با شروع فصل پاييز و پس از اتمام دهه اول ماه محرم رسانه ملي با دست خالي به استقبال مخاطبان خود رفته است.
به گزارش بولتن نیوز، هرساله با آغاز فصل پاييز و با بلند شدن شبها، رسانه ملي به منظور پر كردن اوقات فراغت مخاطبان ايراني برنامهريزي ويژهاي ميكند تا در عين سرگرميسازي سالم براي بينندگان، از ريزش مخاطبان و توجه آنها به سمت شبكههاي ماهوارهاي جلوگيري كند. هر مجموعه يا فيلم سينمايي تا زماني براي بينندگان جذابيت دارد و اگر بيش از حد تكرار شود مخاطب آن را پس ميزند، البته تكرار برنامههاي جذاب در بين شبكههاي تلويزيوني دنيا امري جا افتاده است، اما در زمان مخصوص خود، نه در ساعت پخشي كه مخاطب منتظر مجموعهاي جديد است. مدتهاست كه آنتن هفتگي مجموعههاي الف ويژه صدا و سيما به دليل دست خالي مديران در اين حوزه بيرمق است و در حال حاضر توليد جديدي نيز در راه نيست و همان «معماي شاه» هم بهصورت بازپخش از قسمت اول و به صورت شبانه به آنتن ميآيد تا بلكه مدتي جاي خالي سريالهاي نمايشي ساعت22 شبكه يك را پركند. شبكه دوم سيما هم كه مدتهاست در سبد نمايشي خود ناموفق است با تكرار سريال«رخنه» اوضاع بهتري ندارد و نهايتاً شبكه سوم سيما هم كه به صورت سنتي نقش مهمي در ساخت و نمايش مجموعههاي نمايشي دارد به بهانه ايام ماه محرم مجموعه «سفرسبز» ساخته «محمد حسين لطيفي» را براي بار چندم پخش ميكند.
مخاطب سرگردان
سالهاست كه با گسترش شبكههاي ماهوارهاي و اخيراً فضاي مجازي، منوي انتخابي مخاطبان ايراني براي تماشاي آثار نمايشي گسترده شده است. دهها شبكه ماهوارهاي بدون وقفه در حال پخش انواع و اقسام سريالها و فيلمهاي خارجي هستند، آثاري كه بسياري از آنها علاوه بر كيفيت نازل هنري، به لحاظ اخلاقي نيز با فرهنگ مردمان ايران در تضاد است، مخاطبي كه پس از يك روز كاري طولاني اكنون به منزل برگشته و علاقهمند است تا در كنار خانواده به تماشاي برنامههاي جذاب نمايشي بنشيند، يك شبكه برنامه تكراري و يك شبكه برنامهاي كم كيفيت، تكليف بيننده چيست؟ يا بايد به تماشاي شبكههاي ماهوارهاي بنشيند يا كلاً تلويزيون را خاموش كند، اما مگر خاموش كردن تلويزيون چند بار قابل قبول است و اصلاً اين اقدام نوعي پاك كردن صورت مسئله نيست؟
كمبود بودجه يا نبود هماهنگي دولت با صدا و سيما يا هر علت ديگري، روند برنامهسازي ضعيف در رسانه ملي را رقمزده و اين رويه تنها به ريزش مخاطب رسانه ملي منجر ميشود؛ ريزشي كه در واقع رويش و جذب بيننده جديد براي شبكههاي فارسي زبان ماهواره را پديد ميآورد. متوليان فرهنگي جمهوري اسلامي ايران بايد تكليف خود را با تلويزيون و عرصه برنامهسازي در آن مشخص كنند، آيا همان چند ساعتي كه خانوادههاي ايراني مقابل تلويزيون ميگذرانند، فرصتي نيست كه با نبود برنامهريزي مناسب و توجه به ذائقه مخاطب ميتواند به تهديدي جدي در حوزه فرهنگ تبديل شود؟ كمكاريهاي دستگاههاي مختلف فرهنگي كشور يك بخش از نفوذ فرهنگي دشمنان به انقلاب است، در دهه 70 اين كمتوجهي به ناهنجاريهاي اجتماعي و فرهنگي منجر شد كه امروز در جامعه به وضوح ديده ميشود. مسئولان امر تدبيري كنند تا لااقل نسل بعدي خوراك فرهنگي خود را از داخل تأمين كند و همچنين رفتار فرهنگي و اجتماعي با سبك زندگي ايراني و اسلامي رشد و در گام بعدي به صدور اين فرهنگ ناب به ديگر كشورها نيز مبادرت كند.
منبع : روزنامه جوان