بولتن نیوز: چند روز پیش نوشابه امیری روزنامه نگار فراری که در دوره اصلاحات در روزنامه های زنجیره ای اصلاح طلب مشغول به کار بود و اکنون در پاریس به سر می برد، در مقاله ای در سایت ضد انقلابی روز آنلاین ادعا کرده که اعتراض فتنه گران و راهپیمایی ها از محمود احمدی نژاد رئیس جمهور عبور کرده و نه تنها رئیس دولت را شامل می شود که ارکان و نهادهای نظام شامل رهبر انقلاب و سایر نهادها و ارکان نظام جمهوری اسلامی را نیز نشانه رفته است.
این قلم به دست حامی جریان فتنه، مدعی شده است که در مصر و تونس، ارتش در کنار ملت ماند و چون نهادهای مختلف از رئیس دولت حمایت نکردند، در نتیجه با اعتراض مردم، مبارک و بن علی کنار رفتند و نهادهای مصر و تونس تغییرات زیادی نکردند و... اما در ایران، مجموعه نهادهای نظام در کنار هم هستند و از نظر جریان فتنه و معترضان، اینک این مجموع نظام جمهوری اسلامی است که باید برود.
وی در مقاله خود نوشته است: بر اساس اصل ۱۵۰ قانون اساسی جمهوری اسلامی، وظیفه سپاه نگهبانی از انقلاب اسلامی و دستاوردهای آن است. بر اساس اصل ۱۰۸ قانون اساسی، مجلس خبرگان نهادی است که حق دارد به طور مستقل برای خود قانونگذاری و برای کشور رهبر تعیین کند؛ بر اساس اصل ۱۵۶ قانون اساسی، قوه قضاییه قوه ای است مستقل که باید پشتیبان حقوق فردی و مسئول تحقق بخشیدن به عدالت و عهده دار وظایفی مانند رسیدگی و صدور حکم در مورد تظلمات، احیای حقوق عامه... و نظارت بر حسن اجرای قوانین باشد.بر اساس اصل ۱۶۱ وظیفه دیوانعالی کشور نظارت بر اجرای صحیح قوانین در محاکم است. بر اساس اصل ۶۲ نمایندگان مجلس باید با رای مستقیم مردم انتخاب شوند و زبان گویای مردمان باشند و...
و سپس نتیجه می گیرد که چون این نهادها و سازمان ها به افرادی که قصد توطئه و براندازی داشتند کمک نکرده اند بنابراین به وظایف قانونی خود عمل نکرده اند!
استدلال این خانم آن قدر بی پایه و اساس است که هر خواننده ای را به خنده وا می دارد. آخر به چه دلیلی سازمان ها و نهادهای یک حکومت که وظیفه اصلی شان همان طور که در بالا آمده معطوف به صیانت از کیان و اقتدار یک کشور است باید به کمک و یاری یک مشت فتنه گر و آشوب طلب بیایند؟!
حتی اگر از منظر اندیشه دموکراتیک هم به مسأله حوادث پس از انتخابات نگاه کنیم عمل اعتراضی همراه با خشونت و آشوب جریان سبز عملی غیر دموکراتیک بوده است. چرا که اعتراض و رساندن پیام گروه ها و احزاب، راهکارهای و مکانیزم های قانونی خود را دارد. هر نوع اعتراضی باید در چارچوب قوانین و قواعد حقوقی صورت بپذیرد نه این که معطوف به اردو کشی خیابانی و درگیری و اغتشاش باشد. معلوم است که در چنین فضایی وظیفه هر سازمان و نهاد داخل حکومت، دفاع از حوکمت است نه دفاع از عده محدودی شورشی. این موضوع در همین اتفاقات چند ماهه اخیر در کشورهایی که خود را داعیه دار عَلَم اندیشه لیبرال دموکراسی می دانند نیز اتفاق افتاد. برای مثال در جریان اعتراضات گسترده مردمی و دانشجویی در جزیره انگلیس، به وضوح مشاهده کردیم که پلیس انگلستان به شدیدترین وجه ممکن با معترضان برخورد کرد و بیش از هزار نفر از آنها را نیز دستگیر نمود. همین ظور در فرانسه و سایر کشورهای دیگر غربی.
نکته دیگر این که جنس اعتراض مردم مصر و تونس و حرکت ارتش و نهادهای دولتی در این کشورها، با جنس اعتراض فتنه گران متفاوت است و نباید دچار این مغلطه شویم که اعتراض عده ای اقلیت که در انتخابات شکست خورده اند و همراهی آنها با منافقین که سی سال است از هر طریقی به دنبال ناامنی در کشور هستند مورد حمایت اکثریت جامعه است. مردم مصر و تونس به نظام دیکتاتوری که بیش از سی سال است بر ذخائر و منابع کشورهای خود چنبره زده اند و مردم را از اساسی ترین حقوق مسلم خود محروم کرده اند اعتراض داشتند. در کشور تونس فضا آن قدر توتالیتر و فاشیستی بود که مردم حتی حق ورود به مساجد را بدون کارت های مخصوص نداشتند. برگزاری کلاس قرآن یا داشتن حجاب ممنوع بود و به شدت سرکوب می شد. معلوم است که مردم این کشورها که اکثریت جزو مسلمانان هستند باید دست به اعتراض و سرنگونی رژیم های دیکتاتوری خود بزنند. اما در ایران کدام یک از این موضوعات وجود دارد؟ اصلا همه حرف و انتقاد ما به سران فتنه همین است که چطور است که شما در انتخابات شرکت کردید و قواعد و قوانین آن را پذیرفتید اما به محض رأی نیاوردن و شکسن خوردن در انتخابات، همه قوانین را زیر پا گذاشته و دست به شورش و ناآرامی زدید؟!
دیکتاتورهای مصر و تونس و کشورهای دیگر، به گونه ای عمل کرده اند که حمایت های مردمی و نهادهای کشور را از دست داده اند و با موج بیداری اسلامی، ظرف مدت کوتاهی، دیکتاتورها رفتند. حامیان مبارک و بن علی، آنقدر کم بودند و دیکتاتورها آنقدر بدون حمایت مردم بودند، که مردم جهان و رسانه های خارجی، هیچ راهپیمایی و تجمع قابل توجهی را نشان ندادند.
اما در جمهوری اسلامی، مردم با حضور میلیونی خود در مقاطع مختلف، عملا حمایت خود را از نظام نشان داده اند. در راهپیمایی 22 بهمن این موضوع ثابت شد که شرایط ایران با کشورهای دیگر به هیچ وجه قابل مقایسه نیست.
براین اساس، ربط دادن موج بیداری اسلامی در تونس و مصر که اتفاقا از انقلاب ایران الهام گرفته اند، با جریان فتنه اقلیت گروهی شکست خورده و منافق متفاوت است.
دلیل این که فتنه گران در 20 ماه گذشته به هر شکلی دنبال ماجراجویی و اردوکشی بوده اند و به هیچ نتیجه ای هم نرسیده اند، همین نکته مهم است که مورد حمایت اکثریت نیستند و همان مقدار جمعیت اندک شان را نیز در حال از دست دادن هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
سردبیر محترم! میگم این نظر نوشابه بود ,نظرماءالشعیرندارین!؟
13 میلیون اقلیت نیست