همه حرف های تأسف آور می ارزد؟! آقای فرهادی با این تفکرات به فکر فردای قیامت نیز هستید؟!
نمی دانم این آفت روشنفکری در ایران است یا همه جای دنیا روشنفکران این چنین هستند. افرادی که برای متفاوت نشان دادن خود، بر روی همه عقاید پا می گذارند و به راحتی از همه چیز می گذرند. به نظر می رسد این امر بیش از هر جا در ایران رخ می دهد زیرا ریشه های مذهبی و فرهنگی در ایران بسیار قوی است و درصورتی که فردی بخواهد ادعای روشنفکری کند، می بایست تمام این ها را کنار بگذارد تا بگوید روشن فکر است. گویا به ایشان دیکته شده که باید دین نفی شود، جامعه تحقیر شود، رفتارتان این گونه شود تا روشنفکر شوید. تمام آن چه که از روشن فکری یاد گرفته اند ادا و اطوار است و جز بازی کردن کاری بلد نیستند.
به هر حال فرهادی پیش از این هم از این درفشانی ها داشته است اما دیگر دین را تا این اندازه آشکار به کناری نگذاشته بود. هر چند که سیر رفتارهایش در نهایت منجر به همین اتفاق نیز می شد و دیر یا زود شاهد این سخنان می شدیم.
این تفکر که هیچ نژاد و جنسیت و رنگ پوست برتری وجود ندارد کاملا صحیح است اما در مورد دین و کشورها چگونه ممکن است چنین چیزی درست باشد؟! مگر می شود رژیم صهیونیستی و حامی بزرگ تروریسم یعنی عربستان سعودی را با کشوری هم چون ایران در یک کفه قرارداد. کشورهایی که تاریخی سیاه دارند که پر است از خونریزی و توطئه. این ایده روشنفکرانه که همه کشورها برابرند، در ذهن صادرکنندگان همین بیانیه نیز وجود ندارد و فعل عملکردشان متناقض است با گفتارشان. برای نمونه نیز می رویم سراغ هم وطنمان البته اگر ایشان خود را ایرانی بدانند یعنی اصغر فرهادی.
فرهادی در «جدایی نادر از سیمین» از زبان سیمین می گوید ایران جای زندگی نیست و انواع ایرادات را به جامعه ایران و مردم ایران نسبت داد. حال فردی که چنین ایران و جامعه ایرانی را می کوبد و بهشتش ینگه دنیا است، چگونه می تواند بگوید کشورها و نژادها و قوم و قبیله ها برابرند. این حرف جز پوسته ای خوش بر و روی چیزی ندارد و پوچ است زیرا تنها یک بازی رسانه ایست و حتی در همین گفتار اشتباه نیز اعتقادی وجود ندارد.
نمی دانم این آفت روشنفکری در ایران است یا همه جای دنیا روشنفکران این چنین هستند. افرادی که برای متفاوت نشان دادن خود، بر روی همه عقاید پا می گذارند و به راحتی از همه چیز می گذرند. به نظر می رسد این امر بیش از هر جا در ایران رخ می دهد زیرا ریشه های مذهبی و فرهنگی در ایران بسیار قوی است و درصورتی که فردی بخواهد ادعای روشنفکری کند، می بایست تمام این ها را کنار بگذارد تا بگوید روشن فکر است. گویا به ایشان دیکته شده که باید دین نفی شود، جامعه تحقیر شود، رفتارتان این گونه شود تا روشنفکر شوید. تمام آن چه که از روشن فکری یاد گرفته اند ادا و اطوار است و جز بازی کردن کاری بلد نیستند.
به هر حال فرهادی پیش از این هم از این درفشانی ها داشته است اما دیگر دین را تا این اندازه آشکار به کناری نگذاشته بود. هر چند که سیر رفتارهایش در نهایت منجر به همین اتفاق نیز می شد و دیر یا زود شاهد این سخنان می شدیم.
منبع: بولتن نیوز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شما یا واقعا نقد ادبی نمی دانید یا تجاهل می کنید . در اثر یک هنرمند شخصیت های مختلفی وجود دارند که سخنان گاه متضادی بیان می کنند . چرا اندیشه و سخنان نادر در آن فیلم را منتسب به فرهادی نمی دانید ؟ او که برای احترام به پدر و نگهداری از او دست از همه چیز می شورد؟
البته به نظر من اوهم یک شخصیت است و بیان کننده شخصیت نویسنده نیست که اگر بخواهیم تمامی شخصیت های هر نویسنده را بیانگر شخصیت او بدانیم دیگر در دنیا یک نویسنده متعادل پیدا نخواهیم کرد