کد خبر: ۴۴۶۸۹۱
تاریخ انتشار:
کارشناسان، خبرنگاران و مدیران رسانه در نشستی مجازی به بحث و تبادل نظر پرداختند:

آسیب شناسی پوشش رسانه ای – خبری رویداد پلاسکو؛ باید ها و نبایدها!

پلاسکو و شعله های سوزانش به تاریخ پیوست و یاد رشادت های شهدای آتش نشان در اذهان جاودانه گردید. لیکن برای کارشناسان و فعالان رسانه ای، تازه اول ماجراست و پرونده تحلیل این رویداد از منظر رسانه ای همچنان باز است
آسیب شناسی پوشش رسانه ای – خبری رویداد پلاسکو؛ باید ها و نبایدها!
گروه فرهنگی: بلا شک با گذر زمان و فاصله گرفتن از حادثه ریزش ساختمان پلاسکو، تحلیل و نتیجه گیری از پوشش رسانه ای و روایت های خبری جامع تر و صحیح تر خواهد شد. لذا گروه تلگرامی پوشش_خبری با توجه به سپری شدن زمان قابل ملاحظه ای از این حادثه و فروکش کردن شعله های هیجان و احساسات ناشی از آن، نشستی مجازی با حضور مدیران و فعالان رسانه ای-خبری و به منظور «تحلیل و آسیب شناسی پوشش خبری حادثه پلاسکو» را میزبانی کرد.

به گزارش بولتن نیوز، در این نشست مجازی که آقایان دکتر نعمتی ( مدیر کل روابط عمومی سازمان صداوسیما)، دکتر نصرالهی ( عضو هیئت علمی دانشگاه و مولف کتاب مدیریت پوشش خبری بحران در رسانه های حرفه ای)، گنجی ( مدیرکمپانی خبری رویترز و تیما در ایران)، صمدی( خبرنگار صداوسیما در دفتر آلمان)، مقدس زاده( فعال رسانه ای مقیم آمریکا) و برخی از کارشناسان و فعالان رسانه مشارکت داشتند، ابعاد مختلف این موضوع مطرح شد که در ادامه می آید:  


منابع رسانه ای برای پیگیری حادثه پلاسکو

مدعوین در پاسخ به پرسش:  «اخبار پلاسکو را از چه منابعی دنبال می کردی»، بیان داشتند:

آقای مقدس زاده:
طبیعتا در حال حاضر سریعترین منبع خبری؛ شبکه های برپایه تلگرام هست که این خبر رو از اونجا دریافت کردیم و برای پیگیری اخبار تکمیلی پوشش زنده خبری و گزارش های شبکه خبر انگلیسی (پرس تی وی) بر روی فیس بوک؛ پوشش مناسبی بود برای دریافت اخبار

دکتر نصرالهی:
بدیهی است افرادی که تمرکز مطالعاتی و کاری شون خبر است ، اخبار را از منابع مختلف می گیرند  و در مورد  پلاسکو هم خودم را  محدود به یک منبع نکرده  و از همه منابع استفاده کرده ام .فکر می کنم بسیاری از مردم هم با دسترسی هایی که دارند از یک منبع خبر نمی گیرند.

دکتر پیشنمازی:
طبعا مثل سایر موارد مربوط به بحران ها و حوادث اولین خبر را از طریق شبکه های مجازی دریافت و در ادامه ضمن پیگیری اخبار رسانه های محازی اخبار را از رسانه های رسمی مثل شبکه خبر دنبال کردم تا تناقضات و صحت و سقم ماجرا را تشخیص دهم.

اتفاق یا رویداد شگفت آور

پاسخ کارشناسان به پرسش : « در طول مدت شروع حادثه پلاسکو تا پایان آن چه موضوع، نکته یا رویدادی اتفاق افتاد که از منظر رسانه ای شما را شگفت زده کرد؟

آقای گنجی:
به نظرم، پیگیری اتفاق در حجم وسیع . واکنش های متعدد و مختلف مردم بهمراه سناریو سازی های زیاد از جمله شگفتی های این رویداد بوده.
❓ایشان در توضیح بیشتر پیرامون «سناریو سازی» اضافه کردند:
نباید فراموش که کرد که مردم عادی، فاقد بسیاری از اطلاعات در حوزه های مختلف هستند. این خلع ، خود بخودی باعث ارائه یک تعریف ناقص از یک رویداد می شود. آدمها معمولا نخستین برداشت های خود را بازنشر می دهند. سناریویی می سازند که حاصل برداشت خودشان از یک واقعه است. در اتفاق پلاسکو ما ساعت ها  و حتی روزها شاهد تصورات و بعضا توهمات توده بودیم. آنها به یکی از ابزار رسانه در نشر خبر دسترسی داشتند اما الزاما آنچه منتشر می کردند مقبول و کامل نبوده است. یک نگاه تک بعدی به یک رویداد چند وجهی داشتند.

آقای مقدس زاده:
نکته جالب این اتفاق "احساس مسئولیت" یا حس "رسانه بودن" مردم در جریان این حادثه بود که متاسفانه مشکلات زیادی رو برای تیم آتشنشانی ایجاد کرده بود.

 دکتر نصرالهی:
 بهره برداری سیاسی از فاجعه انسانی، و بازی رسانه ها در زمین کنشگران سیاسی و دادن فرصت برای ارائه گزارش کار به آن ها  و پیگیری نکردن تناقضات آماری و  پرداخت سطحی  و تکراری  موضوع در روزهای مختلف ، دامن زدن زیاد از حد بر هیجانات از جمله شگفتی های پوشش خبری رسانه ها در مورد پلاسکو بود.

دکتر پیشنمازی:
نکته شگفت انگیز و قابل تامل این خبر لحظه فروریختن ساختمان بود که خبرنگار حاضر در صحنه که رویداد را گزارش می کرد کاملا تحت تاثیر هیجانات خود گزارش دهی می کرد و کمتر اثری از حرفه ای گری گزارشگری بحران در آن دیده میشد.

بحران؛ «بودن» یا «شدن»، مسئله این بود! 

خلق «کلیدواژه» برای توصیف یک رویداد از سوی رسانه، رویکرد رسانه به آن رویداد را مشخص می کند. بعنوان مثال در واقعه ریزش ساختمان پلاسکو، رسانه ها از آن با عناوینی چون «تراژدی»، «حادثه»، «فاجعه» یا «بحران» برای توصیف آنچه در پلاسکو روی داده است استفاده کردند. به همین دلیل از کارشناسان پرسیده شد که «آیا واقعه پلاسکو ظرفیت اطلاق «بحران» را در خود داشت؟ و اصولا در ادبیات رسانه ای، به چه پدیده ای بحران گفته می شود؟


آسیب شناسی پوشش رسانه ای – خبری رویداد پلاسکو؛ باید ها و نبایدها!


دکتر پیشنمازی:
بحران پدیده ایست که یک سیستم پویا را دچار اختلال کرده و از حالت تعادل خارج می سازد و خسارات مادی و معنوی زیادی را بر سیستم مذکور تحمیل می کند. 
از آنجاییکه رویداد پلاسکو کل سیستم مدیریت شهری و بویره بخش مدیریت بحران از جمله اورژانس، اتش نشانی، هلال احمر  را از حالت تعادل خارج ساخته بود و همراه با خسارات مادی و معنوی فراوانی بود لذا این ظرفیت را داشت که از آن تحت عنوان بحران نام ببریم. 
نکته دیگری که این رویداد را به دایره بحران بودن می کشاند، ماهیت چند وجهی آن است به این معنا که نه تنها سیستم شهری بلکه حتی سایر حوزه های زندگی جامعه ما را نیز تحت تاثیر قرار داد. به واقع این رخداد نشان داد که علاوه بر ضعف مدیریت در سیستم نظارت و مدیریت شهری، ضعف فرهنگی و... نیز در جامعه فعلی موجود است که نیازمند توجه و تامل جدی است.

دکتر نصرالهی:
تعریف بحران نسبی است ،همان طور که خانم دکتر پیشنمازی نوشتند  اینکه نظم موجود پایتخت  و بسیاری از دستگاههای امدادی و نظامی و انتظامی و ... را بهم ریخت و همه دستگاهها را  روانه آنجا کرد و مردم، آسیب پذیر بودن شهر از زلزله احتمالی را حس کردند و ضعف مسئولان و رسانه ها در مدیریت یک آتش سوزی آشکار شد ، می توان به آن بحران گفت. ضمن اینکه دامنه حادثه و اتفاق  محدود و بار معنایی آن کوچک و خفیف است وقتی حادثه از حدی فراتر رود و اصطلاحا دربرگیری زیادتری داشته باشد و افراد زیادی را تحت پوشش قرار دهد ، بحران  قلمداد می شود .البته پیشنهاد می کنم خیلی درگیر این واژه های نباشیم آنچه که مهم است و با ضرس قاطع می توان گفت بحران آمادگی نداشتن در مقابل این نوع حوادث ، آسیب پذیر بودن کلان شهرها و فقدان برنامه مشخص مدیریت بحران و  همزمانی کار مسئولان رسمی بحران و رسانه ها با شروع بحران و پایان آن و داشتن رویکرد توصیفی از آن  است .

آقای گنجی:
واقعه پلاسکو برای یک شهر بزرگی مثل تهران، بزرگ نبود بلکه بنظرم بزرگ دیده و شنیده شد.

خانم کهن روز:
به راستی واقعه پلاسکو نباید در شمایل یک بحران مورد تاکید و توجه قرار می گرفت، 
طبیعتا هرچقدر بر بحران بودن آن تاکید بیشتری شود، مفاهیمی مانند موارد زیر بیشتر مورد توجه قرار می گیرد:
اینکه ظرفیت در چه اندازه ای است و چه موضوع و حادثه ای با چه ایعادی میتواند برای آن بحران تلفی شود. اگر بپذیریم مسئله ای بحران است  به همان نسبت انتظارات و توقعات در مورد آن ایجاد می شود   و همه چشمها به دنبال این است که با این بحران خودخوانده   چگونه مواجهه صورت میگیرد. و. ...

یکی دیگر از موضوعاتی که مورد بحث قرار گرفت، تاثیر پوشش گسترده و همه جانبه داخلی، بر چگونگی بازنمایی رسانه های بین المللی و نوع نگاه دنیا به ایران بود. بعنوان مثال رادیو ملی آمریکا (NPR) این اتفاق را شرمندگی ای برای تهران خواند که تنها با ریزش یک ساختمان شهر در حالت بحران فرو رفته که مسئولان نظام هم در حال پیگیری اون هستند(نقل قول از آقای مقدس زاده). 

خانم کهن روز در این رابطه بیان داشتند: «بزرگ کردن حادثه پلاسکو در حدی که حدود 9 روز یک صفحه دائمی مستقیما آن را از یک شبکه بین المللی (خبر) پخش کند شایسته نبود. نه تنها تا این اندازه لزومی به پوشش نیست بلکه باید تهدیدهای این کار رو هم در نظر گرفت.
البته این رویکرد با انتقاد آقای مقدس زاده روبرو شد. ایشان «نیاز مخاطب» را به عنوان چراغ سبز برای پوشش این واقعه بیان داشتند و گفتند: «خیلی موارد شده ما رفتیم iribnews رو باز کردیم برای پیگیری یه خبر؛ یه نیم خبر هم ندیدیم. مجبور شدیم سربزنیم به جاهای دیگه تا آخر یه خبر نسبتا قابل تایید از بی بی سی گرفتیم. همین مصلحت اندیشی های شاید بی مورد باعث میشه که ریزش مخاطب شدید بوجود بیاد». ایشان ادامه دادند:«پخش زنده الان کمترین کاریه که رسانه میتونه بکنه و ارزونترین...
آنتن رو پر میکنه... هیجان رو بالا میبره و مردم هم احساس میکنند از جریان عقب نیفتادند.
بی جهت نیست که حتی یه تیراندازی که برعکس ایران یه امرخیلی متدوالیه اینجا پخش زنده میرند و حتی ممکنه ساعتها پوشش بدند.
اما این در مورد لزوم پوشش یه حادثه ما میگیم که لازمه پوشش داده بشه...چرا که نه 
خانم کهن در پاسخ، ضمن انتقاد از پوشش گسترده یک «حادثه شهری» در رسانه بین المللی خبر، پیشنهاد دادند: «می شد این ماموریت رو به شبکه استانی داد  (شبکه 5) و در بخش های خبری شبکه خبر اخبار مربوط به  حادثه پلاسکو پوشش داده می شد.

در این میان خانم دکتر پیشنمازی البته نظر دیگری داشتند و معتقد بودند: « برجسته سازی ماجرای پلاسکو یکی از ارزنده ترین موج های خبری ای بود که طی چند سال اخیر دیدم. چرا که بروز انواع بحران ها و بویژه پدیده زلزله در تهران حتمیست، رسالت خبری فعالان این عرصه ایجاب می کند هشدارهای لازم را در این باب چه به مسوولان و دست اندرکاران و چه به مردم عادی بدهند. 
برجسته سازی موضوع ساختمان پلاسکو این حسن را داشت که وضعیت نامطلوب سیستم مدیریت شهری و بحران را در تهران و کل کشور به طور جدی مطرح کرد‌.  هرچند که بهای آن را آتش نشانان بی ادعا با خون خود پرداختند.»
همیشه پای سیاست در میان است!
آقای صمدی:
بنده از اين منظر به موضوع نگاه مي كنم كه ما در داخل كشور سياست زده هستيم. يعني هركسي خود را در يك جناح مي بيند بر همين اساس هم كوچكترين حادثه تبديل به يك بحران مي شود. ما در سالهاي گذشته مثلا اتش سوزي در بازار تهران را داشتيم. ان موقع در افكار عمومي اين يك حادثه بود و با ان مثل حادثه برخورد مي شد. اما سالها گذشته و يك حادثه تبديل به يك ميتينگ سياسي مي شود. نمونه اش امروز كه در مراسم تشييع جنازه عده اي خواستار استعفاي شهردار مي شوند. 

دکتر نصرالهی:
بازی در زمین «کنشگران سیاسی» یکی از نقاط ضعف پوشش حادثه پلاسکو بود. در طول مدت بحران پلاسکو، ما شاهد نوعی «شو گردشگری» از سوی مدیران مختلف (مرتبط و غیرمرتبط با ماجرای پلاسکو) بودیم که به نوبت در محل حضور پیدا می کردند و رسانه ها از جمله شبکه خبر با پوشش گسترده آن باعث ضریب دادن به این قضیه شدند. در صورتی که در رویدادهای مشابه نظیر خاک اهواز، سیل سیستان و بلوچستان یا بحران باغداران مازندران شاهد این حضورهای پی در پی نبودیم. لذا این رویکرد دوگانه و بازی رسانه ها در زمین کنشگران سیاسی یکی از فاکتورهای منفی پوشش حادثه پلاسکو بود. از جمله علل این ضعف در رسانه ها می توان از «شیفتگی به مسئولان»، «رویکرد جناحی رسانه ها و مستقل نبودن آن ها»، «نگاه غیر حرفه ای» و «ترجیح منافع جناحی و احتملا اقتصادی بر منافع ملی» نام برد ».

دکتر نعمتی:
اینکه رسانه ها نباید به گونه ای عمل کنند که به کنش گران سیاسی میدان داده شود درست است، اما این را در نظر بگیریم که در جامعه ما کنش گران سیاسی همواره از هر رویدادی برای بهره گیری استفاده می کنند، حتی اگر رسانه ها چندان به موضوع نپردازند. شرایط جامعه ما چنین است.

شهروند خبرنگار» یا «شهروند مزاحم»؟

تجمع افراد لباس شخصی و ایجاد اخلال در روند امدادرسانی نیروهای مربوطه موجی از انتقادها را ایجاد کرد  که در این نشست نیز به این موضوع اشاره گردید.

آقای مقدس زاده:
متاسفانه اون چیزی که به نام شهروند خبرنگار شاهدش هستیم در تناقض کامل رفتار حرفه ای رسانه ایست که منجر به تجمعات بی مورد و انتشار اخبار ضد و نقیض و نیز شایعات شد.
بنظر میرسه ازمهمترین عوامل بی نظمی و عدم وجود فضای کافی برای نیروهای امدادی و آتشنشانی وجود مردم بود که ممکن بود با مسدود کردن کامل چهارراه های اطراف و حضور کامل پلیس آن منطقه به صورت کامل مورد کنترل نیروهای امنیتی و امدادی می افتاد.
در حوادث در سطح بسیار کوچکتر در کشورهای دیگر ما شاهد حضور نیروهای امنیتی هستیم و درصورت هرگونه برخورد افراد متخطی با اونها برخورد جدی میشه.
ما تصاویری رو میدیدیم ازشبکه ها که مردم در فاصله چندمتری حضور داشتند و عکس و فیلم میگرفتند.
این نه تنها برای جان خودشون خطرناک بود بلکه باعث کندی کمک رسانی و مهار آتش بود.

همین الان هم اگه رسانه هایی بخواهند از فوتیج های شهروند خبرنگار ها استفاده کنند پیش از هرچیز به اونها راهکار کاملی از نحوه تهیه تصویر تا چگونگی تصویر و نکات فنی کلی گرفته تا بحث های ایمنی و حفظ جان که اتفاقا جز اولین نکات این راهکارهاست ارائه میشه.

فرصت رسانه های غیررسمی؛ تهدید، رقیب، فرصت

ترکیب موبایل، دوربین فیلمبرداری، اینترنت و اپلیکیشن های ارتباطی‌ از همه افراد یک «مخبر» بلقوه ساخته است که بسته به خواست خود هر مطلبی را به دست مخاطبان خود می رساند. شرایط بگونه ای شده است هیچ قانون و مقرراتی جلودار این پدیده نبوده و نیست. از طرف دیگر این رسانه های غیررسمی، مسئولیت و تعهد رسانه های رسمی را برای خود قائل نیستند و به همین دلیل «اعتبار» خبرها در آنها بسیار کم است.
با توجه به این اوضاع و احوال، استراتژی رسانه های رسمی و تابلودار، در مقابل هجمه همه جانبه این رسانه های «بی تعهد» در رویدادهای نظیر پلاسکو چگونه باید باشد تا از متلاطم شدن اذهان و افکار عمومی جلوگیری کرد؟


آقای مقدس زاده:
توجه بفرمایید این اتفاق مختص به ایران نیست.
در اینجا یک اصطلاحی هست به نام 15 second of fameکه منظورش اینه که افراد به مدت خیلی کمی مشهور میشوند و بعد این شهرت فقط پانزده ثانیه دوام دارد. که الان بخاطر وجود رسانه های اجتماعی خیلی رایج شده.
پس یه امر همه جاییه. همینجا الان درصد مخاطبین تلویزیون و حتی رادیو بسیار بسیار کم شده و کمتر هم میشه چرا که اولا مردم دوست دارند خودشون انتخاب کنند و کنترل کامل روی محتوای دریافتی داشته باشند.
به نظر میرسه پوشش زنده ی یک رویداد حداقلِ وظیفه رسانه تصویری باشه اما پاسخ به جزئیات مثل تعداد تلفات،
اندازه خسارت، علت حادثه و اتفاقات بعدی که سوال های مخاطب رو جواب بده از وظایف دیگه رسانه باشه که تو جریان حاضر رسانه ای میتونست به شکل خیلی موثری از وجود شبکه های مجازی استفاده کنه و به مخاطب خود خوراک دهد. به همین دلیل نحوه مدیرت بحران بسیار حائز اهمیته. اتفاق مهمی که داره میفته و نمیتونیم انکارش کنیم رشد رسانه های مجازیه...حالا تو اینجا فیسبوک و توئیتر؛ تو ایران تلگرام و اینستاگرام...
رسانه داران ما اگه توجهشونو بیشتر به سمت این شبکه ها ببرند؛ هم سریعتر به مخاطبین خودشون رسیدند و هم حتی از لحاظ هزینه تولید کمتری میتونند داشته باشند. بعنوان نمونه شبکه +AJ در رابطه با پلاسکو، ویدئویی را منتشر کرد که 2.1 میلیون بازدید، 23.228 مرتبه بازنشر و بیش از هزار و سیصد کامنت فقط درصفحه فیس بوک این شبکه را در پی داشته. لازم به توضیح است که +AJ سرویس مجازی الجزیره امریکا است که همچنان بعد از تعطیلی شبکه الجزیره امریکا بقوت مشغول فعالیت و تولید محتوای ویدیویی در بستر رسانه های مجازی چون فیس بوک، توییتر، اینستاگرام و اسنپ چت است.
همچنین در رابطه با رسانه های مجازی، به سازمان این انتقاد جدی وارد هست که سوار این نوع از رسانه ها نیست! مثلا صفحه ی فیسبوک خبرگزاری صداوسیما که مدت کمیست راه اندازی شده آخرین تصویر تصویر رونمایی از خودروی برقی ایرانیست که دقیقا روز قبل حادثه بوده و بعد ازآن هیچ پست جدیدی نیست.

آقای گنجی:
وجود شهروند خبرنگار یک مشکل و تهدید نیست بلکه یک فرصت برای رسانه های مرجع هستش ،اگر بدرستی از این پتانسیل و امکان استفاده بشود ...  فراموش نکنیم که هنوز هم مصرف کنندگان رسانه های اجتماعی نهایتا برای تایید محتوای آنچه که در فضای مجازی و رسانه های اجتماعی دریافت می کنند نیازمند رجوع به رسانه های مادر و اصلی هستند . یعنی خودشان هم می دانند تا وقتی خبری از سوی رسانه های اصلی تایید نشود دارای اعتبار حداکثری برای آنها نیست.

آقای صمدی: 
قطعا شبكه هاي مجازي را نمي توان ناديده گرفت و بايد از ظرفيت ان استفاده كرد. اين ظرفيت برای  همه رسانه ها متصور است يعني از روزنامه ها و خبرگزاري ها تا راديو و تلويزيون. بر همين اساس با اتخاذ يك راهبرد صحيح مي توان مانع از شايعه سازي  شد كه قطعا بازهم تقريبا منشاء ان شبكه هاي مجازي است. 
نمونه هاي استفاده از اين ظرفيت بسيار است. يك مثال مي زنم در حادثه برلين در شب كريسمس دقايق كوتاهي پس از حادثه تصاوير ميدان به طور زنده از شبكه n-tv المان پخش شد. اين تصاوير را يكي از خبرنگاران اين شبكه كه در انجا حضور داشت از طريق فيس بوك لايو مستقيم روي انتن فرستاد. يعني حتي قبل از انكه شهروندي با موبايل تصوير بگيرد رسانه تصويري ميدان را با استفاده از شبكه مجازي به تسخير خود دراورد.

دکتر نعمتی:
شاید مهمترین اشکال در فضای رسانه ای و علی الخصوص در فضای مجازی، تلفیق واقعیات و شایعات در ارتباط با موضوع بود که بسیار آسیب رسان به اعتماد مردم است.
اگر دقت کنید آنچه که در فضای مجازی انتشار یافت تا حدودی از واقعیت های مربوط به موضوع دور بود، چرا که متکی به احساسی عمل کردن بود تا عقلانیت.
بعد از بحران با عقلانیت بیشتری می توان به موضول پرداخت. مثلا شایعاتی در مورد انفجار برنامه ریزی شده در سازه پلاسکو که در بخشی از اخبار فضای مجازی به شدت مطرح شد و مواردی دیگر...

دکتر نصرالهی:
[در پاسخ به دکتر نعمتی] شایعه وقتی بوجود می آید که به نیازهای خبری مردم پاسخ داد ه نشود. وقتی رسانه توصیف دقیقی از ماجرا داشته باشد، هیچ وقت شایعه ایجاد نمی شود. وقتی رسانه به موقع وارد عمل شود شایعه اگر هم ایجاد شود، در اصطلاح نمی گیرد و گسترش پیدا نمی کنه. وقتی برخی رسانه ها روایتی یکطرفه از ماجرا ارائه می دهند و برخی از افراد اجازه طرح نظرات خود را ندارند بدیهی است شایعه بوجود می آید. مثلا هیئت امنای ساختمان یا بنیاد مستضعفان در رسانه ملی غایب بودند تا پیرامون حادثه صحبت کنند و یا از هیچ یک از  مسئولان امنیتی پیرامون شایعات شکل گرفته در مورد ریزش پلاسکو دعوتی نشد تا شفاف سازی نمایند. لذا با این تدابیر ساده میشد جلوی شایعه را گرفت. 

دوره های آماده سازی خبرنگاران در رسانه های معتبر بین المللی

یکی از انتقادات مطرح شده به عملکرد رسانه ها بویژه رسانه ملی، عدم آمادگی برای روزهای سخت و پوشش اتفاقات، حوادث و بلایای طبیعی و غیرطبیعی بود که تقریبا همه آن انتقادات بصورت کلی مطرح و اشاره ای به مولفه ها و اقدامات پیشنیاز برای آماده سازی خبرنگاران در شرایط مذکور نشد.
در ارتباط با این موضوع آیا کمپانی های خبری بین المللی  آیتم ها و مراحلی را برای خبرنگاران درنظر می گیرند تا آمادگی لازم برای مواجهه با شرایط سخت کسب کنند؟

آقای گنجی:
در رسانه های بزرگ آدمهای مخصوص (ذهنتان نرود به این سمت که این آدمها دارای ویژگی های فوق تصورند)  برای بحران ها انتخاب می شوند. الزاما دوره های خیلی خاصی برای اینها  مقرر نمی شود بلکه از ویژگی های فردی همین افراد در جای درست و ماموریت های خاص استفاده می شود ... به همین سادگی ... دنبال چیزی فراتر از این در رسانه های بزرگ نگردید . نیست. 
 شاید بر خلاف تصور بسیاری از دوستان باید عرض کنم که کار رسانه در اجرا ،در صورتی که بر اساس یک قاعده و یک شناخت درست باشد، راحت تر و شیرین تر از آنی است که در تصور کسی بگنجد. فقط کافی است که بر آن مشرف باشید.  یک زنجیره درست رسانه ای شکل گرفته باشد. آدمها درست انتخاب شده باشند. حالا می خواهد این فعالیت برای پوشش یک برنامه ی روتین و یک رویداد معمولی باشد و یا  یک اتفاق بزرگ و یک واقعه ناخوشایند.
 نظام رسانه ای ما در حال حاضر نیازمند یک دستورالعمل جدید نیست بلکه شدیدا نیازمند اجرا و مردان اجرایی است.... سردرگمی در بین مدیران و تصمیم گیران و تصمیم سازان به شدت قابل لمس است. بفرمایید باید چه کنیم تا از دست این دست مدیران خلاص شویم؟  البته کسی منکر نقصان در بخش اجرا هم نیست.
خلع اکنون ما در رسانه های ایرانی نداشتن تحصیلات آکادمیک نیست بلکه ناکارآمد بودن آن در اجراست .. همین مشکل در اقتصاد، سیاست، فرهنگ و ... مشهوده ...  چندان نمی شود به اصحاب رسانه خرده گرفت ما با یک اپیدمی در خوب خواندن و بد اجرا کردن مواجهیم .

آقای صمدی:
[در تایید آقای گنجی] به زبان ساده تر ادمهايي كه دوره اين كار را ديده اند انرا مديريت و اجرا مي كنند. مثلا در المان من نديدم خبرنگار اجتماعي از مناطق جنگي گزارش تهيه كند و بالعكس. درباره مديريت رسانه ها هم مديران اغلب پيشينه و تحصيلات رسانه اي دارند.
در كشورهاي پيشرفته هر رسانه كتابي دارد كه پيشتر اقاي گنجي به ان اشاره كرد style Book . اين كتاب مانند يك كتاب قانون است كه تا كوچكترين جزئيات مربوط به رسانه در ان نوشته شده است. رسانه ها بر اساس اين كتاب راهبرد دارند و هيچ مدير و خبرنگار و كارمندي نمي تواند از ان تخطي كند. مثلا بر اساس ان بودجه نوشته و اجرا مي شود يا كارمند ارزيابي و ارتقا درجه يا خلع درجه مي شود و دهها مورد ديگر كه همه روزه در كارمان با ان مواجه هستيم.

دکتر پیشنمازی:
خلا بزرگی در این زمینه موجود است. هر چند فعالیت های ارزنده ای در این باب انجام شده که نگارش کتاب پوشش خبری بحران از استاد گرانقدر جناب دکتر نصراللهی از جمله بهترین ها در این باب است، لکن اینگونه فعالیت ها برای کشور حادثه خیزی مثل ایران به هیچ وجه کافی نیست. به طور مثال حتی یک واحد درسی تحت عنوان روزنامه نگاری بحران برای دانشجویان این رشته ارائه نشده و خبرنگاران این حوزه مهارت های احتمالی خود را صرفا از طریق تجربه و آزمون و خطا دریافت کرده اند‌. متاسفانه.

اعمال «محدودیت» برای رسانه ها در پوشش بحران 

در چند روز اول حادثه پلاسکو، تقریبا هیچ محدودیتی برای خبرنگاران وجود نداشت اما روزهای بعد، فیلترهایی برای خبررسانی از محل حادثه تعبیه شد که موجب نارضایتی رسانه های منع شده گردید.
از آقای صمدی با توجه به حضورش در اروپا و رصد رسانه های آن منطقه، پرسیده شد تاسیاست اطلاع رسانی کشورهای اروپایی، بویژه آلمان در شرایط مشابه آنچه در ایران رخ داد را توضیح دهند و شرح حالی از آزادی عمل رسانه های دولتی، عمومی، خصوصی و حزبی در این شرایط را بیان نمایند.

آقای صمدی:
سياست رسانه در المان را به طور ويژه عرض مي كنم ...
اخرين امار ها در سال گذشته ميلادي هر شب حدود ٤٠٠ هزار گردشگر در المان اقامت داشته اند. اين رقم در مقايسه با سال گذشته ٢،٨ درصد رشد داشته . اين امار درباره كشورهايي مثل فرانسه ، اسپانيا ، ايتاليا، و ... روند كاهش داشته. يكي از علل اين موضوع وجود امنيت يا بهتر بگويم احساس امنيت است. اين احساس امنيت در حالي در المان وجود دارد كه چندين خادثه تروريستي هم در اين كشور رخ داد. نظر شخصي من و البته واقعيت امر اينه كه رسانه ها و حاكميت در اين زمينه هماهنگ و نقش دارند. رسانه هاي اصلي و پر مخاطب در زمين خودشان بازي مي كنند و البته دقيقتر بگويم در چهارچوبي كه حاكميت تعيين كرده يعني عدم ايجاد التهاب . در چنين حوادثي رسانه ها از انجاييكه خصوصي هستند اغلب شان براي اينكه مخاطب و در واقع ولي نعمت خود را از دست ندهند حداكثر تلاش شان ارايه اخبار صحيح و از طريق منابع معتبر است. وًالبته منابع هم انصافا همكاري مي كنند.
رسانه ها از قضاوت زود هنگام حذر مي كنند و در ساعات يا روزهاي نخست دنبال مقصر نيستند . رسانه ها چه خصوصي و چه جناحي خوادث را مانند ما دستمايه حمله به جناح مقابل نمي كنند. البته نمي خواهم بگويم صددرصد اينطور است اما مانند ما به التهاب اجتماعي و ميتينگ سياسي و ... تبديل نمي كنند. رسانه ها با مسئولان همكاري مي كنند و البته مسئولان هم پاسخگو هستند. اما واي به روزي كه مسئولي پاسخگو نباشد . رسانه ها ازادانه و به شدت او وًعملكردش را نقد كي كنند. و البته نه دادستان تحت تعقيب قرار مي دهد و نه ان رسانه تعطيل مي شود. سابقه نشان داده كه مسئول بركنار شده است.

شاخص های پوشش خبری و نقد عملکرد صدا و سیما

دکتر نصرالهی عضو هیئت علمی دانشگاه و مولف کتاب «مدیریت پوشش خبری بحران در رسانه های حرفه ای» در ادامه بحث ضمن تشریح عملکرد رسانه ها در ماجرای پلاسکو، پوشش بموقع  و سرعت عمل در پوشش حادثه ،شروع قبل از دیگران و جلوگیری از سواستفاده های احتمالی ‌‌آنان،توجه به مولفه «امنیت ملی» در پوشش حادثه،رویکرد توصیفی به بحران و عدم انتقاد از افراد و گروه ها در زمان مدیریت بحران به منظور عدم اخلال در این روند را از جمله شاخص های پوشش مناسب اخبار این آتش سوزی  دانست و تصریح کرد صدا و سیمابا توجه به این شاخص ها خوب عمل کرده است .
مدیر کل سابق نظارت و ارزیابی اخبار و برنامه های سیاسی، نگاه رویدادی به بحران و فقدان رویکرد طیفی و فرآیندی به بحران،هیجان بیش از حد رسانه ها در پوشش بویژه در لحظات حساس اولیه،بازی در زمین «کنشگران سیاسی» در زمان بحران،حرکت و اقدام رسانه ها در سطح و فقدان عمق بخشی به ابعاد حادثه،«حبس» شدن رسانه ها در مرحله «توصیف» و غفلت از مراحل «پیش بینی» ، «تبیین» و «پیگیری» در بحران ها،عدم بهره مندی رسانه های رسمی از رسانه های غیررسمی در فضای مجازی و در «مقابل» خود دانستن آنها را از شاخص های پوشش «بد و نامناسب و غیر حرفه ای » برشمردند و استدلال کرد رسانه ها بویژه رسانه ملی از نظر این شاخص های پوشش مناسبی نداشته اند.
دکتر نعمتی گفت : «حادثه پلاسکو حادثه بسیار تلخی بود و از زوایای مختلف قابل بررسی است. از زاویه رسانه ای باید عرض کنم که این حادثه نشان داد که در عرصه بحران سناریوی خاصی که برمبنای آن باید عمل کرد نداریم، آنچه که انجام می شود بر مبنای ماهیت بحران تعریف می شود که البته تا حدودی باید چنین باشد، اما رسانه ها باید دستورالعمل مناسبی رو داشته باشندکه نقشه راه آن ها در موضوع اطلاع رسانی، تحلیل و... باشد.»

آقای گنجی در واکنش به بخش پایانی صحبتهای دکتر نعمتی از ایشان پرسیدند: یعنی تلویزیون ملی ایران بعد از چهاردهه فاقد این دستورالعملی است که می فرمایید؟» که  دکتر نعمتی در پاسخ، عنوان کرد:«منظورم این نبود که فاقد دستورالعمل است، بلکه باید دستورالعمل ها را از زوایای متعدد قبل، حین و بعد از بحران تنظیم کرد. مثلا برای بحران های طبیعی یک دستورالعمل خاص داشت، برای بحران های اجتماعی دستورالعمل خاصی دیگر و... چون شرایط مواجه شدن با این بحران ها متفاوت است.» ایشان ادامه دادند:«یک مثال بزنم، سازمان های حساس در شرایط بحرانی دستوالعمل هایی دارند که ملاک کارشان در بحران هاست و وقتی زمان بحران ها می رسد، به مثابه نقشه راه عمل می کند و نتایج خوبی هم دارد.» دکتر نعمتی در پایان این بخش از صحبتهایشان اضافه کرد: «عملکرد رسانه های ما از جهاتی شبیه و از جهاتی متفاوت بود و همین می تواند لطمه زننده باشد»

در ادامه بحث آقای گنجی خواستار تشریح «دستورالعمل های موجود برای پوشش رسانه ای بحران توسط  رسانه ی ملی» از سوی دکتر نعمتی بعنوان مدیرکل روابط عمومی این رسانه بزرگ کشور بودند. که این پاسخ را دریافت کردند:
 «این دستورالعمل ها عمدتا برمبنای آنچه که به عنوان شرح وظایف مثلا یک شبکه خبری تنظیم شده، مورد استفاده است که تاحدودی مسیر رسانه را در پوشش خبری مشخص می کند، برخی دستورالعمل ها نیز به طور طبیعی بعد از هر بحرانی سریعا تنظیم و ابلاغ می شود. بحث من بیشتر ناظر بر این است که باید کتاب دستورالعمل دربرگیرنده بحران های متعدد را داشته باشیم. البته همه سازمان ها بر مبنای کارکرد و وظایفشان باید از چنین دستورالعملی هایی برخوردار باشند.»
یکی از انتقاداتی که به عملکرد سازمان وارد است، مقایسه پوشش رسانه ای صداوسیما در حادثه پلاسکو با سیل سیستان یا خسارات باغداران شمالی یا گردوخاک اهواز است که دکتر نعمتی در این مورد بیان داشتند: «به نظر من هر بحرانی رو باید در ظرف زمانی ، مکانی و موقعیتی خاص خودش دید. مسلما همه بحران ها به یک اندازه از اهمیت برخوردار نیستند و یا اینکه وضعیت های قابل پیش بینی در هر بحران باعث می شود که رسانه رویکرد خاصی را در پوشش خبری و محتوایی خودش نسبت به بحران در پیش بگیرد.»
دکتر نصرالهی ضمن تحلیلی پیرامون عملکرد رسانه ها خصوصا رسانه ملی در پوشش پلاسکو، یکی از انتقادات وارد به این پوشش را ، رویکرد مقطعی و احساسی رسانه ها به این موضوع دانسته و بیان کردند: «داشتن نگاه رویدادی به بحران از سوی رسانه ها و عدم نگاه طیفی و فرآیندی به آن، باعث شد تا از مجموعه اقدامات قبل از بحران و همچنین بعد از آن را به خوبی پوشش ندهند که نتیجه آن چیزی جز تکرار اتفاقات تلخ شبیه پلاسکو نخواهد بود. به عبارت دیگر رسانه ها «برشی» محدود از بحران را دیدند و کارشان با شروع بحران شروع و با پایان آن، پایان یافته است.»

دکتر نعمتی ضمن تایید صحبتهای دکتر نصرالهی، در تکمیل فرمایشات ایشان بیان داشتند: «این وضعیت مبتلابه همه یازمان هاست که پس از اتمام بحران گویی چیزی پیش نیامده. البته رسانه ها بعد از بحران باید با بهره گیری از قالب های مختلف پیام به وظیفه خودشان عمل کنند، مثلا با استفاده از تحلیل، تفسیر و گزارش های مختلف زوایای رویداد رو بررسی کنند و به کنه ماجرا وارد شوند.»

خانم حسنی دخت ضمن تاکید بر حفظ آرامش در شرایط بحران، پیشنهاداتی در خصوص عملکرد بهتر رسانه ملی بیان داشتند: «درسته كه در حين بحران بايد بر روي ايجاد ارامش متمركز بود اما بيشترين سوال مخاطبان در ايندوره هم چرايي ماجراست كه اگر پاسخي نيابند به فضاهاي ديگر مراجعه خواهند كرد. به نظر مي رسه تشكيل تحريريه هاي و تيم هاي خاص براي كار روي بحران ها ، به طور مستمر و در كنار تحريريه هايي كه به طور معمول كار انجام مي دهند بايد وجود داشته باشد تا  بتواند قبل از بروز بحران ، پيرامون موضوعات حساس و بحراني كار كند . مقاله بنويسد . گفتگو و مصاحبه ترتيب دهد . گزارشهاي پيگيرانه و ..... تهيه كند..
دکتر نعمتی نیز با تایید ضمنی نظرات ایشان، اضافه کردند: «درسته خانم حسنی دخت، باید به سوال های مخاطبان پاسخ داد، البته در فضای مجازی خیلی ها سعی کردند که با بهره گیری از برخی اطلاعات ناقص و یا حتی برخی دروغ ها به سوال های مخاطبان پاسخ مورد نظر خودشان را دهند، اما رسانه های رسمی نبایستی وارد این فضا شوند و پرداختن به سوالها و کالبدشکافی رو بایدبعد از بحران بگذارند.»


اظهار نظر برخی از کارشناسان پیرامون عملکرد صداوسیما در ماجرای پلاسکو در ادامه می آید.

آقای گنجی:
احساس نمی کنید که رسانه ی ملی از ترس مخاطب چنین کمیتی از پوشش را انتخاب کرد؟ فکر نمی کنید که صدا و سیما بجای اینکه فرمان هدایت اخبار  پلاسکو رو در دست داشته باشه ،نمایشی  واکنشی به این اتفاق داشته ؟  یک نمایش توام با ترس و اضطراب و سردرگمی ؟ اصلاح بفرمایید بنده رو اگر اشتباه می کنم .... رسانه ی ملی نقش یک مرجع و هدایتگر را ایفا نکرده بلکه مثل مادری عمل کرده که برای ساکت کردن نوزادش بجای هر دو ساعت ، نیم ساعت به نیم ساعت بهش شیر داده . دیگه فکر جوانب این کارش رو نکرده ....

خانم حسنی دخت:
شركت ندادن مردم در اطلاع رساني،  اعتماد انهارا نسبت به ما كم مي كند . نبود برنامههايي كه مردم بتوانند  تعامل داشته و مشاهدات عيني خودشون را براي ديگران از طريق رسانه منتقل كنند . به تكرار ديدهايم كه مردم انتقال اطلاعات به رسانه هاي بيگانه را بر ما ترجيح مي دهند . و اين خلاء مهمي  است.

خانم کهن روز:
پوشش زنده در ساعات و حتی یکی دو روز اول از شبکه خبر قابل تایید و مقبول است.
بعد از اون پوشش زنده به یکی از شبکه های داخلی سپرده بشه و اخبار معتنابه و واجد ارزش خبری در بخش های مقرر از شبکه خبر پخش بشه. زیرنویس هم که طبیعتا نقش خودش رو بازی میکنه.
به جای فرستادن چندین گزارشگر به محل حادثه  که هرکدوم به طور تکراری به سراغ یک(سخنگوی آتش نشانی) یا معدود منابع خبری  برن و مدام اطلاعات تکراری رو از شبکه ها و بخش های مختلف خبری به خورد مخاطب بدن، 
محلی رو برای ارسال اخبار جدید در نزدیکی محل حادثه در نظر بگیریم که خبرنگاران در ساعات مشخص  و احیانا در صورت نیاز با اعلام در محل حاضر بشن و سوالاتشون رو از منابع خبری و مسئولان بپرسن و تنها یکی دو خبرنگار پوشش همزمان و زنده رو به عهده داشته باشن.

آقای مقدس زاده:

سه راهکار تلویزیون در شرایط مشابه:

اول اینکه حت‍ما پوشش زنده میرفتیم.
و دو از امکانات شبکه های اجتماعی استفاده بیشتری میگرفتیم.
سه اینکه بسته های کوتاه خبری که قابلیت امتشار در فضای مجازی داشته باشند تولید میکردیم که در اون ساند بایت؛ مصاحبه و گرافیک بود که در دو قیقه یا کمتر اطلاعات مناسب به مخاطب داده میشد. قاعدتا این بسته ها صرفا برای شبکه های اجتماعی تولید میشه و مدیوم تلویزیونی ندارند.

دکتر نعمتی:
عملکرد سازمان در موضوع اطلاع رسانی به نسبت بحران های گذشته به نظرم نمره قبولی می گیرد.

نقاط قوت؛ 
پوشش تصویری خوب، تهیه گزارش های متنوع، تقویت حس احترام به آتش نشان ها و پدید آوردن شناخت بیشتر نسبت به این قشر از جامعه، انعکاس حس وحال مردم نسبت به موضوع، پرداخت منطقی به چرایی پدید آمدن حادثه با بهره گیری از برخی کارشناسان

نقاط ضعف؛
دعوت از مردم برای ارسال تصاویر، استفاده زیاد از دوقاب،  نشان دادن لحظات مربوط به موضوع در قاب کوچک در گوشه ای از تصویر( بعبارت دیگر کوچکی قاب، مانعی برای وضوح باکیفیت تصویر تلویزیونی شده بود).

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین