یک تحلیلگر ارشد بازار نفت میگوید: صرف انتخاب يك دبيركل، نباید به اغراق درباره اینکه روند اوپک تغيير كرده است، بینجامد و حذف نظام سهميهبندی به معنای آزاد گذاشتن اعضا در توليد است و قطعاً اوپك را در كنترل بازار ضعيفتر میكند.
به گزارش بولتن نیوز ، اخیرا انتخاب دبیرکل جدید اوپک در شرایطی صورت گرفته که اهميت این سازمان
در مقایسه با گذشته بسيار تنزل یافته است. بعد از تاسيس آژانس بينالمللي
انرژي در سال 1975 ميلادي و با تدوين استراتژيهاي جامع و بلندمدت انرژي در
كشورهاي صنعتي مصرفكننده عمده نفت، جايگاه اوپك پایين آمد و این سازمان
در موضع منفعل قرار گرفت؛ چرا كه آژانس هم مساله انرژي را جامع ميبيند و
هم از استراتژي بلندمدت برخوردار است. در مقابل اوپك فاقد استراتژي
بلندمدت است و تصميمات آن صرفاً به نفت محدود میشود. بنابراین پس از دهه
70، نقش اوپك به رگولاتوري يا تنظيمگری كوتاهمدت بازار جاري نفت منحصر شد
تا با تغییر عرضه نفت خود، قيمتهاي جهاني را تا حدودي كنترل كند. اينك به
نظر ميرسد با ظهور پديده نفت شیل در آمريكا و ويژگيهاي استخراج و توليد
از آن، همان تنظيمگري بازار نيز تا حدي از دست اوپك خارج شده است؛ چرا كه
با تغییر قيمت نفت، حجم توليد از منابع شيل نیز نسبتاً با سرعت تغییر
میکند.
غلامحسین حسنتاش، تحلیلگر ارشد بازار نفت با بیان این مقدمه در شماره 180
هفتهنامه تجارتفردا به بیان پیامهای تصمیمهایی جدید اوپک پرداخته که
هشت نکته آن را در اقتصادنیوز میخوانید:
1.صرف انتخاب يك دبيركل، نباید به اغراق درباره اینکه روند اوپک تغيير كرده است، بینجامد.
2. اوپك به دليل واگرایي اعضا و ساختار اساسنامه خود، خصوصاً مساوي بودن
آرای اعضا و همچنین نياز به حصول اتفاق آرا براي تصميمگيريها، در بنبستی
قرار دارد كه شاید خروج از آن غيرممكن باشد. این سازمان فاقد استراتژي
بلندمدت و جامعنگري به مساله انرژي است. اوپک خصوصاً پس از ظهور نفت شيل،
حتي در تنظيم بازار به صورت گذشته نیز موفق نيست.
3. حذف نظام سهميهبندي به معناي آزاد گذاشتن اعضا در توليد است و قطعاً اوپك را در كنترل بازار ضعيفتر ميكند.
4.احيای نظام سهميهبندي بدون همكاري و حمايت عربستان به عنوان مهمترين
توليدكننده و صادركننده اوپك، مقدور و معنادار نيست و با مواضع این کشور،
بعيد است اين سيستم به زودی احيا شود.
5.مجموع عوامل یادشده ممکن است این تصور را ایجاد کند که شايد خروج از
اوپک بهتر از ماندن در آن باشد؛ چرا که اوپك سالهاست كه تاثيرگذاري قابل
توجهي در بازار نفت و تحولات انرژي ندارد. اما در واقع هنوز حضور در این
سازمان منافعی دارد و در نتیجه شخصاً با خروج ایران از اوپك موافق نيستم.
6.حضور در اوپك مثل حضور در يك كلوپ است و حضور در كلوپ، یعنی حضور در بازي و فرصت قرار داشتن در جريان اطلاعات و تحولات.
7. حضور در اوپک امكان سنجش ديدگاههاي رقبا را فراهم ميكند و در بعضي
شرايط هم ميتوان از طريق اوپك جلوي وقوع رویدادی بدتر را گرفت.
8. انتخاب دبیرکل جدید اوپک، گامی ناچیز ولی به جلو در سازمانی ناکارآمد به شمار میرود که نباید در مورد آن اغراق شود.