کد خبر: ۳۹۴۱۸۳
تاریخ انتشار:
حداقل یک آیه در روز/22شهریور 95/

روز قیامت چه موقع است؟

کسی که دلبسته دنیا نشد و خود را برای قیامت آماده کرد، حتی اگر درکش به حدی نرسد که «فراتر از زمان طبیعی» بودنِ قیامت را بفهمد که اصلاً چنین سوال نپرسد، دست کم این گونه است که جلو و عقب افتادن وقوع قیامت برایش تفاوتی ندارد.
و خداوند مانع به نتیجه رسیدن اعمال کافران شدگروه دین و اندیشه: حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.

به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 22 شهریور به آیه 6 سوره قیامت پرداخته شده و در آن آمده است:

يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ                    

سوره قیامت (75) آیه 6           

ترجمه
می‌پرسد که روز قیامت چه موقع است؟

نکات ترجمه

«أَيَّانَ» به معنای «أیُّ حین» (کدام موقع) و برای سوال از «زمان» است همان گونه که «أینَ» (= کجا) برای سوال از مکان است. (لسان‌العرب، ج13، ص455)

حدیث
1) از امام صادق ع روایت شده است: حضرت عیسی بن مریم ع به جبرئیل گفت: برپایی قیامت چه وقت است؟
جبرئیل تکان شدیدی خورد به نحوی که بیهوش شد. چون به هوش آمد گفت: روح الله! سوال شونده داناتر از سوال‌کننده نیست، هر آن که در آسمانها و زمین است از آن اوست، [آن لحظه] جز به صورت ناگهانی سراغتان نمی‌آید.
قصص الأنبياء عليهم السلام (للراوندي)، ص272

 بِإِسْنَادِهِ عَنِ ابْنِ سِنَانٍ قَالَ قَالَ الصَّادِقُ ع: قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ ع لِجَبْرَئِيلَ ع مَتَى قِيَامٍ السَّاعَةَ فانتفض جَبْرَئِيلُ انْتِفَاضَةٍ أُغْمِيَ عَلَيْهِ مِنْهَا فَلَمَّا أَفَاقَ قَالَ يَا رُوحَ اللَّهِ مَا الْمَسْئُولُ أَعْلَمُ بِهَا مِنْ السَّائِلِ وَ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ لا تَأْتِيكُمْ إِلَّا بَغْتَة.

2) امام باقر ع فرمود: جابر! دنیا را برای خود همچون منزلی بدان که قرار است امروز از آن بروی و یا همچون چیز ارزشمندی بدان که در خواب به دست آورده‌ای و وقتی بیدار می‌شوی چیزی از آن در دستت نیست؛ و هنگامی که در تشییع جنازه‌ای بودی، چنان باش که گویی تو را می‌برند و گویی که از پروردگارت، بازگشت به دنیا را خواسته‌ای، تا همچون کسی که زندگی می‌کند به عمل بپردازی، که دنیا نزد عالمان همچون سایه است.
الزهد، ص50

حَمَّادُ بْنُ عِيسَى عَنِ الْحُسَيْنِ بْنِ الْمُخْتَارِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ أَبِي حَمْزَةَ قَالَ: حَدَّثَنِي جَابِرٌ قَالَ: قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ ع: يَا جَابِرُ أَنْزِلِ الدُّنْيَا مِنْكَ كَمَنْزِلٍ نَزَلْتَهُ ثُمَّ أَرَدْتَ التَّحَرُّكَ مِنْهُ مِنْ يَوْمِكَ ذَلِكَ أَوْ كَمَالٍ اكْتَسَبْتَهُ فِي مَنَامِكَ وَ اسْتَيْقَظْتَ فَلَيْسَ فِي يَدِكَ مِنْهُ شَيْ‏ءٌ وَ إِذَا كُنْتَ فِي جِنَازَةٍ فَكُنْ كَأَنَّكَ أَنْتَ الْمَحْمُولُ وَ كَأَنَّكَ سَأَلْتَ رَبَّكَ الرَّجْعَةَ إِلَى الدُّنْيَا لِتَعْمَلَ عَمَلَ مَنْ عَاشَ فَإِنَّ الدُّنْيَا عِنْدَ الْعُلَمَاءِ مِثْلَ الظِّل‏

3) ابوعبیده می گوید: به امام صادق ع عرض کردم: فدایت شوم! سخنی بفرمایید که از آن بهره‌مند شوم. فرمود: اباعبیده! زیاد مرگ را یاد کن، که هیچ انسانی زیاد به یاد مرگ نبود مگر اینکه نسبت به دنیا زهد ورزید.
الزهد، ص78

ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي أَيُّوبَ عَنْ أَبِي عُبَيْدَةَ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ ع جُعِلْتُ فِدَاكَ حَدِّثْنِي بِمَا أَنْتَفِعُ بِهِ فَقَالَ يَا أَبَا عُبَيْدَةَ أَكْثِرْ ذِكْرَ الْمَوْتِ فَمَا أَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ إِنْسَانٌ إِلَّا زَهِدَ فِي الدُّنْيَا.

تدبر

«[يُريدُ الْإِنْسانُ ...] یَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ»: انسان «می‌خواهد» جلوی خود را برای انجام گناهان باز کند، «می‌پرسد» که روز قیامت چه موقع است؟
پس، این آیه در کنار آیه قبل نشان می‌دهد که همیشه این گونه نیست که سوال ریشه در حقیقت‌جویی داشته باشد، بلکه گاه پرسش‌های انسان‌ها ریشه در امور غیرمعرفتی‌ای همچون هواپرستی دارد؛ و لذا جواب دادن به هر سوالی، آن هم آن گونه که سوال‌کننده بر آن اصرار می‌ورزد، ضرورتی ندارد.
 (چنانکه موضع قرآن کریم در آیات بعد، این نکته را کاملاً تأیید می‌کند)

«يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ»: این سوال، «سوال غلط» است؛ و منطقاً سوال نادرست را نمی‌توان پاسخ گفت؛ لذاست که آیات بعد، در مقام پاسخ به نحو متفاوتی اقدام کرده‌اند که ان‌شاءالله در بحث‌ از آیات بعد، بیان می‌شود.

نکته تخصصی منطق

این گونه نیست که هر سوالی منطقاً امکان پاسخگویی داشته باشد. بلکه گاه سوال به نحوی طراحی شده که خود سوال اساساً نادرست است؛ و این نادرست بودنش علل متعددی می‌تواند داشته باشد. عمده‌ترین علت وقوع این گونه سوالات این است که سوال‌کننده، خواسته یا ناخواسته، مرتکب مغالطه «سوال مرکب» (جمع مسائل تحت مساله واحد) شده است. یعنی سوال وی تنها در صورتی امکان‌پذیر است که ابتدا سوال دیگری مطرح شود و پاسخ مثبت دریافت کند و آنگاه این سوال پرسیده شود. مانند جایی که «مُسند الیه» (محمول) هیچ نسبتی با «مُسند» (موضوع) نداشته باشد، ولی این نسبت فرض گرفته شود و از چرایی نسبت سوال شود. (مثلا کسی بپرسد:‌ «چرا این اتومبیل خسته شده است؟!»)

در آیه فوق هم این سوال زمانی معنی دارد که قیامت، از وقایعی باشد که در بستر زمانی که ما می‌شناسیم (که با گردش زمین به دور خورشید محاسبه می‌شود) رخ دهد. اما اگر قیامت، واقعیتی فراتر از زمانی که ما می‌شناسیم - یا چه‌بسا، آن طور که برخی معتقدند، «اساساً فرازمانی» - باشد، سوال از اینکه در چه زمان رخ می‌دهد، سوال نادرستی است. و واضح است که قیامت، که در آن، خورشید و ماه و ستارگان، دچار تغیییرات بنیادین می‌شوند و با نفخ صور، بساط آسمان‌ها و زمین هم برچیده می‌شود، وقوعش در بستر زمانی که بر اساس گردش زمین به دور خورشید محاسبه می‌شود، قابل بیان نیست.

«يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ»:
این سوال، یک آیه است؛ اما چگونه آیه و نشانه‌ای است؟ آیه و نشانه بر چیست؟

شاید بتوان گفت:
الف. از این جهت که سوالی است که ریشه در ابعاد غیرمعرفتی انسان دارد نشانه‌ای است بر درهم‌تنیدگی ابعاد معرفتی و غیرمعرفتی انسان؛ که در مقام هدایت انسان، نمی‌توان و نباید صرفاً دغدغه‌های معرفتی را تعقیب کرد و از تاثیر ابعاد غیرمعرفتی بر وجود انسان و حتی بر خود همان ابعاد معرفتی انسان غافل شد.

ب. از این جهت که سوال غلط است نشانه‌ای است بر ظرفیت عظیم معرفتی انسان و قابلیت‌های پیچیده آن، که با اینکه این ظرفیت، در اصل برای رسیدن به حق و حقیقت قرار داده شده، اما می‌تواند این ظرفیت را حتی برای مخفی کردن حق در پیش بگیرد.

درواقع، چه‌بسا این آیه بدین‌سان آیتی بر خداست که پاسخ یک شبهه معروف را می‌دهد که‌: «اگر واقعا خدا هست و شناخت قطعیِ او ممکن است، چرا عده‌ای منکر اویند.»
پاسخی که از این آیه فهمیده می‌شود این است که اگر انکار انسانها تنها ریشه معرفتی داشت، حق با شما بود؛ اما ببینید که نه تنها انکار، بلکه حتی سوالات عده‌ای ریشه در ابعاد غیرمعرفتی دارد و از اساس غلط طراحی شده است.

«يَسْئَلُ أَيَّانَ يَوْمُ الْقِيامَةِ»:
چنانکه در ضمن آیه قبل اشاره شد، این سوال افراد دنیازده است در نقطه مقابل، کسی که دلبسته دنیا نشد و مرگ را جدی گرفت.
چنین سوالی نمی‌پرسد. چرا؟
چون کسی که مرگ را جدی بگیرد، به عظمت انسان پی می‌برد و می‌فهمد که انسان پوچ نیست و حتما بعد از مرگ، خبری هست و به قیامت باور پیدا می‌کند. و کسی که به قیامت باور پیدا کند، زندگی خود را بر اساس قیامت تنظیم می‌کند، نه بر اساس دنیا؛ و کسی که دلبسته دنیا نشد و خود را برای قیامت آماده کرد، حتی اگر درکش به حدی نرسد که «فراتر از زمان طبیعی» بودنِ قیامت را بفهمد که اصلاً چنین سوال نپرسد، دست کم این گونه است که جلو و عقب افتادن وقوع قیامت برایش تفاوتی ندارد.


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین