کد خبر: ۳۴۹۷۰۰
تاریخ انتشار:

منتقدان چه نظری درباره فیلم چهارشنبه دارند ؟

در فیلم "چهارشنبه" با قهرمانی مواجه هستیم که به اندازه همه قهرمان‌های محبوب سینمایی تنها و جداافتاده است و یک‌تنه جلوی همه می‌ایستد و شهر را زیر پا می‌گذارد و دنیا را به هم می‌ریزد تا چیزی را که می‌خواهد، به دست آورد و در تمام طول فیلم
گروه فرهنگ و هنر: محمد تاجیک: فیلم چهارشنبه ساخته سروش محمد زاده این روزها در گروه هنر وتجربه اکران شده است که با استقبال بسیار خوبی مواجه شده است. منتقدان سینمای ایران نیز ازاین فیلم استقبال کرده و نقدهایی را درباره این فیلم منتشر کرده اند .


به گزارش بولتن نیوز، در گزارش زیر بخشهایی از نقدهایی که براین فیلم منتشر شده به شرح زیر است :

 قهرمانی که هیچ‌کس دوستش ندارد...
 

هنرآنلاین-نزهت بادی:
در فیلم "چهارشنبه" ساخته سروش محمدزاده با قهرمانی مواجه هستیم که به اندازه همه قهرمان‌های محبوب سینمایی تنها و جداافتاده است و یک‌تنه جلوی همه می‌ایستد و شهر را زیر پا می‌گذارد و دنیا را به هم می‌ریزد تا چیزی را که می‌خواهد، به دست آورد و در تمام طول فیلم تماشاگران بیش از شخصیت‌های دیگر با طاهر (آرمان درویش‌پور) همراه می‌شوند و مسیر او را دنبال می‌کنند، اما در یک تجربه متفاوت در تمام لحظات همراهی، هیچ پیوندی میان او و مخاطبان رخ نمی‌دهد و همه ما بجای اینکه در کنارش باشیم، در تقابل با او قرار می‌گیریم و مجبور به همراهی با شخصیتی می‌شویم که دوستش نداریم و نمی‌توانیم با قصد و انگیزه و انتخاب او هیچ همدلی نشان دهیم.

درواقع از آنجا که تصمیم او، زندگی و آینده کل شخصیت‌ها را به تباهی می‌کشاند و به نتیجه‌ای تلخ و دردناک منجر می‌شود، از او قهرمان منفی و دافعه برانگیزی می‌سازد که هیچ‌کس از میان مخاطبان خواهان موفقیت او نیست و همه پیوسته امیدوارند تا طاهر به هر کجا می‌رود، به در بسته بخورد و کارش به نتیجه نرسد.

اگر ما از تماشای تلاش‌های طاقت‌فرسای طاهر دست برنمی‌داریم، فقط برای این است که ما هم همچون برادر بزرگ‌ترش (شهاب حسینی) که مدام همه‌جا دنبالش می‌رود تا مانع انجام خواسته‌اش شود و جلویش را بگیرد، او را دنبال می‌کنیم تا ببینیم کی از پا می‌افتد و کجا خسته می‌شود و چطور ناکام می‌ماند. درواقع ما نگران سرنوشت شخصیت‌های دیگر هستیم که اکنون به تصمیم و انتخاب کسی وابسته شده است که اتفاقاً از هیچ منطق و توجیه قانع‌کننده‌ای برخوردار نیست و عصیان و تک‌روی‌اش در برابر جمع پیرامونش جلوه همدلانه‌ای به او نمی‌بخشد.

بنابراین آنچه باعث می‌شود که مخاطب برای اولین بار خواهان شکست و زمین خوردن قهرمان یک فیلم باشد، این است که او بی‌رحمانه و خودخواهانه در برابر خانواده‌اش می‌ایستد و هرچند در ظاهر به فکر قصاص و خونخواهی پدرش است، اما با شرایط بحرانی که برای خواهر کوچک‌ترش پیش آمده و خانواده را در موقعیت پیچیده و دشواری قرار داده، همچنان دست از سرسختی و کینه‌توزی و لجاجت برنمی‌دارد و خودخواهانه کل خانواده را در معرض فروپاشی قرار می‌دهد. فیلم از این جهت که قهرمان داستانش را به ضدقهرمان تبدیل می‌کند و جاذبه مثبت او را به دافعه منفی تغییر ماهیت می‌دهد، دست به تجربه متفاوتی می‌زند.

از این ‌رو طاهر هر چه در مسیر دشوار پیش رویش بیشتر پیش می‌رود و به موفقیتی که انتظارش را می‌کشد، نزدیک‌تر می‌شود، بیشتر شبیه آدم‌های بازنده‌ای می‌شود که می‌خواهند انتقام ناکامی‌ها و سرخوردگی‌هایشان را با اصرار بر یک انتخاب غلط بگیرند. انگار موضوع قصاص فقط بهانه‌ای است که طاهر تلافی همه چیزهای ازدست‌رفته‌اش را درآورد و برای یکبار در زندگی‌اش به خواسته‌اش برسد، حتی اگر خواسته‌اش به بهای نابودی جمعی نزدیکانش تمام شود.

به همین دلیل در پایان به آنچه می‌خواهد، می‌رسد اما اتفاقی که مدت‌ها انتظارش را می‌کشید و به خاطر آن با همه دنیا جنگید، به گونه‌ای رخ می‌دهد که چنان پوچ و بیهوده به نظر می‌رسد که طاهر احساس می‌کند هیچ چیزی را به دست نیاورده است. آن حس تلخ و یأس بار پایانی فیلم از آنجا می‌آید که راهی برای خروج از آن تنگنای ناگزیر و دردناک وجود داشت و شخصیت‌ها می‌توانستند با وجود شرایط سخت و غم‌انگیز زندگی‌شان کمتر در منجلاب بدبختی و فلاکت فرو روند، اما طاهر همه را با خود به سراشیبی سقوط می‌کشاند و خود نیز با آن‌ها فرو می‌رود.

چهارشنبه ،استثنایی ترین فیلمی که خسرو دهقان در جشنواره فجر دید

ماهنامه هنروتجربه – خسرو دهقان:

  1.  «چهارشنبه» استثنائی ترین فیلمی بود که در جشنواره سی وچهارم فجر دیدم. کمی حتی می توانم پیش تر بروم و بگویم از زاویه ای که خواهم گفت یگانه فیلمی بوده است که در این سال ها دیده ام. و حتی باز هم کمی می توانم پیش تر بروم و بگویم که در سینمای ایران از منظری که خواهم گفت پدیده ای نادر است.
  2. آن زاویه و منظر این است: فیلم روی موضوعش فوکوس کامل بود. از شات اول نمای اول و نمای اول و صحنه اول و بازی اول اولین بازیگر تا دقیقه آخر روی موضوع فیلم متمرکز بود، به حاشیه نرفت و هر بچه  قصه ای در خدمت قصه مرکزی بود. سرسوزنی از تمرکز روی موضوع و درد فیلم جدا نشد و خطا نکرد و به حاشیه نرفت. و این ستودنی است. خیلی هم ستودنی است.
  3. اینکه فیلم خوب بود یا بد، اینکه فیلم به دردخوری است یا نه و اینکه اجزا تشکیل دهنده فیلم در خدمت ساختاری مناسبند یا نه و اینکه اثر قابل دفاع است یا نه، خود مبحث جداگانه‌ای است و نیازمندم در نوبت های بعدی فیلم را ببینم و به داوری بنشینم.
  4. فعلا و تا اطلاع ثانوی. فیلم شاخص و غریبی بود. تمرکز و تمرکز و تمرکز و فوکوس کامل روی موضوع مرکزی فیلم.
  5. خدا پدر و مادر فیلم‌ساز و دست اندرکاران فیلم را بیامرزد و خدا قوت به همه‌شان.

 
نگاه منتقد ماهنامه فیلم به فیم چهارشنبه: نقش درام

محسن بيگ‌آقا در سایت ماهنامه فیلم نوشت: گاهي در سينما فيلم‌ساز از رئاليسم عبور مي‌كند و چنان دنيايش را واقعي به تصوير مي‌كشد كه به مرز ناتوراليسم مي‌رسد. چهارشنبه در چنين فضايي سير مي‌كند. از فضاي وهم‌آلود درگيري در مراسم عروسي كه مي‌گذريم، وارد دنيايي مي‌شويم كه شخصيت‌ها در آن گرفتارند و مثل رمان‌هاي ناتوراليستي دست‌وپازدن‌شان جز فرو رفتن در باتلاق كمكي به آن‌ها نمي‌كند. رنگ‌هاي يك‌نواخت فيلم هم به اين تيرگي فضا كمك مي‌كند تا هماهنگي در فضاي فيلم به اوج خود برسد.


حوادث فيلم پس از باز شدن گره اوليه كه شخصيت‌ها سعي در پنهان‌كردنش دارند، به‌سرعت شكل مي‌گيرد و تماشاگر را ملتهب نگه مي‌دارد. در پايان هم فيلم‌ساز تلاش مي‌كند همه‌ی حوادث را به‌هم پيوند بزند و چيزي را در اين بين جا نگذارد. قصه‌ی محوري فيلم موضوع رضايت دادن و رضايت گرفتن در ماجراي ديه است، اما دنيايي كه فيلم‌ساز به تصوير مي‌كشد، در چهارشنبه به‌كلي متفاوت از دنياي فيلم‌هاي مشابه در سينماي ايران مانند دهليز (بهروز شعيبي) است. شايد مهم‌ترين ويژگي چهارشنبه نگاه تلخي است كه ويژه‌ی نسل جوان فيلم‌سازان سينماي ايران است.

چهارشنبه درباره‌ی يك خانواده‌ی چهارنفري شامل دو خواهر و دو برادر است. دو برادر بر سر رضايت دادن يا قصاص قاتل پدرشان با يكديگر درگيري دارند و هر يك تلاش مي‌كند ديگري را به درستي عقيده‌ی خود قانع كند. اما توافق به اين سادگي‌ها امكان‌پذير نيست؛ حتي اگر دو خواهر وارد ماجرا بشوند. اصلاً همين بردن ماجرا به بستر خانواده و درگير كردن عواطف خانوادگي بين خواهران و برادران است كه باعث می‌شود مشكل حل‌نشدني به نظر نرسد.

يكي از دلايل جذابيت‌ چهارشنبه تحرك زياد شخصيت‌ها و رفت‌وبرگشت‌هايي است كه در لوكيشن‌هاي مختلف فيلم رخ مي‌دهد و سبب كشمكش دراماتيك مي‌شود. شخصيت‌ها مدام بين مكان‌هاي تكراري فيلم مانند خانه‌ی ويلايي قديمي، محل‌هاي كار برادر كوچك‌تر كه به عنوان پيك موتوري طي روز و كارگر سوپرماركت در عصرها كار مي‌كند، و تعميرگاه محل كار داماد خانواده، در حال تلاطم هستند. فضاي بيروني فيلم به محل كار برادر بزرگ‌تر برمي‌گردد كه با وانت كار مي‌كند و در خيابان‌هاي تهران بار جابه‌جا مي‌كند. جابه‌جايي‌هاي متعدد شخصيت‌ها بين مكان‌هاي مختلف، به فيلم ريتم مي‌دهد و به تنش فضا مي‌افزايد.

يكي از نكاتي كه سبب شده درام فيلم خوب جفت‌وجور شود و قابل‌باور به نظر برسد، سنتي بودن خانواده‌ی مركزي در فيلم است. در دنياي فاقد اخلاق امروزي، حادثه‌هاي اخلاقي در قصه فقط قادر به تكان دادن خانواده‌هاي سنتي هستند. وگرنه چنان نگاهي به حوادث، در برخي فيلم‌هاي اين سال‌هاي سينماي ايران البته نمي‌توانست ويرانگر و اساساً درام يك فيلم باشد.

چهارشنبه از جمله فیلم‌هایی است که نشان می‌دهد با یک قصه‌ی یک‌خطی هم می‌توان فیلمی جذاب ساخت و این‌که درام و بازی با لحظه‌ها، از خود قصه مهم‌تر است. بازی شهاب حسیني و آرمان درویش در نقش دو برادر فیلم، با درگیری‌ها، سوء‌تفاهم‌ها و مشکلات خاص‌شان، از محورهاي دراماتیک فیلم است. پشت سر آن‌ها، دو خواهر فیلم با بازی هستی مهدوی و نسیم ادبی نقش تلطیف‌کننده‌ی قصه و مشکل بزرگ سر راه خانواده را دارند.


نقد روزنامه خراسان  برفیلم «چهارشنبه» ساخته سروش محمد زاده :آوار اتفاقات بر سر یک خانواده

احمد صبریان در روزنامه خراسان نوشت: آن چه دوست داشتم در لایه زیرین فیلم «چهارشنبه »  نشان دهم مسئله خشونت ذاتی است که در جامعه ما وجود دارد. ما کشوری هستیم که در همسایگی‌مان بیشتر کشورها در حال جنگ هستند و همان نسلی هستیم که همیشه درگیر خشونت منطقه بوده ایم. چگونه می توان از کودکانی که در چنین خشونتی بزرگ و وارد جامعه شده اند انتظار فرهنگ بخشش داشت. فیلم  من می تواند تلنگر کوچکی باشد تا در درون خود بگردیم و به دنبال روزنی از بخشش باشیم و بیشتر از آن به دنبال این باشیم که کشورمان را از چنین خشونتی که در اطراف آن پرسه می زند، دور نگه داریم. هدف من در ساخت فیلم این بود که یک قاعده کاملا انسانی را به تصویر بکشم. *سروش محمد زاده

سینمای ایران در سال های اخیر به موضوع قصاص توجه در خور تاملی داشته و این موضوع دستمایه  بسیاری از کارگردانان بوده است . ساخت فیلم هایی چون: می خواهم زنده بمانم ،سام و نرگس و محاکمه (ایرج قادری)، مردی از جنس بلور(سعید سهیلی)، شهر زیبا(اصغر فرهادی)، کیفر(حسن فتحی)،دهلیز(بهروز شعیبی)،هیس! دخترهافریاد نمی زنند(پوران درخشنده)،انتهای خیابان هشتم (علیرضا امینی)،  من مادر هستم(فریدون جیرانی)،سوت پایان (نیکی کریمی)، روز روشن (حسین شهابی)  ، خانه ای در خیابان چهل و یکم (حمیدرضا قربانی و ... نیز گواه این ادعاست. « سروش محمد زاده» کارگردان جوان مشهدی نیز در نخستین فیلمش «چهارشنبه» قصاص را دستمایه قرار داده و این موضوع  حساسیت برانگیز را از زاویه دید خانواده مقتول و چالش‌ آن ها را در مورداعدام قاتل پدرشان به  تصویر کشیده است.  کارگردان در درامی که داستان آن ظرف سه روز رخ می دهد  با پرهیز از سیاه نمایی و اغراق در روایت و شخصیت پردازی ها ،تصویری باور پذیر ازقصاص ارائه  می کند و  نحوه مواجهه آدم های داستان با اتفاقات فیلم همراهی مخاطب را بر می انگیزد . 

 یک پایان بندی نا مناسب

گره اصلی «چهار شنبه» اختلاف  خواهرها و برادرها به خاطر بخشیدن یا اعدام  قاتل پدرشان است . کارگردان نیز با همین رویکرد از درگیری میان خانواده قاتل و مقتول برای گرفتن رضایت می گذرد و بیشتر حجم فیلمش را به تلاش اعضای خانواده برای کسب رضایت برادر کوچکشان (طاهر) اختصاص می دهد که  از خون پدر بگذرد و به گرفتن دیه رضایت دهد. همین هوشمندی سبب ایجاد روابط جدیدی در خط روایی فیلم شده و مناسبات جدیدی شکل می گیرد.  با توجه به رفت و برگشت ها و پر گویی ها ی فیلم انگار  کارگردان بر این نکته پافشاری دارد تا جای هیچ پرسشی برای مخاطب باقی نگذارد. اصرار طاهر بر اعدام قاتل پدر،رابطه عادی دختر و پسر  پس از قتل پدر ، واکنش های سلیم و طاهرپس از شنیدن خبر بارداری طیبه با یک واکنش قهر آمیز  و گلدانی شکسته باور پذیر نیست. در نهایت نیز سکته قاتل  پیش از اعدام همه چیز را به هم می ریزد و همه اتفاقات بد در یک لحظه بر سر خانواده آوار می شود ویک  پایان بندی نه چندان مناسب و کلاسیک  رابرای فیلم رقم می زند.

داستانی  سر راست  با آغازی خوب

 بازی درخشان  شهاب حسینی و  بازی باور پذیر آرمان  درویش تحسین بر انگیز است  و سکانس طولانی که روی پله باهم صحبت می‌کنند تاثیر گذار و زیباست. «چهارشنبه» داستانی  سر راست  وآغازخوبی دارد؛ طراحی  صحنه در خور توجه به عنوان فضای غالب اثراز دیگر امتیازات «چهارشنبه» است.  ولی ریتم فیلم  در برخی سکانس ها کند می‌شود.فیلم«چهارشنبه » که  سال گذشته برنده سیمرغ بهترین فیلم بخش «هنر و تجربه» جشنواره  فجر شد گواه این ادعاست که با یک قصه‌ یک‌خطی هم می توان فیلمی جذاب ساخت یکی از امتیازات مهم چهارشنبه علاوه بر درام خوب و جذاب، تصویری باور پذیر از خانواده‌ سنتی فیلم است.تحرک زیاد شخصیت‌های فیلم و رفت‌وبرگشت‌هایشان اگر چه سبب کشمکش دراماتیک شده  وجابه‌جایی‌های متعدد  آدم های داستان   در مکان های مختلف به تنش فضا می‌افزاید. ولی تا حد ی تکراری و کسالت بار به نظر می رسد.بازی حسی درخشان و باور پذیر شهاب حسینی(سلیم) و آرمان درویش(طاهر) در نقش دو برادر با درگیری‌ها، سوء‌تفاهم‌ها و مشکلات خاص‌شان، محورهای دراماتیک اثر را شکل می دهد. رنگ‌های سرد و یکنواخت هم به تیرگی فضا کمک می‌کند تا هماهنگی در فضای فیلم به اوج برسد.

یک اظهار نظر عجیب

نکته تعجب بر انگیز در باره نام فیلم است که کارگردان نیز در این خصوص اظهار نظری عجیب‌تر  کرده و  در خصوص نام گذاری فیلمش گفته است: «دلیل انتخاب اسم  «چهارشنبه» برای فیلم این بوده که محکومان به اعدام در ایران روزهای چهارشنبه قصاص می‌شوند. چهارشنبه روز مهمی است ودر فیلم ما به چهارشنبه نمی‌رسیم.» در حالی که با مروری گذرابر اخبار حوادث در نشریات مختلف می توان به این نکته رسید که برای اعدام روز خاصی مشخص نشده و منحصر به چهارشنبه نیست حال اگر اتفاقات فیلم  آقای کارگردان در  روزچهارشنبه رخ می دهد حکایت دیگری است قضاوت با خودتان .


منبع: گام نو

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین