افسردگی یک بیماری روانی است که گاهی کودکان را هم تحت تأثیر قرار میدهد و باعث میشود که آنها برای یک دوره زمانی طولانی احساس غم، عصبانیت و ناکامی کنند.
به گزارش بولتن نیوز، پدر و مادر که میشوید، قصه زندگی خیلی فرق میکند. دیگر دغدغههای شخصی کمرنگتر میشود و جای خود را به مسائل مرتبط با فرزند میدهد. بیمار شدن کودک از سختترین موقعیتهایی است که والدین با آن دست و پنجه نرم میکنند. در کنار بیماریهای جسمی که گهگاه به سراغ کودکان میآید، بیماریهای روحی از جمله افسردگی نیز حائز اهمیت است و والدین باید مراقب این حالت در فرزندان خود باشند.
شاید تصور کنید افسردگی فقط به سراغ بزرگسالان میآید غافل از اینکه کودکان هم ممکن است دچار این مشکل روحی شوند. گاهی طولانی شدن ناراحتیها و در صورتی که رفتارهای مخرب با فعالیتهای اجتماعی طبیعی، علایق، فعالیتهای مدرسه یا زندگی خانوادگی تداخل داشته باشد، میتوان این حالات را افسردگی دانست.
علائم و نشانههای افسردگی در کودکان عبارتند از:
* تندمزاجی یا عصبانیت
* ناراحتی و ناامیدی مداوم
* کنارهگرفتن از اجتماع
* حساسیت بالا نسبت به طرد شدن
* تغییر در اشتها (کاهش یا افزایش اشتها)
* تغییر در میزان خواب (پرخوابی یا کمخوابی)
* فریاد کشیدن
* خستگی و تحلیل انرژی
* دردهای جسمانی مانند درد معده و سردرد که به درمان پاسخ نمیدهند
* کاهش عملکرد در محیط مدرسه، خانه و در جمع دوستان و در خلال بازیها
* احساس گناه و بیارزش بودن
* عدم تمرکز و اختلال در فکر کردن
* فکر کردن مدام به مرگ یا خودکشی
البته کودکان ممکن است علائم متفاوتی نسبت به هم نشان دهند، اما در اغلب موارد با کاهش علاقه به مدرسه، حاضر نشدن سر کلاس و تغییر قابل توجه در فعالیتهای اجتماعی بروز میکند. در مواردی هم بویژه در سنین 12 سال به بالا ممکن است به سمت مصرف موادمخدر و مشروبات الکلی کشیده شوند.
دختران بیشتر تلاش میکنند خود را از بین ببرند ولی پسرها اغلب دست به خودکشی میزنند. در کودکانی که در خانواده آنها سابقه خشونت، سوءمصرف موادمخدر و مشروبات الکلی یا سوءاستفاده جنسی وجود داشته، خطر خودکشی کودکان افسرده بیشتر به چشم میخورد.
انواع افسردگی در کودکان و تفاوت آنها
افسردگی عمده. شامل حداقل یک دوره از این اختلال (که افسردگی بالینی یا تک قطبی هم خوانده میشود) که همراه است با حالت غمگینی پایدار و نشانههایی مانند افکار خودکشی، از دست دادن علاقه نسبت به فعالیتهایی که قبلاً خوشایند بودند، تغییرات عمده در وزن یا الگوی خواب، و کنارهگیری اجتماعی. این وضعیت میتواند به سایر اختلالات روانی مانند اختلالات تغذیهای نیز بیانجامد. کودکانی که افسردگی عمده را تجربه کرده باشند به احتمال زیاد در آینده نیز دچار حملات افسردگی خواهند شد.
اختلال دو قطبی. این اختلال که قبلاً بیماری شیدایی-افسردگی نامیده میشد مستلزم دورههای متناوب تغییر شدید حال و وضع روانی (شیدایی و افسردگی) است. وضع بیمار در دورههای افسردگی مشابه افسردگی عمده است. دورههای شیدایی شامل نشانههایی چون نیاز کمتر به خواب، تند حرف زدن، افکار رقابت جویانه و رفتار شتابزده و نسنجیده است. نشانههای اختلال دو قطبی در جوانان تا حدودی با بزرگسالان متفاوت است. برای مثال، کودکانی که در مرحله شیدایی هستند بیشتر از بزرگسالان زودرنج، تحریکپذیر و دارای رفتارهای تخریبی میباشند. سرخوشی آنان نیز معمولاً کمتر از بزرگسالان است. تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان میتواند بسیار مشکل باشد زیرا نشانهها و علائم آن ممکن است با اختلالات شایع دیگر در کودکان چون اختلال نقص توجه/ بیش فعالی ( ADHD ) و اختلال رفتاری اشتباه گرفته شود.
افسردهخویی. یک نوع افسردگی خفیف مزمن که حداقل یک سال در کودکان پایدار باشد. کودکانی که افسردهخویی دارند همیشه غمگین به نظر میرسند و حالت زودرنجی و تحریکپذیری در آنها نمایانتر از افسردگی است. افسردهخویی در کودکان ممکن است با ADHD و سایر وضعیتهای روانی و پزشکی ارتباط داشته باشد. بیمارانی که دچار افسردهخویی هستند غالباً به افسردگی عمده مبتلا میشوند و برعکس.
اختلال سازگاری. نوعی حمله افسردگی که پس از یک تغییر عمده در زندگی مانند مرگ یک عزیز، و یا یک فاجعه عمده بروز میکند. دوره سازگاری در کودکانی که دچار این اختلال باشند، بیشتر از حدّ عادی مورد انتظار طول میکشد یا این که این دوره با فعالیتهای روزانه آنها تداخل پیدا میکند.
چه کودکانی در معرض افسردگی هستند؟
حدود 25 درصد کودکان آمریکایی از افسردگی رنج میبرند. افسردگی در پسران زیر ده سال بسیار شایع است. اما تا 16 سالگی، دختران بیشتر دچار افسردگی میشوند. اختلال دوقطبی در نوجوانان شایعتر از کودکان است. با وجود این، اختلال دوقطبی در کودکان نیز میتواند شایع باشد.
همچنین در کودکان مبتلا به اختلال تمرکزی و بیشفعالی، اختلال وسواس فکری ـ عملی و نیز اختلال رفتاری، ابتلا به افسردگی افزایش مییابد.
افسردگی در کودکان چگونه رخ میدهد؟
افسردگی در کودکان نیز مانند بزرگسالان بهدلیل ترکیبی از عوامل مرتبط با سلامت بدنی، اتفاقات زندگی، تاریخچه خانواده، محیط، عوامل ژنتیکی و نوسانات زیستی شیمیایی ایجاد میشود.
افسردگی بک حالت گذرا نیست و معمولا بدون درمانهای مناسب درمانپذیر نیست.
خودکشی کودکان افسرده
کودکی که در خانواده خود سابقه ابتلا به افسردگی دارد، بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار میگیرد
چگونه از افسردگی کودک جلوگیری کنیم؟
کودکانی که در خانواده خود سابقه ابتلا به افسردگی دارند، بیش از دیگر کودکان در معرض ابتلا به افسردگی قرار میگیرند.
کودکانی که والدین مبتلا به افسردگی دارند، زودتر از کودکانی به افسردگی مبتلا میشوند که والدین آنها از این بیماری رنج نمیبرند. کودکان خانوادههایی که دچار هرج و مرج هستند و مدام با هم ستیز و دعوا دارند، یا کودکان و نوجوانانی که از موادمخدر استفاده میکنند بیشتر در معرض ابتلا به افسردگی قرار دارند.
درمانهای پزشکی را جدی بگیرید
گزینههای درمانی که برای کودکان مورد استفاده قرار میگیرد، شبیه به درمانهایی است که پزشکان برای افراد بزرگسال تجویز میکنند.
روشهای درمانی برای افسردگی معمولا شامل رواندرمانی (مشاوره) و دارودرمانی است. نقش خانواده و بازی محیطی کودک در روند درمان بسیار مؤثر است.
پزشکان برای درمان کودکان مبتلا به افسردگی ابتدا از روان درمانی استفاده میکنند و در صورتی که بهبودی حاصل نشود، داروهای ضدافسردگی برای آنها تجویز میکنند.
مطالعات حاکی از آن است که ترکیب رواندرمانی و دارودرمانی در درمان افسردگی بسیار مؤثرتر عمل میکند. مطالعات نشان میدهد که افسردگی طولانیمدت در کودکان سنین پایین طی سالهای اخیر نسبت به قبل بیشتر شده است.
این در حالی است که افسردگی در بزرگسالان ممکن است بار دیگر در برهههای بعدی زندگی رخ دهد. افسردگی اغلب همزمان با بیماریهای جسمی نیز ممکن است رخ دهد و از آنجا که افسردگی سرآغاز بسیاری از بیماریهای روانی در زندگی آینده فرد بهشمار میرود، تشخیص زودهنگام، درمان اولیه و کنترل آن حیاتی است. والدین باید کودک مبتلا را برای درمان افسردگی نزد پزشک ببرند تا پزشک معالج مراقبتهای روانی لازم را انجام دهد.
با کودک افسرده چه باید کرد؟
معمولا بیمار شدن کودک برای والدین او بسیار دشوار است و تمام تلاش خود را میکنند تا کودک از درد و رنج رها شود. اما در این میان روحیه بالای کودک نیز اهمیت بالایی دارد و بهطور قابل ملاحظهای میتواند وضعیت روحی او را بهبود بخشد. در این میان انجام برخی راهکارها میتواند به کودکان مبتلا به افسردگی کمک کند.
اولین گام، پذیرش بیماری کودک است و اینکه بپذیرید بروز این بیماری تقصیر هیچکس نیست و نباید بهدنبال مقصر بود. صبور باشید. افسردگی بالینی را میتوان تا بیش از 80درصد با موفقیت درمان کرد. تا زمانی که کودک مبتلا به افسردگی والدین و پزشک خوب داشته باشد که حامی او باشند، شانس بهبودی او بالا میرود.
کودکان معمولا عادت دارند بعضی چیزها را که باعث ناراحتی والدین میشود، از آنها پنهان کنند. اما شما سعی کنید به عنوان پدر و مادر، به کودک اطمینان دهید که آنها میتوانند با گفتن برخی مسائل از آنها کمک بگیرند.
والدین باید با فرزندان خود حرف بزنند. برای کودکی که افسرده است، حرف زدن یکی از دشوارترین کارهای ممکن است. سعی کنید با برقراری محیط و شرایطی آرام و به دور از استرس، فرصتی را برای کودک فراهم کنید تا حرفهای دلش را بزند و از برنامههای طول روز خود بگوید.
این کار را میتوانید هنگام غذا خوردن و در کنار یکدیگر انجام دهید.
از فکر خودکشی کودک نترسید. بسیاری از کودکان افسرده حرف از خودکشی میزنند. سعی کنید هنگامی که با کودک خود درباره افکار مرتبط با خودکشی صحبت میکنید، آرامش خود را حفظ کنید و بدون هراس سخن بگویید. کودک خود را تا جایی که میتوانید به اجتماعی بودن و حضور در اجتماع تشویق کنید. سعی کنید او را ترغیب به دوستیابی کنید تا بتواند در جمع دوستان و خانواده علاوه بر این که از تنهایی درمیآید، سیستم حمایتی خوبی هم پیدا کند.
با فرزندتان درباره درمان صحبت کنید. درمان بهویژه درمان شناختی در کودکان مبتلا به افسردگی میتواند الگوهای فکری کودک را تغییر دهد تا بتواند افسردگی را به مرور کاهش دهد.
گردآوری: بخش روانشناسی بیتوته
منابع:
چاردیواری ضمیمه روزنامه جام جم