چند ماهی است اخبار و حاشیههای مربوط به پیوستن بازیگران ایرانی به شبکه جِم تی وی خوراک ویژهای برای سایتهای متعدد داخلی است که دوست دارند اخبار اینچنینی را آبوتاب داده و آمار بازدیدهایشان را بالا ببرند.
به گزارش بولتن نیوز، کافی است عبارت «بازیگران ایران شبکه جِم» را در یک موتور جستوجو دنبال کنید تا ببینید چند هزار لینک پیش رویتان باز میشود، که جملگی تیترهای مشترک و شبیه هم دارند و این تیترها بارها برای اسامی مختلف تکرار شده: .... به شبکه جِم پیوست، کشف حجاب .... در شبکه جِم ، اسامی بازیگرانی که به شبکه جِم پیوستند، سریال ایرانی شبکه جِم با بازیگران ایرانی و ...
دنبال جذابیت تازه با عوامل ایرانی
موج مهاجرت به ترکیه و حضور در سریالهای ترکیهای شبکه جِم از حدود یک سال قبل آغاز شد.شاید ابتدا کسی باور نمیکرد کارگردانهایی مثل مهدی مظلومی یا سعید ابراهیمی فر در شبکهای که به خراب کردن بنیان خانواده مشهور شده حاضر به ساخت سریال شوند، اما حجم استقبال مردم ایران از سریالهای ترکی این شبکه مدیران آن را به صرافت ساخت سریالهایی با عوامل تمام ایرانی انداخت تا به جذابیتهای بصریاش جلوهای تازه ببخشد.
درواقع تفکر مدیران جِم بر این مبنا بود که به تصویر کشیدن رابطه زن و مرد و آنچه در سریالهای تلویزیون خودمان به نمایش درنمیآید میتواند مخاطبان زیادی را پای ماهواره و شبکهشان بنشاند .آنها تصور میکردند موازی با تم غالب در سریالهای پرطرفدار ترکیهای سریالهایی با بازیگران ایرانی خواهند ساخت .
به همین منظور تعدادی از دوبلورهای این شبکه در سریالهایی مثل « آبی عشق»، «منو تنها نذار» و «کالری ممنوع » حاضر شدند تا رویای برادران ابراهیمی بهعنوان مدیران جاهطلب جِم تی وی به تحقق نزدیک شود.برای این سریالها تبلیغات بسیار وسیعی شد و صدها بار آنونس هایشان به نمایش درآمد که بیایید ببینید چه کرده ایم.جالب اینکه شبکه اچ بی اُ برای سریال «بازی تاج و تخت» یکصدم این تبلیغات را نداشت اما وقتی بالاخره یکی از این مجموعه ها پخش شد به همگان ثابت شد با چه افتضاحی روبرو شده ایم!
موج دوم مهاجرت ها رسید
با پخش آنونس سریالهای ایرانی تولیدشده در این شبکه که از ماهها قبل آغازشده بود، مشخص شد برخی بازیگران نسبتاً شناختهشده ایرانی در آنها حاضرشدهاند. چکامه چمن ماه و مانی کسراییان جزو اولین بازیگرانی بودند که به جم پیوستند و البته کشف حجاب چمن ماه بازتاب زیادی در رسانههای داخلی داشت.رفتن چمن ماه به این شبکه باعث شد سریالهایی که داخل ایران هم بازی کرده بود به ممیزی بخورد و صحنههایی که او در آنها بازی داشت حذف شود.
رابعه اسکویی بازیگر دیگری بود که رفتنش به جِم بازتاب زیادی در رسانه های داخلی داشت. به دنبال آنها صدف طاهریان ، ساناز زرین مهر،بنیامین احمدی ، سارا باهنر و بهارک صالح نیا نیز راهی آنسوی مرزها شدند تا کمکم تعداد مهاجران به شبکه معاند بیشتر و بیشتر شود.
البته با توجه به میزان شهرت و نامدار بودن این افراد اخبار و حاشیههای مربوط به آنها نیز بیشتر بود .مدتی بعد و در سال جدید نوبت به موج دوم مهاجرتها رسید و بازیگرانی مثل هرمز سیرتی، رامسین کبریتی و درنهایت پردیس افکاری هم به این شبکه و سریالهایش پیوستند تا تعداد کوچ کردهها کم نباشد.
البته در این میان خبرهای حاشیه ای هم از رفتن بازیگران به این شبکه پخش شد که بعد از مدتی توسط خود بازیگر تکذیب شد.
کمکم خطرناک میشوند
برای ماههای ابتدایی انتشار اخبار مربوط به کوچ بازیگران، هیچکس اتفاق رخداده را جدی نمیگرفت و ازآنجا که بیشتر بازیگران چهرههای نامدار و شناختهشدهای نبودند کک مسئولان سینمایی و عاشقان فرهنگ نمیگزید، اما کمکم برخی جریانها و رسانههایشان به این مسئله پرداختند که این مهاجرتها بخشی از پروژه آنهایی است که سعی دارند به فرهنگ کشورمان ضربه بزنند .
در خلال این اخبار بود که حتی مطالبی در برخی رسانهها انعکاس یافت که بخشی از هزینههای شبکه جِم را سعودیها میپردازند و آنها به پشتوانه این کمکها در حال ساخت شهرکهای سینمایی دریکی دو کشور آسیایی و شروع پروژههای بزرگ هستند.جالب اینکه در لابهلای این حرفها خبر خیز برداشتن جم تی وی برای ساخت سریالهای فاخر ایرانی نیز به گوش رسید؛ سریال هایی تاریخی با داستان هایی از دوران مشروطه و ... که نیازمند عوامل داخلی متبحر هستند.
در این میان گفته شد جِم تی وی به دنبال کشاندن 100 بازیگر و عوامل شاغل در سینمای ایران است و پروژه ای که در یک سال گذشته هیچ کس جدیاش نگرفته بود در راستای ضربه زدن به فرهنگ کشور گسترش یافته و خطرناکتر از گذشته به نظر می رسد.
تاثیر دوران زوال تلویزیون در روند مهاجرت ها
با وجود این هشدارها اما هنوز بسیاری از اهالی سینما و تلویزیون و مخاطبان آنها سیل مهاجرت ها را جدی نمی گیرند چرا که معتقدند آنهایی که جدا شده اند جای ویژه ای در سینما نداشته اند و بیشترشان بازیگران درجه چندم تلویزیونی هستند.هر چند در سابقه برخی از این چهره ها حضور در برخی پروژه های سینمایی به چشم می خورد اما واقعیت این ست که بیشتر آنها بازیگران تلویزیونی به حساب می آیند.
در واقع غیر از پردیس افکاری که بیش از 10 فیلم سینمایی در کارنامه دارد بقیه نفرات همه بازیگرانی درجه دوم و سوم در پروژه های تلویزیونی بوده اند و مهمترین کارهایشان در تلویزیون رقم خورده ، کوچ شان را می توان به دوران نزول تلویزیون ارتباط داد.در واقع کوچ آنها درست در زمانی اتفاق افتاد که تلویزیون به خاطر مشکلات متعدد مالی و مدیریتی اش دچار زوالی عجیب شده و بازیگران مجموعه های تلویزیونی با سرخوردگی و قهر از فضای کار در جام جم می نالیدند.
فراری از فضای ناسالم و فساد
جدا از بحث زوال تلویزیون و دشوارتر شدن شرایط کار برای جام جمی ها بیشتر این بازیگران انگیزههای دیگری برای مهاجرت به جم تی وی داشتند که نمیتوان نادیدهشان گرفت.این بازیگران معتقدند فضای کار در ایران فضای سالمی نیست و رابطه و رابطه بازی بشدت در چهره شدن افراد تأثیرگذار است.آنها میگویند گرفتن نقش و پرکار شدن در سینما و تلویزیون نیازمند ایجاد رابطههای قوی یا داشتن رابطهایی قوی است و چون آنها از این مزیت بیبهره بودهاند ترجیح دادهاند به این مسائل آلوده نشده و مهاجرت کنند.این مسائل در مورد زنان بازیگر بهصورت دیگری نیز مطرح میشود.
برخی از آنها تفاوت جنسیتی را برای رانده شدنشان از فضای هنری داخل مطرح میکنند و برخی دیگر معتقدند با گسترش فساد و پیشنهادهای بیشرمانه به آنها قید حضور در سینما و تلویزیون داخلی را زدهاند.بااینحال ازآنجا که سابقه هنری بیشتر این بازیگران پروپیمان نیست و هیچکس روی فن بازیگریشان حرفی ندارد دلایل یا به عبارتی توجیهاتشان چندان جدی گرفته نمیشود .
رویایی که نقش بر آب شد
باوجود گلایهها و مسائلی که منجر به کوچ بازیگران به ترکیه و سریال های جِم تی وی شده به نظر نمیرسد فضای این شبکه و کارهایش رونق چندانی به زندگی هنری و غیر هنری بازیگران کوچ کرده بدهد.هرچند گفته میشود بیشتر بازیگرانی که واسطهها به آنها پیشنهاد حضور در جم تی وی را دادهاند در ابتدا پاسخ منفی نمیدهند اما شرایط وسوسه کنندهای که دربارهاش خبرسازی شده بود در حد شایعه باقی ماند.
زمانی گفته شد برای بازی در یک تلهفیلم به بازیگر ایرانی مهاجرت کرده 80 میلیون تومان پول دادهاند یا برای عوامل ایرانی شاغل در این شبکه حقوق ثابت ماهیانه 8/3 میلیون تومانی در نظر گفتهشده اما بعدتر مشخص شد تلهفیلمهایی که کلاً 50 تا 60 میلیون هزینه در بردارد برای نقش اولش تنها 6 میلیون تومان دستمزد در نظر گرفته که در مقایسه با دستمزد بازیگرانی که در داخل کار میکنند هم کمتر است. همچنین خلی زود مشخص شد عوامل حاضر در سریال ها و فیلمهای این شبکه روزانه تنها یک وعده ناهار از عوامل سازنده میگیرند یا حتی برخی خانمهایی کوچ کرده به ترکیه بهصورت اشتراکی سوئیت اجاره کرده و نیمی از حقوق خود را برای اجازه این سوئیت ها میپردازند.
شهرت و حاشیه
کوچ بازیگران مورداشاره برای بیشتر آنها هر چه که نداشت شهرت را به همراه آورد.درواقع شاید طرفداران و مخاطبان حرفهای سینما و تلویزیون هم تا یک سال قبل نامهایی مثل ساناز زرین مهر،بهارک صالح نیا ، سارا باهنر و صدف طاهریان را نشنیده بودند اما بعد از پیوستن این بازیگران به جِم تی وی و دستبهدست شدن تصاویر و سابقه کاریشان حالا بعضاً تعداد فالوئرهایشان در اینستاگرام و دیگر شبکههای مجازی چندین برابر شده و چهرهشان هم کاملاً آشنا به نظر میرسد!
البته نقطه مقابل این اتفاق هم وجود دارد و هجوم مخالفان کوچ و کشف حجاب آنها به صفحات مجازیشان و ردوبدل شدن دعواهایی که با ناسزاهای بسیار مخلوط شده این بازیگران زن را واداشته تا صفحات خود را ببندند تا بیشتر از این ناسزا نشنوند.
طعنه و کنایه ، بیخیالی مسئولان
باوجود نگرانیهایی که کمکم نسبت به پروژه بزرگ جم تی وی مطرح میشود اما هنوز واکنش صریح و مناسبی از سوی مسئولان فرهنگی کشور در خصوص مقابله با این مهاجرتها دیده نشده و بیشتر حرفها در خصوص تقبیح این حرکت و موجی که به پا شده مطرح میشود.
جلیل سامان یکی از کارگردانهای مجموعههای تلویزیونی جایی گفته است:«فارغ از سیاستهای یک بام و دوهوای فرهنگی که زیاد دربارهاش گفتهایم، نباید از جنبه شخصی و هویت هنرمند غافل شویم. درواقع اینها افراد بیاستعدادی هستند که علاقه آنها شهرت است، نه هنر بازیگری. حالا اگر دست بر قضا بازیگر شدند چهبهتر! وگرنه مجریگری هم میکنند و ایضاً شو منی یا بازی در سریالهای چیپ (سخیف) ترکیهای یا مدل پشت مجلات و کشف لباس.»
جدا از این اظهارنظر و انتقادهای اینچنینی مهاجرت بازیگران به جِم تی وی هنوز مدیر یا مسئولی را در وزارت فرهنگ،سازمان سینمایی، صداوسیما و ... قلقلک نداده تا بخواهند در این خصوص اظهارنظری داشته باشند.حتی رییس سازمان سینمایی هم فقط به اظهار تاسف از این مهاجرت بسنده کرده است و آن را تنها این حرکت را به فرار مغزها تشبیه کرده است.
درواقع به نظر میرسد مدیران فرهنگی کشور این اتفاق را هنوز جدی نگرفتهاند یا بهواسطه اعتبار پائین اسامی مهاجرت کرده تصور نمیکنند با ادامه این روند نیز لطمهای به پیکره سینما و تلویزیون ایران بخورد.