به گزارش بولتن نیوز، امروزه که بسیاری از بازیگران در فضای مجازی فعال هستند و بازار بحث و اظهارنظر آنها درباره جو موجود در شبکههای اجتماعی داغ است؛ هنرمندانی نیز وجود دارند که خود را از این فضای ملتهب دور نگه داشتهاند. حمیدرضا پگاه که در سریالها و فیلمهایی نظیر تفنگ سرپر، آخرین گناه، حیرانی، آوای باران، این زن حرف نمیزند، برخورد خیلی نزدیک و شبانه روز نقشآفرینی کرده، جزو همین دسته است که ترجیح میدهد از فعالیت در شبکههای اجتماعی و حاشیههای آن دور بماند. با او درباره دلایل این دوری و نگاهش به فضای مجازی گفتوگو کردهایم.
چقدر برای حضور در فضای مجازی زمان صرف میکنید؟
کم، در حد خواندن خبرها.
در اینستاگرام چند صفحه به نام شما وجود دارد. این صفحهها زیر نظر خودتان اداره میشود؟
نه. واقعا نمیدانم این کار چه جذابیت و سودی برایشان دارد. اگر میخواستم در این فضا حضور داشته باشم، خودم این کار را میکردم.
بســیاری از هنرمــندان از طریق شبـکههای اجتــماعی با هـوادارانشـان ارتباط دارند، اما شما این امکان را از خود و علاقهمندانتان دریغ کردهاید.
ارتباط از طریق این شبکهها نهتنها در ایران بلکه در تمام دنیا معمول شده است، اما تصمیم درباره ورود به آن کمی شخصی است. راستش را بخواهید، من این شکل از ارتباط را نمیپسندم و هنوز درباره خوب و واقعی بودن آنها قانع نشدهام. اگر روزی دلیل محکمی پیدا کنم و به جذابیت آن پی ببرم، وارد این فضا میشوم.
چرا فضای مجازی برایتان جذابیت ندارد؟
خودتان میگویید مجازی! در این فضا همه چیز واقعی نیست و شما نمیدانی با چه طرف هستی. وارد گفتوگویی میشوی که طرف مقابلت را نمیبینی و اغلب او را نمیشناسی. نمیدانی نیتش چیست و حرفهایش چقدر واقعی است؟ ترجیحم این است که مخاطبم را رو در رو ببینم و بدانم با چه کسی حرف میزنم و چه نظری را با چه نیتی میشنوم. البته همین الان هم دارد همین اتفاق میافتد! من شما را نمیشناسم. خیلی وقتها اتفاق میافتد که به اسم خبرنگار و یک رسانه خاص تماس میگیرند و صحبت میکنند، اما در واقع خبرنگار نیستند و ما هرگز نمیفهمیم، حرفهایمان کی و کجا چاپ میشود.
درباره من و این گفتوگو مطمئن باشید، چون حتما چاپ مصاحبه را اطلاع میدهیم.
مقصودم شما نبودید. بهطور کلی گفتم؛ چون این اتفاق زیاد میافتد.
در دنیای امروز و با رایج شدن شیوههای نوین ارتباط، آدمها گاهی ناگزیر به پذیرش ادعاهایی از این دست و برقراری ارتباط هستند.
بله، تا حدی مجبوریم اطمینان کنیم. البته در برخی موارد که پذیرش این ارتباط ریسک خاصی ندارد، کار سادهتر است.
یکـی از جــذابیتهای شبــکههای اجتمـاعی برای شـما به عـنوان یک بازیگر، بـرقراری ارتـباط با تعداد زیادی از مردم و دریافت نظرات آنان درباره کارهایتان است.
همان طور که گفتم، من در این فضا نمیدانم دقیقا با چه کسی صحبت میکنم و جواب که را میدهم. اصلا آن طرف یک آدم واقعی حضور دارد یا نه؟ آیا نظری که میدهد، واقعی است یا با غرضورزی همراه است؟ این ارتباط برای من جذابیتی ندارد. شبیه یک راه تاریک است که تو در آن با آدمهایی ارتباط برقرار میکنی که نه آنها را میشناسی و نه میبینی. حتی صدایشان را نمیشنوی. صرفا کلمات است که تایپ میشود. آن کلمات به تنهایی قرار است به من رهنمودی بدهند؟
ممکن است نظرهای دریافتی مثبت باشد. آنها هم واقعی نیستند؟
منظورم کل نظرهاست. نمیگویم نظرهای مثبت واقعی است و کامنتهای منفی غیرواقعی و غرضورزانه بلکه میگویم در نهایت این حرفها چه تاثیری دارد و قرار است برای من چه کار کند؟
پس فکر میکنید دلیل همکارانتان برای فعالیت در شبکههای اجتماعی و حفظ این رابطه چیست؟
نمیدانم. راستش تا به حال در این باره با کسی وارد بحث نشدهام.
توهین در شبکههای اجتماعی بحث داغی است که این روزها بسیاری از هنرمندان از آن گلایه دارند. در اینباره چیزی شنیدهاید؟
بله. معتقدم طبیعی است که وقتی شما چنین ارتباطی برقرار میکنی، خودت را در معرض این رفتارها قرار میدهی و دیگر نمیتوانی به دنبالکنندگانت بگویی چگونه رفتار کنید. شما انتخاب کردهاید چنین ارتباطی داشته باشید و دیگران میتوانند با چند کلمه زیبا یا زشت، نظرشان را نسبت به سلیقه و اعتقاد شما بدون هیچ تحلیلی ابراز کنند. مهمترین حرف من نیز همین است که در اینگونه فضاها اغلب شما بدون هیچ تحلیل و خیلی سطحی تحسین و تخریب میشوید. وقتی تخریب و تحسین بدون پشتوانه باشد، عمقی ندارد و کارآمد نیست. خیلی خوب میشد اگر ما برای هر گونه اظهارنظر به اندازه دانشی که داریم، تحلیل ارائه بدهیم.
رفتارهای تند برخی کاربران فضای مجازی کم و بیش در تمام دنیا وجود دارد. چرا این موضوع به بحث داغ هنرمندان داخلی تبدیل شده است؟
نمیدانم واقعا در همه جای دنیا این اتفاق میافتد یا نه، اما فکر میکنم آدمها در تمام دنیا فرق چندانی با یکدیگر ندارند. احتمالا در این باره در دیگر کشورها از قبل فرهنگسازی شده و برای همین، راحتتر با آن برخورد میکنند و کنار میآیند.
فضای مجازی، امکانات دیگری نظیر برقراری ارتباط با دوستانی که از ما دور هستند یا خرید اینترنتی را فراهم میکند. شما چقدر از این امکانات استفاده میکنید؟
خیلی کم. به طور کلی اینترنت وجوه مثبتی نظیر آسانتر کردن کارها دارد؛ کارهایی مانند پرداخت قبوض، خرید و آگاهی از اخبار. من مدتهاست روزنامه نمیخرم.
پس به مزایای این فضا هم معتقدید؟
حضور در این فضا نکات مثبتی هم دارد اما نسبت به معایبش آنقدرها نیست که برای من قانعکننده باشد. مثلا فکر میکنم فضای مجازی برای تبلیغات جای خوبی است چون تعداد زیادی به آن مراجعه میکنند. میدانید که برخی چند میلیون دنبالکننده دارند که البته همه آنها واقعا پیگیر کارهای آن شخص نیستند. فکرش را بکنید، اگر همه آنها به سینما میرفتند و فیلم کسی را که دنبالش میکنند میدیدند، اتفاق دیگری میافتاد.
یعنی میگویید این تعداد دنبالکننده واقعی نیست؟
نمیتوانم بگویم واقعی نیست؛ چون اطلاعات دقیقی ندارم. من به اتفاقی که در بیرون از این فضا میافتد، اشاره میکنم و میگویم وقتی کسی صفحهای را دنبال میکند، به این معنا نیست که جزو علاقهمندان صاحب صفحه باشد.
درست است، اما به هر صورت برای هنرمندان خصوصا بازیگران در مرکز توجه بودن، بخشی از حرفه آنهاست. فضای مجازی بخصوص شبکههای اجتماعی این بستر را فراهم میکند.
بله، کاملا موافقم. دیده شدن در این حرفه یک نیاز طبیعی است و خیلی خوب است که از فضای مجازی به این منظور استفاده شود. برای مثال، یک محصول نظیر تئاتر و فیلم یک بازیگر یا کتاب یک نویسنده معرفی شود؛ اما بهتر است به این بخش نگاه حرفهای داشت تا نتیجه مثبت به دست آید یعنی افرادی که کارشان مدیریت این بخش از زندگی بازیگر و تبلیغات است، این وظیفه را به دست بگیرند؛ مانند داشتن مدیر برنامه که در بیشتر جاهای دنیا مرسوم است. کنترل و مدیریت این بخش نمیتواند شخصی باشد و باید به کاردان سپرده شود؛ چون یک آدم تمام استعدادها را ندارد و نمیتواند همزمان طراح لباس، مدیر تبلیغات و روابط عمومی باشد و پاسخ نظرات مخاطبان را هم به بهترین شکل بدهد.