مولانا در این باره اینگونه میسراید:
مترس از جانفشانی گرطریق عشق می دانی/ چواسماعیل باید سرنهادن روز قربانی
یا:
ماچواسماعیل زابراهیم خود /سرنپیچیم ارچه قربان می کند
همچو اسماعیل گردن پیش خنجر خوش بنه/ درمدزد ازوی گلو گرمی کشد تامی کشد
سعدی شیرازی میگوید:
فدای جان تو گرمن فداشوم چه شود/ برای عید بود گوسفند قربانی
یا:
اگر تو عید همایون به عهد بازآیی/ بخیلم ار نکنم خویشتن به قربانت
بعید نیست که گرتو به عهد بازآیی/ به عید وصل تو من خویشتن کنم قربان
ازنظر ناصرخسرو قربانی تنها سربریدن گاو وگوسفند نیست:
قرب حق دیدی اول و کردی/ قتل وقربان نفس دون لئیم ؟
خاقانی میگوید :
مارا به هردوصبح عید است جان ما/ مرغی است فربه از پی قربان صبحگاه
یا:
مراچون دعوت عیسی است عیدی هرزمان دردل/ دلم قربان عید فقر وگنج قارون است
افلاکی درمناقب العارفین مینویسد:
گاو اگر خسبد وگر چیزی خورد/ بهر عید وذبح او می پرورد
پروین اعتصامی میسراید :
گه احرام روز عید قربان سخن می گفت با خودکعبه اینسان/ مرا دست خلیل الله برافراشت خداوند عزیزو نامورداشت
انوری با الهام از رسم وسنت قربانی کردن درروزعید با مبارک خواندن عید اضحی مضمون تازه ای ابداع کرده:
عید فرخنده ودرعید به رسم قربان/ سربریده زعدویت چوشتر زارونزار
عطارنیشابوری:
کوفریدونی که گاوان راکند قربان/ عید تامن اندر عید گه الله اکبر گویمی
و در آخر ملک الشعرای بهار مینویسد:
نک به فرمانت چنان گفتم به خود گفتم زپیش/ «عید قربان آمدی جان جهان قربان تو را »
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com