البته اگرچه آهنقراضه تنها ماده اولیهای نیست که قابلیت و امکان استفاده و بهرهمندی را در صنعت فولاد دارد، اما صرفنظر از جنبه زیستمحیطی جمعآوری و بازیافت فلزات آهنی از طبیعت و نقش بسزا و با اهمیت آن در پاکی محیط زیست (که البته به نوبه خود بسیار مهم و حائز اهمیت و با ارزش است)، دارا بودن مزیتهای فراوان و البته در خور توجه این ماده اولیه نسبت به سایر مواد اولیه مورد مصرف در صنعت فولاد، باعث شده تا لزوم توجه به این ماده اولیه از سوی فعالان حوزه صنعت فولاد کشور روز به روز بیشتر شود.
به اختصار به برخی از این مزایا در ذیل اشاره میشود:
1- سهلالوصولتر بودن این ماده اولیه نسبت به سایر مواد اولیه مورد مصرف در صنعت فولاد کشور.
2- عدم نیاز به سرمایهگذاریهای کلان نسبت به تملک مواد اولیه معدنی.
3- دسترسی آسانتر و امکان تملک سهلتر نسبت به مواد اولیه معدنی.
4- جنبههای زیستمحیطی.
5- سازگاری با اغلب سیستمهای ذوب مورد استفاده و بهرهبرداری شده در صنعت فولاد کشور.
6- برخورداری از تولید آلودگی به مراتب کمتر نسبت به سایر مواد اولیه معدنی.
7- نرخ بالای ذوبدهی نسبت به سایر مواد اولیه معدنی.
8- نرخ پایینتر مصرف انرژی در فرآیند تولید نسبت به سایر مواد اولیه معدنی.
با توجه به مزیتهای یادشده كه برخي از مزيتهاي اين ماده اوليه است، شاهد آن هستیم که این ماده اولیه در حوزه صنعت فولاد کشور از جایگاهی ویژه برخوردار بوده تا آنجا که موجب جلب توجه فعالان این حوزه به این ماده اولیه شده است. نرخ این ماده اولیه تابع نرخ شمش فولاد بوده و نرخ شمش فولاد نیز تابع نرخ محصولات و فرآوردههای فولادی است، البته باید به این نکته نیز توجه داشت که هزینههای بالای صادرات و همچنین واردات این ماده اولیه، باعث شده تا عملا نرخهای بينالمللي این ماده اولیه تاثیری بر نرخهای داخلی آن نداشته باشد. حال چندی است که فعالان این بخش به علت شرایط جاری و حاکم بر بازارهای عرضه و تقاضای شمش فولادی و همچنین محصولات و فرآوردههای فولادی شاهد کاهش مستمر نرخ این ماده اولیه بدون درنظر گرفتن هیچگونه کف قیمتی برای آن هستند که این امر در حال سوق دادن بازار این ماده اولیه به فروپاشی و ورشکستگی است؛ بازاری که با ایجاد و ایفای نقشهای موثر براي خود در صنعت فولاد توانسته از جایگاهی مهم و با ارزش برخوردار شود.
در ادامه سعی خواهیم داشت تا با نگاهی به بازار این ماده اولیه به تاثیرات کاهش پی در پی نرخ آن در این بازار بپردازیم. بازار آهن قراضه كشور از سه حلقه تشکیل شده است، حلقه نخست حلقه جمعآوریکننده آهن قراضه از منابع عرضهکننده آن است، حلقه دوم که به انجام عملیات جمعآوری و فرآوری و بهسازی آن مبادرت دارد، اگرچه به دلایل فراوان این حلقه متاسفانه از وظیفه ذاتی خود یعنی فرآوری و بهسازی به دور مانده و تنها به ايفاي نقش جمعآوری و تشکیل محمولههای با تناژ نسبتا بالا پرداخته است و در نهایت حلقه سوم که بهعنوان شخصیتهای حقیقی و حقوقی نسبت به اتصال حلقه دوم به شرکتهای ذوب فولاد اقدام میکنند. سه حلقهای که هریک نقشی در این بخش را به عهده داشتهاند؛ نقشی که علاوه بر جایگاه مهم ذاتی خود مکمل حلقههای پاییندستی و بالادستی خود نیز هست. حال ببینیم،کاهش مستمر نرخ این ماده اولیه چه تاثیری بر هر یک از این حلقهها خواهد گذاشت.
همانطور که گفته شد وظیفه و نقش حلقه اول جمعآوری آهن قراضه از منابع عرضهکننده آن است که درباره اين منابع در حال حاضر به علت شرایط حاکم و جاری بر اقتصاد کلان کشور میتوان عنوان کرد که منابع عرضهکنندهاي نظیر تولید يا تخریب ساختمان و همچنين اسقاط خودروی فرسوده در ضعیفترین وضعيت بهسر برده و آهنقراضه عرضه شده از سوی این منابع با کاهش بسیار شدید و کاملا درخور توجه روبهرو است تا تنها منبع عرضهکننده فعال این ماده اولیه پسماند شهری باشد.
اما نکته قابلتوجه در این حلقه این است که شرط استمرار عرضه از منبع پسماند شهری برخورداری این ماده اوليه از یک قیمت مناسب و متناسب با تورم بوده تا موجب ایجاد انگیزه كسب منفعت اقتصادی در نزد مردم را فراهم کند تا نسبت به جداسازی این ماده از پسماند خود و عرضه آن اقدام کنند؛ بهطوری که هرچه قیمت این ماده اولیه افزایش یابد، شاهد فزونی این انگیزه و بالعکس با کاهش قیمت آن شاهد نزول این انگیزه خواهیم بود. البته با کاهش بیش از اندازه قیمت آن و بهتبع آن از میان رفتن انگیزه جمعآوری از سوی مردم شاهد از میان رفتن این منبع عرضهکننده خواهیم بود.
شايد بهترین گواه در اینخصوص نیز میتواند سطح میزان فلزات آهنی موجود در پسماند در حالات افزایش مستمر و یا کاهش مستمر قیمت این ماده اولیه بوده که برای هر خواننده اين مطلب قابل درک است. بنابراين از یکسو کاهش مستمر قیمت این ماده اولیه و عبور از کف قیمتی مناسب براي آن و از سوی دیگر وجود انتظار کسب حاشیه سود مورد نظر تحت هر شرایطی از سوی حلقه اول منجر به ارائه قیمتهای پایین به منابع عرضهکننده خانگی این ماده اولیه خواهد شد و به این ترتیب در صورت استمرار این روند شاهد از بین رفتن انگیزه جداسازی پسماند توسط مردم از یکسو و به تبع آن با حادث گردیدن پیامدهای این اتفاق نظیر رکود و سخت تر شدن شرایط فعالیت در حلقه اول شاهد خروج حلقه اول از این فعالیت خواهیم بود.
بنابراين نخست آنکه به این ترتیب شاهد فروپاشی و از بین رفتن حلقه اول خواهیم بود ضمن آنکه بدين ترتيب بخشی از این ماده اولیه قابل عرضه از دسترس خارج خواهد شد و دوم آنکه به تجربه در یک دهه گذشته به اثبات رسیده است که خروج یابندگان از این حلقه حتي در صورت بهبود و بازگشت رونق به این حلقه نیز تمایلی به بازگشت و از سرگیری فعالیت خود در این عرصه را نخواهند داشت. بنابراین با توجه به سنتی و موروثی بودن فعالیت این حلقه با توجه به نقش مهم و اساسی آن در کل زنجیره و عدم جایگزینی آن توسط فعالان جدید به این عرصه قابل توجه است.
بنابراين در وضعيت كنوني كه به علت شرايط حاكم و جاري بر اقتصاد كلان كشور شاهد نزول قابل توجه سطوح كمیو كيفي ساير منابع عرضهكننده آهن قراضه ميباشيم، لزوم توجه و حفظ ساختار فعاليت حلقه اول و همچنين حفظ امكان استمرار و پايداري عرضه آهن قراضه از سوي منابع خانگي كه همواره بهعنوان يكي از مهمترين و شايد بزرگترين منابع عرضهكننده در بازار آهن قراضه بوده بايد مد نظر قرار گيرد، زیرا همانطوري كه عنوان شد تخريب و فروپاشي آن برگشتناپذير خواهد بود.
اما پایداری و استمرار حلقه دوم بر سه پايه استوار است، امکان فعالیت با تناژ مناسب در کنار برخورداری از حاشیه سود مناسب و گردش مناسب مالی از جمله فاکتورهایی هستند که بقای این حلقه را تضمین میکند. حلقه دوم مهمترین حلقه در زنجیره بازار آهن قراضه محسوب میشود چراكه نقش و واسطه ارتباطی در بین حلقه اول و سوم از یکسو و همچنین نقش ذاتی در نظر گرفته شده برای آن از سوي ديگر را دارا ست- اين در حالي است كه در نتيجه وجود رکود حاکم و جاری بر سطح کلان اقتصاد کشور شاهد نزول روز افزون عرضه این ماده اولیه از سوی منابع بر شمرده شده عرضهکننده آن میباشیم، بنابراین اولین پایه مدتی است که به شدت مورد تهدید قرار گرفته و روزبهروز بر شدت میزان این تهدید نیز افزوده میشود.
از سوي ديگر نيز با نزول شدید میزان عرضه این ماده اولیه از سوی منابع عرضهکننده آن شاهد جنگ قیمتی از سوي متقاضيان در راستای دست یافتن به سهم بیشتری از میزان عرضه موجود این ماده اولیه است خواهيم بود که این اتفاق منجر به کاهش حاشیه سود این حلقه شده است تا آنجا که حاشیه سود موجود به هیچ عنوان رضایت اقتصادي و معنوي فعالان این حلقه را به دنبال ندارد. بنابراین دومین پایه لازم برای پایداری و استمرار این حلقه نیز با فروپاشی روبهرو شده است.در شرايط فعلي این حلقه از بازار آهن قراضه از یکسو با کاهش روز افزون تناژ کاری و همچنين کاهش حاشیه سودآوری در كنار نیاز روز افزون به سرمایه در گردش بالاتر و از سوی دیگر با افزایش روز افزون هزینههای ثابت و جاری درون بنگاهي خود روبهرو بوده که مجموع این عوامل عدم توجیهپذیری اقتصادی فعالیت در این حلقه را نشان میدهد.
استمرار و پایداری حلقه سوم نیز بر دو پایه استوار است؛ فعالیت با تناژ مناسب از یکسو و مدت زمان بازگشت سرمايه در گردش از سوی دیگر- این در حالی است که با توجه به وضعیت اقتصادي كشور و رکود حاکم و جاری بر آن و به تبع آن صنعت فولاد منجر شده تا شاهد نزول شدید و توامان سطوح كمی و كيفي فعاليت در اين حلقه باشيم. بنابراين استمرار و پايداري بازار آهن قراضه نيازمند به دو فاكتور مهم و اصلي است كه همانا قيمت مناسب براي اين ماده اوليه و گردش مناسب مالي است، چراكه به این ترتيب است كه آهن قراضه قابل عرضه از سوي منابع عرضهكننده آن وجود خواهد داشت و امكان تناژسازي فراهم میشود و وضعيت مالي در اين بخش به سوي قفل شدن پيش نخواهد رفت- در غيراين صورت باید در آيندهاي نه چندان دور شاهد خداحافظي با اين حلقه مهم و تاثير گذار در صنعت فولاد كشور بود.
در پایان روی سخن ما با شرکتهای فولادی است رکود حاکم بر سطح کلان
اقتصادی کشور عدم وجود تقاضاهای موثر و مفید در بازار عرضه و تقاضا برای
محصولات و فرآوردههای فولادی و بیشمار مشکلات درون بنگاهي موجود در مقابل
شرکتهای فولادی کشور کاملا مورد قبول و پذیرفته است، اما باید بپذیرید که
بازار آهن قراضه بهعنوان یکی از شریانهای اصلی این صنعت بوده که در حال
حاضر در آستانه فروپاشی و ورشکستگی است- قطعا قائل شدن نقش تحملپذيري تمام
پیامدها و مشکلات و مسائل موجود در صنعت فولاد کشور بر دوش بازار آهن
قراضه صحیح نبوده و قطعا میتوان با در پيش گرفتن یک مدیریت بهروزتر و
کارآمدتر و از همه مهمتر تطابقپذيري با شرايط واقعي فعلي صنعت فولاد
كشور از شرايط فعلي حاكم و جاري بر صنعت فولاد كشور عبور کرد - فراموش
نكنيم بازار آهن قراضه در درجه اول غیرقابل جایگزین است و در درجه دوم
نابودي اين بازار پیامدها و عواقب مخربی برای صنعت فولاد کشور به دنبال
خواهد داشت- به هر حال با بازگشت رونق به صنعت فولاد کشور بار دیگر همین
بازار آهن قراضه است كه یکی از مهمترین پايههاي تسریعکننده صنعت فولاد
کشور در راستای نیل به توسعه و پیشرفت است. بنابراین نگاهی دوباره و اصلاح
شده به بازار آهن قراضه از سوی مدیران محترم شرکتهای فولادی کشور دراین
شرایط احساس میشود.قطعا درك متقابل حلقههاي زنجيره فولاد نسبت به شرايط و
نيازها و خواستههاي يكديگر میتواند بزرگترين و قدرتمندترين عامل كمك
كننده به اين صنعت در خروج از شرايط فعلي آن باشد.
*کارشناس بازار فولاد
منبع : دنیای اقتصاد
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com