کد خبر: ۴۳۷۳۴۲
تاریخ انتشار:
گزارشی از نشست نقد «جانستان کابلستان» در کابل

فرهنگی که سیاست می‌زاید

جلسه نقد و بررسی کتاب «جانستان کابلستان» نوشته مستندنگارانه آقای رضا امیرخانی، عصر شنبه 25 دی، به همت اتحادیه نویسندگان افغانستان و با مشارکت بنیاد شعر و ادبیات داستانی و با حضور صاحب اثر و نویسندگان و ادیبانی از ایران و افغانستان مانند آقایان رضا امیرخانی، مهدی قزلی، رییس اتحادیه نویسندگان افغانستان و ... برگزار شد.
گروه ادبیات،نشر و رسانه: جلسه نقد و بررسی کتاب «جانستان کابلستان» نوشته مستندنگارانه آقای رضا امیرخانی، عصر شنبه 25 دی، به همت اتحادیه نویسندگان افغانستان و با مشارکت بنیاد شعر و ادبیات داستانی و با حضور صاحب اثر و نویسندگان و ادیبانی از ایران و افغانستان مانند آقایان رضا امیرخانی، مهدی قزلی، محمدحسین جعفریان، سیدضیاء قاسمی، روح‌الله بهرامیان و همچنین رضا محمدی، رییس اتحادیه نویسندگان افغانستان برگزار شد.

فرهنگی که سیاست می‌زاید

 «جانستان کابلستان» تلفیقی از توصیف و نمایش
به گزارش بولتن نیوز، نخستین سخنران این مراسم سیدضیاء قاسمی، شاعر و نویسنده افغانستان بود. وی در این جلسه با قدردانی از زحمات امیرخانی در حوزه ادبیات گفت: آثار وی دارای شگفتی‌های فرمی و محتوایی ارزشمندی است. خلق کتاب «جانستان کابلستان» نیز اقدام ارزنده دیگری از این نویسنده است و به راحتی نمی‌توان در قالب کلمات درباره این کتاب سخن گفت. وی ادامه داد: این کتاب در مطبوعات و رسانه‌ها جریان‌سازی کرد؛ زیرا از آنجا که نگاه متفاوتی به افغانستان دارد، نگاه جامعه ایران به افغانستان را نیز تغییر داد. بعد از انتشار این کتاب بود که شاهد رجوع دوباره نویسندگان و فیلمنامه‌نویسان دیگر به افغانستان بودیم. این شاعر افغانستانی که سال‌ها در ایران و اروپا زندگی کرده است، با تأکید بر اینکه «جانستان کابلستان» یک روایت امین از جامعه افغانستان است، ادامه داد: شاخصه دیگر این کتاب، نثر بسیار زیبای آن است. ما معمولاً با 2 نثر مواجهیم؛ نخست، نثر توصیفی که سال‌های سال رواج داشته است و در نمونه‌های کلاسیک این نوع نثر می‌توان به «گلستان» سعدی و در نمونه‌های اخیر هم به آثار جلال آل‌احمد یا علی‌محمد افغانی اشاره کرد. نوع دیگر، نثر نمایشی است که مدرن‌تر است و بعد از تولد سینما شاهد رواج آن هستیم و آثار هوشنگ گلشیری از آن جمله‌اند.

مصائب فعالیت در حوزه افغانستان
آقای محمدحسین جعفریان، مستندساز، شاعر و ادیب ایرانی که فعالیت‌های فرهنگی پرشماری در افغانستان داشته نیز در سخنرانی خود در این جلسه با بیان اینکه فعالیت در حوزه افغانستان فشارهایی را از دو ناحیه ایران و افغانستان وارد می‌کند، گفت: در ایران، ذهنیت‌های خاصی از جامعه مهاجران افغان در ایران و یا افغانستانی‌های داخل افغانستان دارند و بر اساس ذهنیت خود نسبت به فعالان حوزه افغانستان جبهه می‌گیرند.
کارگردان مستند پربیننده «شیر دره پنجشیر» افزود: دوستان افغانستانی هم همین‌طورند. برای نمونه اگر شما سفرنامه افغانستان را نگارش کنید و در آن در توصیف فلان منطقه بنویسید که هوایش گرم است، با اعتراض روبه‌رو خواهید شد که آن سامان، هوای معتدلی دارد و چرا گفته‌اید که هوایش گرم است؟! یا اگر درباره احمدشاه مسعود فیلمی بسازید، جریان سیاسی مخالف وی معترض می‌شود که این فعالیت‌ها فرهنگی و هنری نیست و فعالیتی سیاسی است.
شاعر، نویسنده و فیلمساز کشورمان در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از نگاه برخی در داخل ایران گفت: بخش زیادی از سرزمین ایران که داستان‌های آن در شاهنامه فردوسی آمده، امروزه در جغرافیای سیاسی کشوری قرار دارد که نامش افغانستان است. هرکس اگر این را در ایران بیان کند، با هجمه منتقدان روبه‌رو خواهد شد.
وی افزود: این‌ها را بیان کردم تا بگویم کار در این حوزه بسیار سخت و مشکل است. فعال حوزه افغانستان گاهی نه در این سو و نه در آن سو، جایگاهی ندارد.
جعفریان در پایان گفت: امیدوارم این کشمکش‌ها در جریان فعالیت‌های فرهنگی تسری پیدا نکند و اگر کسی در کشوری می‌خواهد فعالیت سیاسی کند، از بازوی فرهنگی کشور دیگری بهره نبرد. امیدوارم چهره‌هایی مانند رضا امیرخانی که می‌توانند این روابط را تسهیل کنند و صاحب اثر و ژانر هستند، در این حوزه فعالیت و این راه را بیشتر باز کنند و دوستان افغانستانی هم در سفرهای خود به ایران سفرنامه‌هایشان را نگارش کنند و البته در این ژانر متمرکز نشوند.

کتابی برای معرفی دوباره جامعه افغانستان
روح‌الله بهرامیان، استاد دانشگاه سمنگان، دیگر سخنران این جلسه نیز با بیان اینکه اخیراً آثار بسیاری با موضوع افغانستان در ایران خلق می‌شوند، گفت: این آثار برای دوستی و مودت 2 کشوری که در واقع یک کشورند، بسیار مهم‌اند. وی ادامه داد: روزی یکی از روزنامه‌نگاران افغانستانی که در اروپا فعالیت می‌کند در کابل گفت: تنها شهری که می‌توان برای آن از واژه «جان» بهره برد، قطعاً کابل است. نمی‌دانم که وی «جانستان کابلستان» را خوانده بود یا نه، اما اگر خوانده باشد که متأثر از نام این کتاب، گفته‌اش را بیان کرده است.
بهرامیان ادامه داد: متن جذاب و شیرین کتاب به حدی گیراست که آن را با لذت بسیار مطالعه کردم. کمتر کسی درباره کابل این‌طور قوی کار کرده است. البته باید از آقای محمدحسین جعفریان قدردانی کنیم که بیش از هرکس درباره افغانستان کار کرده و ادامه آن را می‌توان در این اثر رضا امیرخانی ملاحظه کرد.
بهرامیان همچنین با بیان اینکه مبنای امیرخانی برای نوشتن این کتاب، دوستی، اخلاص و ارادت است، گفت: در این کتاب، شاهد مقایسه‌هایی بین جوامع ایران و افغانستان هستیم. می‌بینیم که افغانستان در بسیاری از موارد در مقایسه با ایران عقب مانده است؛ اما امیرخانی به خودش این اجازه را نمی‌دهد که آنها را جزو فطرت افغانستانی‌ها بشمارد. مانند رعایت نظافت که افغانستانی‌ها به لحاظ سلیقه‌ای کمتر به آن می‌رسند؛ اما امیرخانی آن را جزو فطرت افغانستانی‌ها ندانسته است. این موضوع نشان می‌دهد که نویسنده در این کتاب به دنبال قضاوت نیست.
وی ادامه داد: ریسک‌هایی که امیرخانی در این اثر با آن مواجه بود، سبب نشد که نویسنده سفر خود را ناقص بگذارد و بدون هیچ قضاوتی اثر خود را کامل نگاشته است.‌
بهرامیان تأکید کرد: این کتاب ارزش‌های زیادی دارد؛ از جمله اینکه یک بار دیگر جامعه را بازمعرفی کرده است و شناخت کلی و دقیق از جامعه افغانستان ارائه می‌دهد.

الهام‌بخش غزل‌هایش
سخنران بعدی این جلسه سیدرضا محمدی، رییس اتحادیه نویسندگان افغانستان بود. وی در آغاز سخنانش با خوانش شعر «وطن» آقای علی معلم دامغانی گفت: دوست داشتم در نخستین سفر رضا امیرخانی به افغانستان، در کابل می‌بودم و این شهر را به وی نشان می‌دادم. با این حال، خوشحالم که این بار میزبان وی هستم؛ اما ناراحت از این هستم که این روزها کابل غرق در خون است و چهره این شهر را ماتم گرفته است. وی افزود: جز عشق، هیچ چیز دیگری نمی‌تواند نویسنده‌ای را از آرامش شهر خودش جدا کند و به این آشوب ترسناک بکشاند. هر یک از نویسندگان دنیا را بخواهیم در چنین روزهایی دعوت کنیم، محال خواهد بود که آمدن به کابل را بپذیرند، اما آمدن امیرخانی در این زمان، نشان‌دهنده عشق و محبت وی به افغانستان و هموطنان افغانستانی‌اش است.
محمدی در بخش بعدی سخنان خود با بیان اینکه روزهای درخشان ادبیات فارسی، روزهایی بود که مرزهای سیاسی وجود نداشت، گفت: وقتی نویسندگان گوناگون می‌توانستند از شهرهای گوناگون این قلمرو پهناور فرهنگی سفر کنند، شاهد خلق آثار بی‌نظیری در ادبیات فارسی بودیم.
رییس اتحادیه نویسندگان افغانستان افزود: در این باره می‌توان به صائب تبریزی، مسعود سعد سلمان، منوچهری دامغانی و بسیاری دیگر اشاره کرد که شهرهای گوناگون ایران فرهنگی را طی کردند و خدماتی به هموطنان خود ارائه دادند. همین‌طور روزگاری بود که عنصری بلخی، نه فقط در دامغان که در دورترین شهرهای این وادی از جمله در همدان و اهواز و بغداد، شاعری شناخته شده بود.
شاید انجام این کار در سال‌های قبل غیرممکن بود؛ اما امسال انجام شد و با استقبال عظیم مردم هم روبه‌رو شده است. این شاعر شهیر افغان در بخش پایانی سخنان خود گفت: با کتاب «منِ او»ی رضا امیرخانی، سال‌های زیادی زندگی کرده‌ام. بخش زیادی از شعرهای من حین خواندن این کتاب و یا بعد از خواندن آن و متأثر از این کتاب، سروده شده‌اند. حدود 12 غزلی که برای مهتاب سروده‌ام، در حقیقت مهتابی است که در کتاب امیرخانی بود.

دیوار دوست‌داشتنی شرق
رضا امیرخانی، نویسنده کتاب «جانستان کابلستان» هم در پایان این جلسه، سخنرانی خود را با خوانش متنی ادبی ارائه داد و در سخنان آغازین خود با اظهار این که مانند دیگر انسان‌ها در یک چهاردیواری به دنیا آمده است، گفت: روزِ خوشی است امروز برای من، که برادران و خواهرانم را می‌بینم بابت یادداشت‌هایی سطحی که از سرزمینی عمیق برداشته‌ام. چندین و چند کشور جهان را دیده‌ام و در همه‌جا به طبع ذاتِ نوشتن یادداشت برداشته‌ام فراوان؛ اما هیچ یک از آن سرزمین‌ها مرا وادار به نوشتن نکرده بود.
وی در بخش دیگری از سخنرانی‌اش اظهار داشت: روز خوشی است برای من که گزارش دهم، روز به روز رابطه فرهنگی این دو پاره جداشده، نمی‌گویم دو ملت، نزدیک‌تر می‌شود و این نزدیکی فقط به واسطه کلمه است، به واسطه فرهنگ که فرهنگ خود بالادستِ سیاست می‌نشیند و سیاست زاییده فرهنگ است و مضحک است تصویر فرزندی که مادر را بزاید.
نویسنده «من او» ادامه داد: با نوشتن جانستان کابلستان، با نسلی روبه‌رو شدم از افغانستانی‌های اصیل نسل دوم و سوم که افغانستان را هرگز ندیده بودند و جانستان برای ایشان پنجره‌ای بود ولو مکدر و مشجر از افغانستان امروز.
امیرخانی در ادامه گفت: اتفاقاتی که در دهه اخیر در رابطه فرهنگی این دو هم‌نژادترین همسایه افتاده است، شاید غیرقابل باور باشد. امروز به راحتی می‌توان جایزه مشترک گرفت در حوزه زبان فارسی و بدون احساس غریبگی در دانشگاه کابل گرد هم آمد برای کتابی از وطن‌داری که در آن سوی دیوار می‌زید. خالق «ارمیا» در ادامه این نوشتار ادبی خود چنین گفت: دیوار شمال و غرب و جنوب، طبق اسناد ثبتی ساخته شد به دست مالکان دوسوی دیوار؛ اما دیوار شرقی «مید این آذرز» بود. هفت سال پیش که جانستان را می‌نوشتم به دنبال این بودم که روی این دیوار، پنجره‌ای ولو کوچک بسازم در کنار پنجره‌هایی که عزیزان دیگر ساخته بودند؛ کسانی که همه‌گی فضل تقدم دارند بر من، چنگیز پهلوان، محمدکاظم کاظمی، محمدحسین جعفریان و... اما امروز و در این محفل به امری دیگر می‌اندیشم. امروز به این می‌اندیشم که این نسل، بایستی چنان این پنجره‌های کوچک را کلان کند که دیوار فرو بریزد. دیواری که با سیاست ساخته شد، با فرهنگ فرو می‌ریزد.
مهدی قزلی که این عکس از دفتر  نویسندگان کابل را در اینستاگرام منتشر کرد در ارائه گزارش و مطالب و عکس‌ها از افغانستان به صبح نو کمک شایانی کرد.
منبع: صبح نو

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین