پدر دختر دانشآموزی که بعد از خواندن کتابی فلسفی دست به خودکشی زده بود، از معلم و مدیر مدرسه شکایت کرد.
صبح دیروز مرد جوانی با چشمان گریان وارد شعبه سوم دادسرای امور جنایی شد و از مدیر و معلم مدرسه دخترش به اتهام تشویق به خودکشی و فریب دختران دانشآموز شکایت کرد.
به گزارش بولتن نیوز، مرد جوان به نام سعید در شکایتش مدعی شد: دختر 15 سالهام به نام آیسان در یک مدرسه غیرانتفاعی در شمال تهران درس میخواند. او که رشته درسیاش علوم انسانی بود، دو ماه پیش از من خواست برایش کتاب «د.س» را بخرم. وقتی پرسیدم کتاب را برای چه میخواهی، گفت معلم مدرسه این کتاب را معرفی کرده و از بچهها خواسته این کتاب را بخرند تا او تدریس کند. ابتدا فکر کردم یک کتاب معمولی است و آن را برایش خریدم. اما وقتی چند صفحه اولش را خواندم، متوجه شدم این کتاب رمان است و دنیا، مرگ و روح را در قالب نامه یک دختر 15 ساله روایت میکند.
مرد جوان اشکهایش را پاک کرد و ادامه داد: دخترم بعد از خواندن این کتاب، کلی از آن تعریف کرد و تا زمان خودکشی سه بار کتاب را کامل خوانده بود. در این کتاب از خواننده درخواست میشود نصف شب از خواب بیدار شود و آن را بخواند.
وی گفت: یک روز قبل از مرگ دخترم، با هم به پارک رفته و کلی بازی و شوخی کردیم. ظهر روز حادثه آیسان از مدرسه آمد و استراحت کرد. حدود ساعت 5 عصر همسرم برای سیمی کردن کتابهای دخترم از خانه خارج شد. ساعت 6 عصر همسایهها با من تماس گرفتند و اطلاع دادند، حال آیسان بد است. چون محل کارم نزدیک خانه بود دو دقیقه بعد به خانه آمدم و متوجه سقوط دخترم از طبقه ششم شدم.
سعید تصریح کرد: بعد از خودکشی دخترم کتاب را مطالعه کردم و متوجه حاشیهنویسیهای آن شدم. دخترم با خواندن این کتاب هر روز از زندگی فاصله گرفته و به مرگ بیشتر نزدیک میشد. حالا از مدیر و معلم مدرسه به اتهام تدریس این کتاب و مخفی کردن خبر مرگ دخترم از همکلاسیهای خود، شکایت دارم.
با شکایت پدر دختر دانشآموز قاضی سجاد منافیآذر بازپرس شعبه سوم دادسرای ویژه سرقت دستور پیگیری موضوع را صادر کرد.
در دروغ گویی این کتاب همین بس که حضرت عیسی رو کشته شده می داند و به نظرم اگر پدر محترم کمی بیشتر به تربیت فرزندش توجه می کرد شاهد این ماجرا نبود
چرا که ایشان بر اساس شواهد تارخی و اعتقادات دینی خود سخن گفته است.
دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ برای هیچ با هیچ مپیچ
دنیا ارزش این را ندارد که کسی برای مسائلش خودکشی کند البته کسی که مشکل روانی دارد اگر به موقع درمان نشود دست به کارهای خطرناکی خواهد زد.
در جوامعی که افراد با رانتخواری و دزدی و بزه کاری ثروتمند و متوول میگردند و هر روز با خودروهای گران و لباس های فاخر و رقص و دانس و خوشگذرانی خود را در میان بخصوص سایر جوانان موفق نشان میدهند , باعث میشود که افراد معمولی احساس کنند از همه چیز عقب مانده اند و صاحب هیچ چیز ارزشمندی ( حتی جان خود ) نیستند و به درد جامعه نمیخورند ...و این احساسات در اثر تکرار به باورها تبدیل میشود و شخص یا به تظاهر شدید و خود مطرح کردن روی می آورد و راه ناشایست آنانرا تبعیت میکند و موانع (ظاهرا ) پیشرفت خود را از میان بر میدارد یا خود را از میان بر میدارد.
ثانیآ مشخصه این دختر خانم در خونه، دچار مشکلات فراوانی بوده و هیچ دلبستگی و وابستگی به مادر و پدر خودش نداشته. و حتی پدرش، از افکار دخترش بی اطلاع بوده.
ثالثآ هزار و یک احتمال برای خودکشی این دختر میشه در نظر گرفت. مثلا احتمال داره این دختر مشکلاتی داشته و از ترس افشاء رابطه، دست به این کار زده.
رابعآ کتاب دنیای سوفی، محتوای نا امید کننده ای هم نداره.
در آخر، خداوند به این خانواده صبر بده.
بس کنید این کمیسر بازی ها رو