۱۴ فوریه سرآغاز اعتراضات مسالمتآمیز
مردم بحرین است. "میدان مروارید" یا "لوءلوء"(نماد تجارت سنتی بحرینیها)،
نقطه شروع انقلاب بود و خواسته یا ناخواسته به نماد این حرکت نیز تبدیل شد؛
مانند "میدان التحریر" که نماد انقلاب مصر بود. بحرینیها در پنج سال
گذشته برای رسیدن به خواستههای خود دست به سلاح نبردند و به طرف اعمال
خشونتآمیز متمایل نشدند اما شدیدترین برخورد را به خود دیدند. چرا انقلاب
بحرین با این شدت سرکوب میشود؟
کشور کوچک راهبردی
بحرین کشوری کوچک است اما اهمیت راهبردی زیادی دارد. بنابراین، کوچکترین تغییر در ارکان حاکمیتی آن تهدید کننده منافع کشورهایی خاص است. کشورهایی مثل عربستان و قطر، امنیت ملی و اقتصادیشان به امنیت بحرین گره خورده و امنیت اقتصادی و تضمین چیرگی نظامی بریتانیا و ایالات متحده در خلیج فارس نیز به این کشور کوچک مربوط است.
از بالاترین نقطه سرزمین بحرین تا پایینترین حد، کمتر از ۶۰ کیلومتر طول دارد اما همین کشور با وسعت کم که مجمعالجزایری در دل خلیج فارس است، از "ناوگان پنجم نیروی دریایی ایالات متحده" و ۲۰ هزار ملوان آمریکایی میزبانی میکند. نوامبر سال ۲۰۱۵ میلادی نیز عملیات احداث پایگاه دریایی دائم ۱۵ میلیون پوندی نیروی دریایی سلطنتی بریتانیا در بحرین زده شد تا یک ناوگره بیگانه دیگر نیز در خلیج فارس مستقر شود. پایگاهی که برای بریتانیاییهاست اما بحرینیها هزینه آن را پرداخت میکنند.
محل پایگاه ناوگان پنجم نیروی دریایی آمریکا
محل قرار کرفتن جزیره بحرین نیز یکی دیگر از دلایل اهمیت آن است. این کشور که تنها راه زمینی آن پل "ملک فهد" است که آن را به عربستان سعودی متصل میکند، در دل آبهای خلیج فارس بین عربستان و قطر قرار گرفته است. هر گونه تغییر و تحول در ساختار حاکمیتی بحرین میتواند تهدیدی برای قطر و عربستان باشد. این تهدید را میتوان را از دو زاویه میتوان نگاه کرد. اول، تهدیدی که حاکمیت دوحه و ریاض را تهدید میکند. بحرین جزیرهای میان این دو کشور است و اگر حکومتی در آن روی کار بیاید که با همسایگان خود زاویه داشته باشد، میتواند به یک تهدید بالفعل در مرزهای آبی تبدیل شود.
موقعیت بحرین در خلیج فارس بین دو کشور قطر و عربستان
دومین نگاه، توجه به ذخایر انرژی در قطر و عربستان است. قطر، سومین کشور دارنده منابع گازی و دوازدهمین کشور در لیست دارندگان نفت جهان است. عربستان نیز دومین کشور نفتی و پنجمین کشوری است که در فهرست سرزمینهای دارنده ذخایر نفت جای دارد. امنیت این دو فاکتور مهم نیز مسالهایست که با تغییر حاکمیت در بحرین میتواند با چالش مواج شود زیرا تهدید برای حاکمیت عربستان و قطر میتواند به اشکال مختلف بروز پیدا کند و منابع انرژی این کشورها را نیز با خطر مواجه کند.
وقتی که از به خطر افتادن منابع انرژی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صحبت میکنیم، بدون شک باید از تهدید منافع اقتصادی کشورهای پیشرفته و صنعتی نیز نوشت. وقتی نفت کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس آنان را به ایالات متحده آمریکا و بریتانیا متصل میکند، تهدید امنیت آنان نیز منافع اقتصادی و منطقهای آنان را به خطر میاندازد.
تاوانی که بحرینیها میدهند
مردم بحرین برای برکناری "خلیفه بن سلمان آل خلیفه" نخستوزیر مادام العمر این کشور و عموی پادشاه و همچنین تغییر قانون اساسی کشورشان به خیابان آمدند اما برای به خطر نیفتادن منافعی که ذکر شد، با مشت آهنین رژیم منامه روبرو شدند. روند رو به رشد اعتراضات مردمی به گونهای نبود که تهدیدی نظامی برای حکومت باشد اما نیروهای موسوم به "سپر جزیره" از همان پل ملک فهد که پل دوستی بحرین و عربستان است، وارد شدند تا پایههای حکومت را حفظ کنند. مسالمتآمیز بودن انقلاب هنوز ادامه دارد، همانطور که سرکوب مخالفان نیز شدیدتر پیش است.
وزرای امور خارجه بریتانیا و بحرین در محل احداث پایگاه جدید نیروی دریایی سلطنتی
پایههای سست حکومت و فساد دربار منامه، نیروهای خارجی را برآن داشت تا برای حفظ منافع خود برای سرکوب انقلاب مردم کشوری دیگر وارد شوند اما شواهد این پنج سال نشان میدهد که رویکرد مشت آهنین علیه مردمی که دست به خشونت نزدند پاسخگو نیست. آل خلیفه انواع راهها از جمله صلب تابعیت مردم خود و اعطای آن به بیگانگان، برگزاری انتخابات و تغییرات نمایشی، زندانی کردن رهبرانی مانند "شیخ علی سلمان" و آزار شخصیتهایی مثل "آیتالله شیخ عیسی قاسم" را آزمود اما نتوانست مردم را از خیابانها بیرون کند. شاید اگر حاکمان بحرین در ابتدای امر تن به خواسته مخالفین میدادند و سیاستمدار پیر را که از ابتدای تشکیل این کشور در دهه ۷۰ میلادی در منصب نخستوزیری است برکنار میکردند، هیچ کدام از این وقایع روی نمیداد اما حمایت کشورهای خارجی به خصوص عربستان، حاکمان منامه را مقابل مردم قرار داد و وضعیت را به امروز رساند.
سلاطین این سلسه نه چندان قدیمی که فقط دو پادشاه داشته، نمیتوانند بدون هماهنگی با کشورهای بالادستی خود اقدامی انجام دهند زیرا منافع بزرگترها را با خطر مواجه میکنند. حکومت در این کشور بسیار کوچک اما راهبردی باید به طور کامل مطیع باشد تا کوچکترین تهدیدی برای منافع اقتصادی و امنیتی کشورهای ذینفع نداشته باشد. نیروهای سلطنیتی بریتانیا نیز برای بازگشت به منطقهای که حدود ۲۵ سال قبل به آمریکاییها سپردند بحرین را انتخاب میکنند تا نه منابع انرژی کارخانه و صنایعشان با ریسک مواجه شود، نه موقعیت نظامی نزدیک مرزهای ایران را از دست بدهند. در این میان، مردمی میمانند که قربانی دستنشانده بودن حاکمانشان هستند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com