گروه اقتصادی، در حالی که در فضای مثبت پس از اجرای برجام سیل عظیم سرمایه گزاران خارجی و هیاتهای بلند پایه از کشورهای صنعتی روانه ایران شده و هر روز مقامات ایرانی در حال پذیرایی از سرمایه گذاران و سرمایه گذاران خارجی هستند. به
گزارش
بولتن نیوز، رسانههاي غربي اين روزها گزارشهاي متعددي درباره عدم بهبود اقتصاد ايران
پس از اجراي برجام منتشر كرده و حتي پيش بينيهاي منفي از اقتصاد آينده ايران داشتهاند.
به
راحتی مشخص است که وارونه نمایی فضای بعد از تحریمهای اقتصاد ایران و انتشار گزارشهای
دل سرد کننده هدفی جز دلسرد کردن ملت ايران و قرار دادن اقتصاد ايران در وضعيت شرطي
ندارد. هدف دیگر هم ایجاد مانع و یا تردید در سرمایه گذاران داخلی و خارجی است.
به
هر حال آنچه که بر جهانیان آشکار است و رفت و آمدهای هیاتهای بلند پایه اقتصادی
کشورهای مختلف نشان می دهد این است که ظرفیتهای بالای اقتصادی ایران که در زمان تحریمها
بلا استفاده مانده بود پس از اجرایی شدن برجام ایران را به کانون توجه سرمایه گذاران
تبدیل کرده است، حال این پرسش مطرح می شود که آیا آلمانها در این راه از دیگران سبقت
می گیرند؟
در واقع پس از یک دهه سردرگمی اقتصاد جهان در نوع مواجهه با اقتصاد ایران، مقامهای بلندپایه کشورهای صنعتی به همراه هیئتهای اقتصادی، تجاری و بازرگانی خود به ایران سفر می کنند تا سهمی از بازار ٣٠٠ میلیارد دلار کشوری داشته باشند که به دلیل تحریمها سالها خود را از آن محروم کرده بودند.
در
این رابطه همین بس که در ٩ ماه نخست سال ١٣٩٤ و پس از آن که احتمال حصول توافق ایران
و ١+٥ قوت گرفت بیش از ١٤٥ هیئت تجاری، اقتصادی و سرمایه گذاری با سه هزار و ٧٦٣ نفر
از ٤٨ کشور به ایران سفر کردند و با اجرای برجام به تعداد سفرها و ملاقاتهای سران کشورهای
مختلف از ایران افزوده شده است.
وضعیت
روشن اقتصادی ایران علی رغم اینکه برای عربستان و برخی دیگر از کشورهای نفتی حاشیه
خلیج فارس اصلا خوشایند نیست چیزی نیست که بتوان با چند خبر منفی از آن عبور کرد.
در
این رابطه هپایگاه خبری بیزنس اینسایدر آمریکا با اشاره به رشد ۲۵ درصدی بورس تهران
در ماه ژانویه نوشت: فقط یک نقطه در دنیا باقی
مانده که می توان با سرمایه گذاری در آن جلوی آب رفتن دارایی ها و متحمل شدن زیان های
مالی را گرفت و آن بورس تهران است.
پایگاه
خبری بیزینس اینسایدر آمریکا طی گزارشی نوشت: بورس تهران در ماه ژانویه 25 درصد رشد
داشت. شما هنوز در این بورس سرمایه گذاری نکرده اید؟
یک
لحظه به این فکر کنید که آینده رشد اقتصاد جهانی چقدر تیره و تار است. قیمت نفت به
شدت کاهش یافته و این وضعیت آشفته به سایر بازارها نیز سرایت کرده است.
در
عین حال، ژاپن با اعلام نرخ بهره منفی به دیگر کشورهای صنعتی پیوسته است. بانک های
مرکزی نیز با اتخاذ سیاست های انبساطی در پی تحریک رشد هستند.
حتی فدرال رزرو آمریکا از روی ترس و نگرانی دارد از بانک های این کشور می پرسد که چگونه نرخ های منفی را مدیریت خواهند کرد. فقط یک نقطه در دنیا باقی مانده که می توان با سرمایه گذاری در آن جلوی آب رفتن دارایی ها و متحمل شدن زیان های مالی را گرفت.
حتی
اگر وضعیت اقتصادی دنیا آشفته هم نبود و بورس تهران تنها در طی یک ماه گذشته 25 درصد
رشد نمی کرد، باز هم می شد ادعا کرد که ایران همچنان تنها مکان رشد عظیم اقتصادی در
جهان است.
بر
خلاف بازارهای غربی، سرمایه های دست نخورده بخش خصوصی به اندازه چندین نسل منتظر است
تا وارد بازار شود و تشنه سودهای با ثبات است.
فرصت
موجود در بورس ایران هم در بخش دولتی و هم در بخش خصوصی یک فرصت منحصر به فرد تاریخی
است و این وضعیت به سرعت سپری نخواهد شد. دهه ها رشد در انتظار این ملت تحصیلکرده،
مستقل از نظر منابع انرژی و متمرکز بر کارآفرینی است که در عین حال جزیره ثبات در خاورمیانه نیز به شمار می رود.
پیش
بینی ها مبنی بر دوران طلایی اقتصاد ایران با کمتر از 20 درصد وابستگی به درآمدهای
نفتی که اخیرا از زیر بار شدیدترین تحریمهای بین المللی بیرون آمده و تشنه هر گونه
سرمایه گذاری و آماده جهش اقتصادی است در حالی صورت می گیرد که اقتصاد جهانی و به
خصوص اقتصاد کشورهای نفت خیز حاشیه خلیج فارس تا سقوط تنها یک سال فاصله دارد.
پایگاه خبری وزارت نفت ایران در گزارشی به قلم پیمان جنوبی در این باره نوشته است« وضعیت
بی نظمی موجود در بازار نفت که از سوی عربستان پدید آمده است، به حدی بغرنج است که
بیشتر اعضای سازمان اوپک را که بخش مهمی از اعتبارات بودجه ای خود در بخش هزینه های
جاری و عمرانی را از محل فروش نفت به دست می آورند تحت تاثیر قرار داده است.
کشورهای
عراق (٩٨,٨٣ درصد)، ونزوئلا (٩٦.٤٢ درصد)، لیبی (٩٨.٠٩ درصد)، کویت (٩٣.٦٣ درصد)، نیجریه
(٩١.٦٨ درصد)، آنگولا (٩٠.١٤ درصد)، عربستان (٧٦.٤٧ درصد) و الجزایر (٦٧.٦٨ درصد) بیشترین
وابستگی را به صادرات نفت دارند.
کاهش
قیمت سبد نفتی اوپک و درآمدهای ارزی اعضای این سازمان در سال ٢٠١٥ در حالی است که در
ژانویه ٢٠١٦ بازار همچنان با مازاد عرضه ٢ میلیون بشکه ای روبروست و قیمتها به زیر
٢٦ دلار کاهش یافته است.
با
در نظر گرفتن صادرات روزانه ٢٢ میلیون و ٦٠٠ هزار بشکه خام نفت و میعانات گازی از سوی
اعضای اوپک در سال ٢٠١٤ که ٥٦,٥ درصد از کل صادرات نفت خام در جهان را شامل می شود
و در همین سطح ٢٦ دلار برای هر بشکه باقی بماند؛ درآمد کشورهای عضو اوپک از صادرات
نفت خام با توجه به تخفیفهای متداول، در سال ٢٠١٦ رقمی کمتر از ١٩٠ میلیارد دلار خواهد
بود.
تفسیر
١٩٠ میلیارد دلار درآمد نفتی برای کشور های عضو اوپک این است که این کشورها از محل
فروش نفت تنها می توانند ٢٠ درصد آن مبلغی را به دست آورند که در سال ٢٠١٥ کسب کرده
بودند و این بدان معناست که دولتهایی مانند عربستان که وابستگی حدود ٧٧ درصدی به درآمدهای
نفتی دارند به سرعت آثار نامطلوب کاهش منابع را لمس خواهند کرد.
شاید
برخی بگویند ذخایر ارزی ٦٦٠ میلیارد دلاری عربستان می تواند این کشور را دو تا پنج
سال سرپا نگهدارد اما کاهش شدید درآمدهای ارزی عربستان که ٩٠ درصد صادرات آن وابسته
به نقت است، با توجه به مخارج ٢٧٩ میلیارد دلاری دولت که تنها ٣٧,٤ درصد آن از مالیتها
تامین می شود ناخواسته منجر به کوچک شدن اقتصاد و سرانه تولید ناخالص داخلی و به تبع
آن کاهش قدرت خرید مردم شده و به اعتراضهای مردمی دامن خواهد زد.
در
این باره، تصمیم عربستان به فروش بخشی از سهام شرکت دولتی نفت سعودی آرامکو را می توان
آغازی در نظر گرفت که با خواست عربستان برای غیر منطقی کردن قیمت نفت در بازار رقم
خورده است، اما پایان آن در خیابانهای مدینه و به دست مردم این کشور رقم خواهد خورد؛
دیگر کشورهایی که وابستگی زیادی به درآمدهای نفتی دارند سرنوشتی بهتر از عربستان نخواهند
داشت.
نکته
مهم این که افت و خیزهای اخیر در اقتصاد دنیا و بازار سهام در حالی است که در سال
٢٠١٥ تنها کمتر از ٢٧٠ میلیارد دلار از درآمدهای کشورهای صادر کنند عضو و غیر عضو اوپک
از محل صادرات نفت کاسته شده است. این در حالی است که با تداوم قیمتهای زیر ٣٠ دلار
برای هر بشکه نفت در سال ٢٠١٦ درآمدهای نفتی صادراتی مجموع کشورهای جهان رقمی بیش از
١٦٠٠ میلیارد دلار کاهش خواهد یافت.
کاهش
١٦٠٠ میلیارد دلاری در تجارت جهانی زمانی آثار خود را بهتر نشان می دهد که بدانیم مجموع
تجارت جهانی در سال ٢٠١٤ رقمی حدود ١٩٠٠٠ میلیارد دلار بوده است. بر این اساس، مشخص
است که نفت زیر ٣٠ دلاری می تواند تجارت جهانی را بیش از هشت درصد کوچکتر کند.
در
واقع عواقب کاهش قیمت نفت فقط کشورهای عضو اوپک را شامل نمی شود. گزارش اخیر بلومبرگ
نیز از آغاز روند کوچک شدن تجارت جهانی و افت سهام شرکتهای بزرگ بین المللی به دلیل
کاهش قیمت ی نفت و افزایش عرضه حکایت دارد.
برآوردهای
بلومبرگ نشان می دهد که به دنبال سقوط قیمت نفت و انتشار آمار ضعیف اقتصادی چین،
۴۰۰ نفر از ثروتمندترین افراد دنیا، ۱۹۴ میلیارد دلار از دارایی خود را به دلیل سقوط
بورسهای جهان از دست دادند.
در
این میان، جف بزوس، موسس وب سایت آمازون پنج میلیارد و ٩٠٠ میلیون دلار از دارایی های
خود را به دلیل کاهش سهام این شرکت از دست داد، بیل گیتس و آمانیکو اورتگا به عنوان
دو ثروتمند برتر جهان نیز هر کدام به ترتیب چهار میلیارد و ٥٠٠ میلیون دلار و سه میلیارد و ٤٠٠ میلیون دلار از دارایی خود را
از دست دادند.»
چالشهای
پیش روی کشورهای نفت خیز منطقه و دیگر کشورهای جهان در دوران رکودی که در پیش است
واقعا تیره و تار است و بر این اساس کشورهایی مانند عربستان و قطر سعی دارند که با
تیره نشان دادن چشم انداز آتی اقتصاد ایران در پسا تحریم شرایط را برای جذب سرمایه
گذاری در اقتصاد وابسطه و فرسوده خود مهیا کنند. اما پول تنها چیزی است که مسیر
صحیح را برای تکاثر پیدا می کند و دنیای اقتصاد در جایی سکنا خواهد گزید که
بیشترین سود را در آتی بتوان برای آن متصور شد.
ایران
محل امنی برای افزایش سرمایه های خارجی و حفظ ارزش دارایی های کلان اقتصادی در
آینده بازار تاریک کشورهایی است که تا کنون از قبال تحریمهای ایران سودهای سرشاری
برده اند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com