کد خبر: ۳۴۵۵۵۱
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
به مناسبت بیست و هشت فروردین سالروز شهادت شهید رضا چراغی

او یک فرمانده بود

رضا در سال 1336 در خانواده اي مذهبي و دوستدار اهل بيت (ع) به دنیا آمد. در شش سالگي به مدرسه رفت و با استعداد خوبي كه داشت، همواره در درس هايش موفق بود. او علاوه بر تحصيل، به مطالعات و فعاليت هاي مذهبي علاقه مند بود و در مجالس مذهبي، با شور اشتياق حضور مي يافت. پس از گذراندن دوره ابتدايي، وارد دبيرستان شد و در آن مقطع با برخي مسائل مذهبي و سياسي آشنا شد. با شروع انقلاب اسلامي، در سال آخر دبيرستان تحصيل مي كرد.
گروه فرهنگ مقاومت - رضا در سال 1336 در خانواده اي مذهبي و دوستدار اهل بيت (ع) به دنیا آمد. در شش سالگي به مدرسه رفت و با استعداد خوبي كه داشت، همواره در درس هايش موفق بود. او علاوه بر تحصيل، به مطالعات و فعاليت هاي مذهبي علاقه مند بود و در مجالس مذهبي، با شور اشتياق حضور مي يافت. پس از گذراندن دوره ابتدايي، وارد دبيرستان شد و در آن مقطع با برخي مسائل مذهبي و سياسي آشنا شد. با شروع انقلاب اسلامي، در سال آخر دبيرستان تحصيل مي كرد.

فعاليت هاي شهيد پيش از پيروزي انقلاب اسلامي


به گزارش بولتن نیوز، رضا كه در دورة تحصيل، عنصري فعال و پر تلاش بود، در ميان همسالان و همشاگردان از نظر اخلاق، ادب و علم، ممتاز بود. با شروع انقلاب اسلامي فعالانه وارد عرصه هاي مبارزه شد و در حركت ها و تظاهرات، همدوش و همراه مردم انقلابي به فعاليت کرد. با اوج گيري انقلاب، حضور او در صحنه هاي مختلف آن، پر شور شد و در توزيع اعلاميه هاي حضرت امام خميني (ره) در ميان دوستان و بستگانش، نقش مؤثری ايفا کرد.



چراغي در روزهاي پيروزي انقلاب، خستگي ناپذير و عاشقانه، شب و روز خود را وقف تحقق انقلاب کرد و در تسخير مراكز نظامي و دولتي رژيم، پر تلاش حضور پیدا می کرد.

فعاليتهاي شهيد پس از پيروزي انقلاب اسلامي

چراغي پس از پيروزي انقلاب اسلامي نيز با شوق فراوان در حراست از آرمان هاي آن، با جان و دل مي كوشد. هر جا كه به او نياز باشد، خود را به آنجا رسانده و خدمات شايسته اي را انجام مي دهد. او پس از شروع غائله كردستان توسط ضد انقلاب، فوري همراه جمعي از دوستان، خود را به مريوان مي رساند و در مبارزه با گروهك هاي محارب، از هيچ كوششي دريغ نمي كند.

وی در مدت حضورش در كردستان، تجربيات ارزشمندي درباره مسائل نظامي و نيز فرماندهي كسب مي كند. او در عمليات «محمد رسول الله» (ص) مسير بسيار مهم و پر خطر معروف به نام «پر خون» را از تصرف نيروهاي ضد انقلاب خارج مي كند و بدين وسيله، شهامت، توان رزمي و شايستگي خود را در فرماندهي نيروهايش به نمايش مي گذارد. همچنين همواره ديگر فرماندهان در جبهه هاي سر پل ذهاب و گيلانغرب دست به عمليات چريكي مي زند. چراغي در مدت حضورش در كردستان، مدتي مسئووليت «جانشين سپاه دزلي» و زماني نيز به عنوان مسئوول «محور مريوان» انجام وظيفه مي كند و خدمات درخشاني را در آنجا از خود به ياد گار مي گذارد.



فعاليت هاي شهيد در دوران دفاع مقدس


چراغي، مدتي پس از شروع جنگ تحميلي، در كنار ديگر فرماندهان، در غرب، به مبارزه و فعاليت خود ادامه مي دهد و پس از اعزام تيپ 27 محمد رسول الله (ص) به جنوب، همراه نيروهاي تيپ راهي آنجا مي شود.

او از اوسط سال 1360 تا اواخر تير ماه 1361، فرماندهي «گردان حمزه» را به عهده مي گيرد و با اين مسئووليت، در عمليات «فتح المبين» و «بيت المقدس» شركت مي كند. در عمليات فتح المبين در جبهه دشت عباس در مقابل نيروهاي زرهي دشمن حماسه مي آفريند. يكه و تنها با تانك هاي دشمن مي جنگد و نيروهايش را از محاصره خارج مي كند.

در عمليات «بيت المقدس» رضا چراغي مسئووليت محور سر گردان را بر دوش مي گيرد و با لياقت و توان بال، تا فتح خرمشهر به هدايت نيروها مي پردازد، در اين عمليات، از ناحية پا مجروح مي شود.



پس از بهبود نسبي دوباره در عمليات مسلم بن عقيل» به عنوان فرمانده تيپ 27 محمد رسول الله (ص) با سيزده گردان وارد عمل مي شود و بار ديگر توان رزمي و فرماندهي خود را به نمايش مي گذارد. چراغي در سال 1361 با دختري پاكدامن و متدين ازدواج مي كند.

در عمليات والفجر مقدماتي تيپ 27 به لشگر تبديل مي شود و فرماندهي آن را به چراغي واگذار مي كنند. در اين عمليات، «شمشير لشگر» لقب مي گيرد و اقتدار و استقامت شايسته اي از خود نشان مي دهد. يكي از همرزمانش مي گويد: «حضور شهيد چراغي در كنار شهيد همت، به نيروها روحيه مي دهد با فرماندهي رضا، توانستيم «تپة دو قلو» را پس بگيريم.

چراغي در عمليات والفجر 1 كه در منطقة عمومي فكه صورت گرفت ـ با توانمندي بالا لشگر را هدايت و فرماندهي مي كند. يكي از همرزمانش مي گويد: لشگر 27 وظيفه داشت كه با نيروهاي ارتش ادغام شود و ارتفاعات جبل فوفي  و پيچ انگيزه) را فتح كند و سپس به سمت عمق خاك دشمن براي تصرف تاسيسات نفتي پيش برود. صبح روز عمليات، رضا خود را زير رگبار تيرها و موشك هاي دشمن كه بي امان شليك مي كردند، به كانال «گردان كميل» در سمت راست ارتفاع 112 مي رساند.



از روحيه او، بچه هاي گردان هاي كميل و انصار و مالك روحيه مي گرفتند. سپس رضا خودش را به خط اول گردان ميثم مي رساند و هر چه اصرار كرديم كه به عقب برگردد قبول نكرد و ماند و خدايي شد.

روایت شهید «محمدابراهیم همت» از لحظات عروج شهید چراغی است که به مخاطبان خبرگزاری فارس تقدیم می‌شود:

رضا چراغی آن شب پیش ما ماند و دو سه ساعتی خوابید. اذان صبح روز 27 فروردین که بیدار شد، بعد از خواندن نماز، دیدم شلوار نظامی نویی که در ساک‌اش داشت، از آن درآورد و پوشید. با تعجب پرسیدم «آقا رضا هیچ‌وقت شلوار نو نمی‌پوشیدی، چی شده؟» با لب‌هایی خندان به من گفت «با اجازه شما می‌خواهم بروم خط مقدم» گفتم «احتیاجی نیست بری این جلو. همین جا بیشتر به شما نیاز داریم». ناراحت شد. به من گفت «حاجی جان می‌خوام برم جلو وضعیت فعلی خط رو بررسی کنم الان اونجا بچه‌های لشکر خیلی تحت فشار هستن».

در همین اثنا از طریق بی‌سیم مرکز پیام خبر رسید که لشکر یک مکانیزه سپاه چهارم بعثی‌ها، پاتک سختی را روی خط دفاعی بچه‌های ما انجام داده‌.



رضا رفت جلو چند ساعت بعد خبر دادند فرمانده لشکر 27 محمد رسول‌الله (ص) در خط مقدم دارد با خمپاره شصت، کماندوهای بعثی را می‌زند؛ همین خبر نشان می‌داد وضعیت آنجا برای بچه‌های ما تا چه حد وخیم شده؛ گوشی بی‌سیم را برداشتم و شروع کردم به صدا زدن برادر چراغی؛ مدام می‌گفتم «رضا، رضا همت... رضا رضا همت» ناگهان یک نفر از آن سر خط گفت «حاجی جان دیگر رضا را صدا نزنید، رضا رفته موقعیت کربلا»!‌ و من فهمیدم رضا شهید شده.

بخشی از وصیت نامه شهید

خداوندا توفيق عطا فرما كه از جمله كساني باشيم كه خود بشارت به آنها داده‌اي كه در اين معامله شركت جويند. واي كه جز تو كس ديگر ندارم. «الهي و ربي من لي غيرك»

از تو خواهانم كه زندگيم را زندگي محمّد(ص) و مردنم را مردن محمد(ص) قرار دهي

وقتي كه در زيارت عاشورا مي‌خوانيم كه :

«يا اباعبدا... إنّي سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم و حَربٌ لِمن حارَبكُم إلي يومَ القيامه»

اي حسين(ع) من آشتيم با كساني كه با تو آشتيند و در جنگ و ستيزم با كساني كه با شما در جنگند. (زيارت عاشورا)

 چگونه مي‌توان در هر زمان در كنار گود نشست و دست از ياري فرزندان حسين كه بيش از هزار سال در شكنجه و تبعيد بسر مي‌بردند، فرو بست، مگر مي‌شود مسلمان بود و از رسول اكرم(ص) تبعيت نمود و دوستدار حسين(ع) نبوده باشيم. تشيّع علوي را برگزيده باشيم اما روحانيت را كنار گذارده باشيم. بگذريم، ابداً روحانيت با آن مشخصه‌هاي بارزي كه در هر زمان داشته از كليني‌ها گرفته تا خميني(ره). هر زمان حافظ اسلام بوده‌اند و انشاءالله تا انقلاب مهدي(عج) خواهند بود.

در خاتمه آخرين كلمات را به نگارش درمي‌آورم:

برادران فقط بايد به فكر اسلام بود و بس و براي ياري اسلام بايد اكنون از روحانيت و سپاه ياري جست و امام را ياري كرد و بايد بدانيم كه به قول قرآن:

«ماعندكم ينفد و ماعند ا... باق

ماتنفقوا من شيء في سبيل ا... يوف عليكم»

منابع:

http://www.abrobad.net/fa-ir/Article/Details/wills-reza-cheragi
Www.pishkesvat.ir
Www.mashreghnews.ir

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
|
Canada
|
۱۱:۰۲ - ۱۳۹۵/۰۱/۲۸
0
0
خوشا بحالت که شهید شدی وندیدی برادرانت با اقتصاد وسیاست وازادی مردم چه کردند.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین