گروه اجتماعي - سیدمجتبی نعیمی جامعه شناسان اعتقاد دارند كه هر جامعه اي، بر اساس يك يا چند مولفه اساسي، برخوردار از همبستگي اجتماعي شده و جامعه بودن خود را حفظ مي كنند. اين حفظ جامعه بودن و داشتن و تداوم زندگي اجتماعي، پيش نياز بسياري از پيشرفت هاي انساني و مادي بوده و در نقطه مقابل، اگر عوامل همبستگي اجتماعي دچار اختلال شود، اصل جامعه بودن يك ملت دچار خلل مي شود و طبيعتا، مولفه هاي معنويت، رشد انساني و پيشرفت از نمره قابل قبولي برخوردار نخواهند شد.
به گزارش بولتن نيوز، گذشته از جوامع مختلف، جامعه ايراني بر اساس مولفه هاي گوناگوني به همبستگي اجتماعي رسيده و جامعه بودن خود را شكل داده است. اگر به سابقه تاريخي كشورمان نگاه كنيم مي بينيم كه هيچ چيز به اندازه مقوله دين و ارزش ها و مولفه هاي ديني نتوانسته مردم ايران با تنوع فرهنگي، قوميتي، زباني و ... را در كنار يكديگر در قاموس يك جامعه و نه تنها يك اجتماع انساني نگه دارد. به عبارت ديگر، قلب تشكيل دهنده جامعه ايراني، اعتقادات ديني مشترك آنهاست. اين اعتقادات، جامعه ايراني را شكل داده و زمينه اعتلاي انساني و پيشرفت هاي گوناگون بوده است.
حال، با اين توضيح، اگر قرار باشد دشمنان جامعه ايراني دست به اقدامي عليه آنها بزنند، دقيقا بايد چه كاري انجام دهند؟ بديهي است، بايد به قلب آن حمله كنند. يعني بايد باورهاي ديني مشترك مردم ايران را متزلزل ساخته تا همبستگي مبتني بر اخلاق و شرع اين ملت ازهم بپاشد تا ديگر در قلب سرزمين هاي جهان، اعتلاي انساني و پيشرفت اتفاق نيفتند. و چه تلاش هاي عملي گوناگوني كه نه تنها پس از پيروزي انقلاب اسلامي كه حداقل، سه تا چهار قرن است از ناحيه غرب وحشي عليه مردم مومن ايراني صورت گرفته تا ديگر اثري از تمدن ايراني – اسلامي نباشد.
انقلاب اسلامي، به يك تعبير، واكنش جامعه ايراني به رهبري بزرگان ديني عليه دين زدايي در اين جامعه بود. نشان به آن نشان كه امام دل ها، حضرت روح الله بارها در تحليل چرايي وقوع انقلاب اسلامي فرمودند كه ما براي اسلام انقلاب كرديم نه چيز ديگري. البته، از آنجا كه گفتيم، دين، هسته قوام بخش جامعه ايراني بوده و جامعيت اين جامعه – يعني همان عاملي كه زيربناي اعتلاي انساني و پيشرفت هاي مادي هر جامعه اي محسوب مي شود – مرهون حضور ارزش ها و مولفه هاي ديني است، مي توان نتيجه گرفت كه انقلاب ما براي اسلام است نه چيز ديگري يعني رسيدن به چيزهاي ديگر – مثل صور مختلف پيشرفت – نيازمند بقا و ارتقاي دين در بين ملت ماست.
اين حقيقت غير قابل انكار است كه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، هجمه دشمنان ملت مومن ايران عليه مقوله دين، شدت توصيف ناپذيري پيدا كرد. يعني همان اتفاقي كه رهبر انقلاب از آن تعبير به جنگ نرم كرده اند. و در اين بين، گروه هدف، كسي نيست جز جوان ايراني.
جوان ايراني، يعني همان عنصري كه با همبستگي مبتني بر دين، ريشه نظام كهن پادشاهي را براي هميشه از سرزمين ايراني كند. جوان ايراني يعني همان عنصري كه مثل دانه هاي تسبيح بر مدار نخ تسبيح دين، با دست خالي، همه دنيا را بر لب مرزهايش زمين گير كرد كه نه تنها يك وجب از خاكش كه خاكريزهاي اعتقاديش را از دست ندهد. جوان ايراني يعني همان عنصري كه رهبر انقلاب در وصف شان فرمودند:
«از اوایل انقلاب، در کارهایی که در اختیار من بوده، به جوانان مسؤولیت میدادم؛ هم در نیروهای مسلّح، هم در کارهای دولتی، هم در دوران ریاست جمهوری. تجربهی من این است که اگر ما به جوان اعتماد کنیم - آن جوانی که شایسته دانستیم به او مسؤولیت بدهیم و صلاحیتش را داشت؛ نه هر جوانی و هر مسؤولیتی - از غیر جوان، هم بهتر و مسؤولانهتر کار را انجام میدهد؛ هم سریعتر پیش میبرد، هم کار را تازهتر و همراه با ابتکار بیشتری به ما تحویل خواهد داد؛ یعنی روند پیشرفت در کار حفظ میشود. برخلاف غیر جوان که ممکن است کار را بالفعل خوب انجام دهد، اما روند پیشرفت در آن متوقّف خواهد شد. غالباً اینگونه است.» 7/2/77
كسي منكر اين نيست كه دشمن ما توانسته در اين گونه جديد نبرد، بعضي خاكريزهاي ما را به طور جدي آسيب بزند. تنها كافي است به آمار انواع بزهكاري هاي اجتماعي و اخلاقي در يك دهه اخير نگاه كنيم تا به اين واقعيت برسيم. اما …
اما در كنار اين واقعيت نا زيبا، يك واقعيت زيبا و غير قابل انكار ديگري هم وجود دارد و آن اينكه نه تنها بسياري از جوانان ما از معرض دشمني دين ستيزان در امان مانده اند بلكه حتي بسياري از آسيب ديدگان اين نبرد نيز، هنوز در اعماق وجودشان گوهر دين را داشته و اگر برسد زماني كه هر كس باز مي گردد به اصل خويش، ايشان به اعتقادات ديني خود باز خواهند گشت.
وقتي به تجمعات اين شب ها نگاه مي كنيم، وقتي به مساجد و هيات ها سر مي زنيم، وقتي پاي شب زنده داري هاي مردم مي نشينيم، وقتي گونه هاي مختلف جوان ايراني را قرآن به سر مي بينيم – مردمي و جواناني كه تورم و ركود و حقوق هاي نجومي و ... را تحمل كرده و مي بينند – مهمترين چيزي كه متوجه مي شويم اين است كه هنوز كه هنوز است، "دين" هسته اصلي جامعه ايراني است. به عبارت ديگر، با همه ناملايمات موجود و با وجود بزهكاري هاي مختلف، وقتي پاي دين به ميان مي آيد، مردم باز هم هستند و هنوز اعتقادات ملت ايران، اصلي ترين خصوصيتي است كه باعث مي شود به اين مردم اعتماد كنيم و در محضرشان، احساس امنيت داشته باشيم.
شب هاي قدر، گواه اين است كه هنوز، مردم ايران پاي سفره اعتفادات ديني خود نشسته اند و شايد در طول سال كه گرد غفلت بر دلهاي مان مي نشيند، فاصله مان با آن كم و زياد مي شود اما در بزنگاه هايي مثل ليالي نزول قرآن، يعني همان دقايقي كه خيلي ها دل شان شور مي زند كه به اصل خويش باز گردند، يك ملت به همه دنيا نشان مي دهد كه تنها اصلي كه به آن باز خواهد گشت، اصل شريعت محمدي (ص) است.
حضور جوان ايراني در مراسم احياي شب هاي قدر يعني اينكه من نسل سوم و چهارم انقلاب، با تمامي ناملايمات موجود، نه تنها آنها را پاي دين نمي گذارم كه آنرا خانه آرامش خود، اصل هويت خويش و عامل پيوند دهنده با ديگر اعضاي جامعه ايراني مي دانم. حال، وقتي از اين منظر به حضور جوانان ايراني در مراسم ليالي نزول قرآن مي نگريم، دلمان قرص مي شود به اينكه هنوز، دين، قلب ملت ايران است و در آينده نيز، تنها چيزي كه مي تواند به ايجاد همبستگي اجتماعي و تبعا ايجاد تعالي انساني و پيشرفت مادي ما كمك كند، حفظ و ارتقاي دين باوري در جامعه است. فقط اي كاش، در اين شب هاي قدري كه گذشت، خداوند بذر قدرداني از ملت ايراني با اين همه جوان مومن را در قلب مسئولين كاشته باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com