گروه مذهبي: در حالي كه سالهاست در تقويم رسمي كشور از 28 صفر ماه به عنوان تاريخ شهادت امام حسن مجتبي (ع) ياد شده و رسانه ملي نيز بر اساس همين نظر، برنامه سازي و برنامه چيني مي كند، اما به نظر مي رسد واقعيت چيز ديگري باشد. اين واقعيت آنقدر به حقيقت نزديك است كه باعث شده تقويم رسمي كشور براي اولين بار، 7 صفر ماه را به عنوان تاريخ اصلي شهادت اين امام همام عنوان كند. اما گويا هنوز هم بر سر تاريخ دقيق شهادت دومين امام شيعيان اختلاف نظر وجود دارد. اختلاف نظري كه متاسفانه باعث مي شود تا ارج و قرب و احترام و تقدس امام حسن مجتبي (ع) مورد خدشه قرار گيرد.
به گزارش بولتن نيوز، در وقوع شهادت سبط اكبر پيامبر«صلي الله عليه و آله»، امام مجتبي«عليه السلام» در ماه صفر بين علماي شيعه اختلافي نيست. گرچه عده اي از اهل سنت آن را به نحو اختلاف در ماه ربيع الاول دانستهاند ، لكن در ميان علماي شيعه سه قول وجود دارد:
قول اول: روز آخر ماه صفر كه قائل آن شيخ كليني«قدس سره»ميباشد و لازم به ذكر است كه اين قول را تنها ايشان ذكر كرده و قولي منفرد است كه با تمام وجاهت و بزرگي وي هيچ يك از علماي شيعه تا اين زمان از او تبعيت ننمودهاند.
قول دوم: روز بيست و هشتم ماه صفر كه اولين قائل آن شيخ مفيد«قدس سره» در كتاب (مسارّ الشيعه) ميباشد در حالي كه خود شيخ در كتاب ديگرش (الارشاد) از ذكر روز شهادت ساكت مانده است و تنها ذكر ماه صفر را دارد و ديگر اينكه شيخ طوسي«قدس سره» در كتاب (تهذيب الاحكام) با توجه به اينكه شيخ كليني و شيخ مفيد«قدس سرهما» در شمار مشيخه او قرار داشتهاند و از آنان روايت ميكند، تنها از كلام شيخ مفيد«قدس سره» در كتاب (الارشاد) تبعيّت كرده است و از عدم التزام و تعيين نكردن او بر روز خاص در ماه صفر ميتوان استفاده نمود كه كلام شيوخ خود در بيست و هشتم و آخر صفر را نپذيرفته است.
البته لازم به ذكر است كه قول بيست و هشتم صفر از سوي برخي مثل شيخ طبرسي و ابن شهرآشوب مازندراني«قدس سرهما» تبعيّت و موافقت شده است، لكن پس از قرن ششم تا اين زمان قائلي ندارد.
قول سوم: روز هفتم ماه صفر ميباشد كه از چند جهت حائز اهميت است؛
جهت يكم: از جهت قائلين به آن، در كمّ و كيف نسبت به قائلين دو قول مذكور برتري دارد. بگونهاي كه اولاًروز آن از ايام هفته در اين قول به پنج شنبه ذكر شده است و ثانياًاز جهت تعداد قائلين بيشتر است و اين قول از زمان امام كاظم«عليه السلام» و از سوي قاسم بن ابراهيم الرسّي «البرسي» 169-246 هق عنوان شده است.
نجاشي رجالي بزرگ در مورد قاسم بن ابراهيم اينگونه مينويسد: «قاسم پسر ابراهيم طباطبا پسر اسماعيل پسر ابراهيم پسر حسن مثنّي پسر امام مجتبي«عليه السلام»است. او صاحب كتاب (تثبيت الامامه) ميباشد كه از امام صادق«عليه السلام» با واسطه و از امام كاظم«عليه السلام» بدون واسطه روايت ميكند.»
ابوالحسن العمري در كتاب (المجدي في انساب الطالبييّن) مي نويسد: «كنيه او ابامحمّد فردي عفيف و زاهد بوده است و از سلاطين جور وقت دوري جسته و هدايا و مراحم آنان را اگر چه از طلا و نقره بوده، نپذيرفته است و مردم را به وصايت امام رضا«عليه السلام» دعوت مي كرده و از سال 220هق تا 246 هق كه از دنيا رحلت نمود، درجبل الرسّ–كوهي در نزديك حله– مخفي بوده است.»
شيخ آقا بزرگ تهراني«قدس سره»كتاب شناس قرن در الذريعه او را سيدي شريف و از سادات بني الحسن«عليه السلام» دانسته است.
از اين روايت قاسم بن ابراهيم كه دليل سابق و مقدم بر دليل دو قول ديگر است، بزرگاني از فقهاء همچون شهيد اول در (الدروس)، كفعمي در (المصباح)، والد شيخ بهائي در (وصول الاخبار الي اصول الاخبار)، شيخ بهائي در (توضيح المقاصد)، علامه مجلسي در (بحار الانوار)، شيخ عبدالله بحراني در (عوالم العلوم)، شيخ محمد حسن نجفي در (جواهر الكلام)، شيخ جعفر كاشف الغطاء در (كشف الغطاء) و شيخ عباس قمي در (انوار البهيّه) «قدس سرهم» پس از قرن هفتم تا زمان حاضر تبعيت نمودهاند.
به طوري كه محقق بزرگ شيخ عباس قمي«قدس سره» پس از تحقيق در اقوال، قول هفتم صفر را اختيار كرده و دو قول ديگر را ضعيف شمرده است.
جهت دوم: سيره علمي علما و متشرعه و سنت عملي ايشان در روز هفتم ماه صفر در كليه بلاد شيعه بر اقامهي عزا بوده و ميباشد. خصوصا اين سنت در نجف اشرف و حوزه علميه قم كه پس از ورود آيت الله موسس، حاج شيخ عبدالكريم حائري«قدس سره» به قم و تاسيس حوزه، دستور به تعطيلي بازار، حوزه علميه و اقامه عزا نمودند؛ و پس از ايشان تحفّظ اين سنت سيرهي بزرگاني همچون آيات عظام بروجردي و گلپايگاني«قدس سرهما» -كه هر كدام در زمان خود مسئوليت حوزه را به عهده داشتهاند،- بوده است.
نيز مراجع فعلي حوزه علميه قم همچون آيات عظام صافي گلپايگاني، وحيد خراساني، شبيري زنجاني، سيستاني، روحاني،مكارم شيرازي و.. «حفظهم الله» و آيات عظام فاضل لنكراني، ميرزا جواد تبريزي، شيخ محمد تقي بهجت «قدس سرهم» بر تبعيت از سنت علماي سلف خصوصاً حاج شيخ عبدالكريم حائري«قدس سره»تأكيد نموده و بر اقامه ي عزا در اين روز و حركت دستههاي عزاداري به عنوان روز شهادت امام حسن مجتبي«عليه السلام» در هفتم صفر اتفاق نمودهاند؛ و در اين روز دروس سطوح عالي حوزه تعطيل ميگردد.
به نظر مي رسد با توجه به اهميت ايام شهادت معصومين (عليهم السلام) و تاكيد ويژه اي كه هم در تاريخ تشيع وجود داشته و هم در سيره علماي اعلام فعلي موجود است، لازم است كه بين نهادهاي فرهنگي و رسانه اي در خصوص تاريخ شهادت امام حسن مجتبي (ع) يكسان سازي و هماهنگي صورت بگيرد. چون در غير اين صورت ممكن است شاهد پخش و اجراي برنامه هايي باشيم كه در شب شهادت امام دوم شيعيان، حرمت ايشان را خدشه دار كرده و در اين صورت، مظلوميت مضاعفي بر امام حسن مجتبي (ع) وارد شده كه كسي جز ما، عامل ايجاد اين مظلوميت مضاعف نيست.
منبع:
http://www.ahlebayt.porsemani.ir
---
چرا مردم جهان با عمل گرایی در آشکار کردن آثار مثبت و سازنده ی محسوس بزرگان تاریخ خود و تجلی بخشیدن به این آثار از هم سبقت می گیرند و به رقابت می پردازند أما تلاش و اصرار شدید ما ایرانیان متمرگز روی جلوه بخشیدن به آثار تخیلی ما ورایی و فرا طبیعی نامحسوس بزرگان دین و مذهب در تاریخ خویش است که ضمن فاقد بودن ارزش دینی و منطقی هیچ بازده مثبت و سازنده عینی محسوس و همیشگی نیز از آن برای جهانیان نمی توانیم به اثبات برسانیم؟؟؟!!!
چرا هیچ دین شناس دلسوزی نیست که به ما بفهماند دین و مذهب و معصومان مظلوم را از این خیال پردازیها چه سود و چه بهره ی پایدار و مؤثری است؟؟؟!!!
آیا می دانیم دشمنان دین و نظام انقلاب آرزو دارند ما همیشه غرق در خواب این خیال پردازیها و دعواهای این خیال پردازیها باشیم و دار و ندار خود را خرج این خیال پردازیها کنیم واز دین حیات بخش و ستم ستیز اصیل الهی میان ما هیچ اثری نباشد؟؟؟!!!
---
چرا مردم جهان با عمل گرایی در آشکار کردن آثار مثبت و سازنده ی محسوس بزرگان تاریخ خود و تجلی بخشیدن به این آثار از هم سبقت می گیرند و به رقابت می پردازند أما تلاش و اصرار شدید ما ایرانیان متمرگز روی جلوه بخشیدن به آثار تخیلی ما ورایی و فرا طبیعی نامحسوس بزرگان دین و مذهب در تاریخ خویش است که ضمن فاقد بودن ارزش دینی و منطقی هیچ بازده مثبت و سازنده عینی محسوس و همیشگی نیز از آن برای جهانیان نمی توانیم به اثبات برسانیم؟؟؟!!!
چرا هیچ دین شناس دلسوزی نیست که به ما بفهماند دین و مذهب و معصومان مظلوم را از این خیال پردازیها چه سود و چه بهره ی پایدار و مؤثری است؟؟؟!!!
آیا می دانیم دشمنان دین و نظام و انقلاب آرزو دارند ما همیشه غرق در خواب این خیال پردازیها و دعواهای این خیال پردازیها باشیم و دار و ندار خود را خرج این خیال پردازیها کنیم واز دین حیات بخش و ستم ستیز اصیل الهی میان ما هیچ اثری نباشد؟؟؟!!!